شناسه پست: 12960
بازدید: 373

تقسیم ‌بندی‌ جامعه‌ی‌ ایران

فهرست مطالب تقسيم‌ بندي جامعه‌ي‌ ايران‌ 5
طبقه‌ روحانيون‌ 5
طبقه‌ جنگيان‌ 5
چگونگي‌ ترتيب‌ مناصب‌: 8
صفات‌ مختصه‌ دولت‌ ساساني‌ 9
امتيازات‌ دولت‌ ساساني‌ 10
جمعيت‌ شهرها و سازمان‌ يافتن‌ كار پيشه‌وران‌ 10
وضعيت‌ شهرها: 11
برده‌داري‌ و فئوداليسم‌ 15
مناصب‌ و مشاغل‌ موروثي‌: 18
مناصب‌ لشگري‌ و كشوري‌ 18
شاه‌ 19
نايب‌ السلطنه‌ 21
بزرگ‌ فرماندار: 21
مقامات‌ عاليه‌ 21
ورزگان‌: 22
وزير بزرگ‌ 23
آزازان‌: 25
شهرداران‌ 25
اسپوهران‌: 26
مراتب‌ مأمورين‌ بزرگ‌ تقريباً چنين‌ بوده‌ است‌: 27
در ديوان‌ شاهي‌: 28
تشكيلات‌ دولت‌ 28
اداره‌ ديني‌ وروحاني‌ (مؤبدان‌) 29
دبيران‌ و ساير عمال‌ اداره‌ مركزي‌: 30
مناصب‌ مذهبي‌ 32
مناصب‌ مذهبي‌ (روحانيون‌) 32
وظايف‌ روحانيون‌ درجامعه‌: 34
مناصب‌ نظامي‌ 35
نظام‌ امنيتي‌ و حقوقي‌: 37
اقتصاد و خانواده‌: 39
خبررساني‌: 40
تشكيلات‌ ايالات‌: 40
صناعات‌ و تجارت‌ و شوارع‌ 41
ماليه‌: 42
دهقانان‌: 43
رعايا 44
وضعيت‌ قبايل‌ 44
پزشكان‌ 46
خانواده‌ در دوره‌ ساساني‌ 47
مراتب‌ اعطاي‌ هدايا 50
پوشش‌ و لباس‌ دورة‌ ساساني‌ 51
صفات‌ ايرانيان‌ عصر ساساني‌ 51
منابع: 52

مردم‌ به‌ 4 طبقه‌ بخش‌ شده‌اند. در رأس‌ طبقات‌ 4 گانه‌، (اعضاء اربعه‌) پادشاه‌قرار دارد شاهان‌ نواحي‌ داستانها وابسته‌ و تابع‌ او هستند. همانند گذشته‌ مقام‌نخست‌ از آن‌ روحانيون‌ است‌، مقام‌ دوم‌ متعلق‌ به‌ مردان‌ كارزار است‌. دبيران‌«كتّاب‌» داراي‌ مقام‌ سوم‌ هستند اعضاي‌ اين‌ صنف‌ عبارتند از: منشيان‌ «كتّاب‌رسايل‌» شماره‌گران‌ «كتّاب‌ محاسبات‌» داوران‌ و آمارگران‌ «كتّاب‌ اقضيه‌ و مجلات‌و مشروط‌» رويدادنويسان‌ «كتّاب‌ سير»، پزشكان‌، شاعران‌ و منجمان‌.
«عضو چهارم‌» جامعه‌ يا طبقة‌ زيردست‌ را (مهنه‌ خوانند). طبقه‌ مذكور شامل‌چند گروه‌ كشاورزان‌ (بزرگان‌) رعاياي‌ روستانشين‌ (راعيان‌) بازرگانان‌ (تجّار) وديگران‌ (ساير محترفه‌) بود. وظيفه‌ كشاورزان‌ – وظيفة‌ كشت‌ و زرع‌ است‌ و آنها بايدد رحد و توانايي‌ جهان‌ را آباد و از لحاظ‌ آذوقه‌ تأمين‌ كنند.
