شناسه پست: 12949
بازدید: 407

اگزيستانسياليسم
مفهوم، متفكران و رويكرد آن به علم
فهرست مطالب
مقدمه
اگزيستانسياليسم چيست؟
متفكران اگزيستانسياليست
سورن كيركگور
فردريش نيچه
مارتين هايدگر
گابريل مارسل
كارل ياسپرس
ژان پل سارتر
استخراج مفاهيم مشترك
اگزيستانسياليسم و علم
پايان
منابع
اي دادگاه شب، تو كه بودي و خواهي بود و هستي، بدان كه من بوده ام! من بوده ام! من، فرانتز فون گرلاخ، اينجا، در اين اتاق، قرنم را به دوش گرفتم و گفتم جوابش با من، در اين روز و براي هميشه.
گوشه نيشينان آلتونا
زماني كه كودك بوديم مي پرسيديم كه چرا من، «من، شدم؟ كه براي چه شدم؟
ژان پل سارتر
پر از چندگالي، پر از «در حال بررسي» ها بود كه ما ناچار، دير يا زود، صورت سئوال ها را فراموش كرديم.
به هر رو، «چه هستم؟» ، «كجا هستم» و «براي چه هستم» را جز فيلسوفان (و كودكان) پناهگاهي نيست. اما اي كاش يك كودك، فيلسوف زاده مي شد، تا معماي وجود، وجود نداشته باشد. لحظة تولد، اولين ثانيه آگاهي نسبت به هستي، چه دارد؟ اين را نيز در قياس با مرگ فراموش كرده ايم، چرا كه امري تمام شده است. مثل اينكه من اگزيستانسياليسم مسئله تولد را حياتي تر مي‌داند، تولد را حياتي تر مي داند، تولد رويدادي است كه آگاهي به آن به زندگي در جهان ما پيوند مي خورد، اما آگاهي به مرگ، پس از مرگ، بيرون مرزها، جاي در ماوراء الطبيعه است……………….