طبقه‌ ديگري‌ وجود داشت‌ كه‌ جهت‌ مشخصة‌ آن‌ انجام‌ كارهايي‌ است‌ كه‌مستلزم‌ داشتن‌ دانش‌ تخصص‌ و تجربه‌ است‌. آنها به‌ كاري‌ دست‌ مي‌زنند كه‌آموخته‌اند، نيك‌ مي‌شناسند و از عهدة‌ آن‌ برمي‌آيند. اين‌ نكته‌ مؤيد آن‌ است‌ كه‌نيروهاي‌ مولد ايران‌ همچنان‌ رو به‌ گسترش‌ و پيشرفت‌ داشتند. در كارگاهها، آلات‌ وابزار مختلف‌، تخصص‌ و تجربه‌ به‌ صورتي‌ منظم‌ از نسلي‌ به‌ نسل‌ ديگر انتقال‌مي‌يافت‌. آموزش‌ حرفه‌ و فن‌ توجه‌ فراوان‌ مي‌شد.
دگرگونيهاي‌ پديد آمده‌ در نظام‌ صنفي‌ ايران‌ مؤيد اهميت‌ مقام‌ و توقف‌توليدكنندگان‌ شهري‌ در اقتصاد عمومي‌ كشور بود. در طبقه‌ استثمارشوندگان‌دگرگوني‌ پديد آمد. پيشه‌وران‌ شهري‌ و بازرگانان‌ به‌ چنان‌ مقام‌ مهمي‌ دست‌ يافتندكه‌ در مأخذ و منابع‌ از آنان‌ به‌ عنوان‌ چهارمين‌ صنف‌ و چهارمين‌ عضو چامعه‌ يادشده‌ است‌.
تقسيم‌ بندي‌ جامعه‌ي‌ ايران‌
در نوشته‌ي‌ ديگري‌، اجتماع‌ از 4 طبقه‌ و صنف‌ تشكيل‌ شده‌ است‌.
1- نخستين‌ موبدان‌ است‌.  2- جنگيان‌ كه‌ شاه‌ نيز در اين‌ طبقه‌ جاي‌ دارد.  3-كشاورزان‌  4- پيشه‌ وران‌
در روايات‌ ايراني‌ از 3 طبقه‌ سخن‌ رفته‌ است‌ و سه‌ آتش‌ ورجاوند به‌ هريك‌ ازاين‌ سه‌ طبقه‌ مربوط‌ شده‌ است‌. 1- روحانيان‌ (آذر فرنبخ‌)  2- جنگيان‌ (آذرگشتسب‌)  3- طبقه‌ سوم‌ (آذر برزين‌ مهر).
در اوستاي‌ جديد جامعه‌ي‌ ايراني‌ به‌ 4 دسته‌: 1) روحانيون‌  2) جنگيان‌  3)كشاورزان‌  4) طبقه‌ صنعتگران‌
دوره‌ ساسانيان‌ طبقه‌ سوم‌ دبيران‌ – كشاورزان‌ و صنعتگران‌ در رتبه‌ها وچون‌ طبقه‌بندي‌ اجتماعي‌ را به‌ اين‌ نحو با اوضاع‌ سياسي‌ زمان‌ تطبيق‌ كردند طبقات‌اربعه‌ ذيل‌ پيدا شد. 1) روحانيون‌  2) جنگيان‌  3) مستخدمين‌ ادارات‌  4) توده‌ ملت‌(روستاييان‌ و صنعتگران‌ يا شهريان‌.
طبقه‌ روحانيون‌
قضات‌
علماء ديني‌ – ليست‌ترين‌ و متعددترين‌ مرتبه‌ اين‌ علما صنف‌ مغان‌ بود كه‌ پس‌از مغان‌ موبدان‌ و هيربدان‌ و ساير اصناف‌ روحاني‌ كه‌ هريك‌ شغلي‌ و وظيفه‌خاصي‌ داشتند.
رستوران‌ و معلمان‌
طبقه‌ جنگيان‌
سواره‌  هركدام‌ وظيفه‌اي‌ جداگانه‌ داشتند.
پياده‌
مستخدمين‌ ادارات‌
منشيان‌
نويسندگان‌ احكام‌ محاكم‌
نويسندگان‌ اجاره‌ نامه‌ و قراردادها
مورخان‌
پزشكان‌
منجمان‌
طبقه‌ توده‌ – مركب‌ از اصناف‌ اشعبي‌ بود (مثل‌ تجار، فلاحان‌ و سوداگران‌ وساير پيشه‌وران‌.
رئيس‌
روحانيون‌ – موبدان‌ موبد
جنگيان‌ – ايران‌ سياه‌ بز
دبيران‌ – ايران‌ دبير بز
توده‌ – استرپوشان‌ سالار يا استرپوش‌ بز
هر رئيس‌ يك‌ بازرس‌ در تحت‌ اختيار خود داشت‌ كه‌ مأمور سرشماري‌ طبقه‌بود بازرس‌ ديگر موظف‌ بود كه‌ بدرآمد هر فردي‌ از افراد طبقه‌ رسيدگي‌ كند و نيزيك‌ آموزگار در اختيار او بود تا هركس‌ را از اوان‌ كودكي‌ علمي‌ يا پيشه‌ بياموزد. واو را به‌ تحصيل‌ معاش‌ قادر كند.
در ازمنه‌ي‌ نخستين‌ عهد ساسانيان‌ يك‌ تقسيم‌ اجتماعي‌ ديگر وجود داشت‌ كه‌بي‌شبهه‌ از بقاياي‌ عهد اشكانيان‌ بوده‌ است‌. نام‌ اين‌ طبقات‌ را در كتيبه‌ حاجي‌ آباد كه‌بروزيان‌ نوشته‌ شده‌ مي‌بينيم‌. شاپور در آن‌ سنگ‌ نبشته‌ كيفيت‌ تيراندازي‌ خود را باحضور شهرداران‌ (امراء دولت‌) اسپوهران‌ (مقصود رؤسا يا بطور كلي‌ افرادخاندانهاي‌ بزرگ‌) و ورزگان‌ (بزرگان‌) و آزادان‌
بطور كلي‌ ترتيب‌ مقامات‌ و طبقات‌ امري‌ بسيار پيچيده‌ و تاريك‌ است‌. تخالف‌و تعارض‌ ظاهري‌ كه‌ در تقسيمات‌ اجتماعي‌ و سياسي‌ ملت‌ ديده‌ مي‌شود نسبت‌مستقيم‌ دارد، با ميراثي‌ كه‌ از اشكانيان‌ به‌ ساسانيان‌ رسيده‌ و آن‌ ميراث‌ عبارت‌ بوداز تزاحم‌ در مسلك‌ مخصوص‌ يكي‌ ملوك‌ الطوايفي‌ و ديگري‌ حكومت‌ مطلقه‌ ديواني‌.
جامعه‌ ايران‌ در گروه‌ زير منقسم‌ مي‌شد:
1- شاه‌ و خانواده‌ و متعلقين‌ سلطنت‌
2- شتر داران‌ يا فرماندهان‌ استان‌
3- اعيان‌
4- بازرگانان‌ يا امناي‌ دربار
5- آزادان‌ يا افراد آزاد و آبرومند
6- كشاورزان‌
7- بازرگانان‌
8- هنرمندان‌
9- بندگان‌
جامعه‌ ايران‌ دورة‌ ساساني‌
در طول‌ عمر 4 قرني‌ دولت‌ ساساني‌ همواره‌ كليات‌ و اصول‌ همان‌ بناي‌ اداري‌- اجتماعي‌ بر يك‌ حال‌ باقي‌ ماند.