فهرست مطالب
فصل اول
1-1- مقدمه
1-2- بيان مسئله
1-3- اهميت عملي و نظري پژوهش
1-4- فرضيههاي تحقيق
1-5- هدفهاي تحقيق
فصل دوم
2-1- وابستگي من و تكامل كودكان
2-2- بررسي سير تكامل نقاشي كودكان
2-3- موضوع نقاشي كودك
2-4- نقاشي خانواده
2-5- زيبايي شناسي و تاثيرات رواني رنگها
فصل سوم
3-1- تعريف مفاهيم
3-2- روش تحقيق
فصل چهارم
4-1- يافتههاي تحقيق
4-2- نقاشيهاي كودكان
فصل پنجم
5-1- تجزيه و تحليل يافتهها
5-2- نتيجهگيري
منابع و مأخذ
مقدمه
نقاشي كودكان نوعي گيرايي آني دارد، آنها ساده و جذاب و سرشار از زندگي و هويتاند. با نگاهي دقيقتر ميتوان جنبههايي عجيب و حتي آشفته را مشاهده كرد.
امروزه تمام روانشناسان تجربي متقاعد شدهاند كه رفتارهاي گوناگون كودك دردورانهاي مختلف پرورشش چه به صورت غريزي و چه به صورت اكتسابي همانند دوراني كه كودك رفتاريساده ذاتي و پاپيچيده و همبسته دارد، بستگي كاملي به تحولات ارثي و رشد نظامهاي مغزي نيز مثل خواب و رويا به كودك امكان ميدهد تا اطلاعات و الهاماتي را كه از دنياي بيرون كسب ميكند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظيم كند در نقاشي همانند خواب و رويا، كودك خود را از ممنوعيتهايي رها ميسازد و با مادر حالتي ناخودآگاهانه درباره مسائل كشفيات و دلهرههايش صحبت ميكند به همين دليل اگر آموزش نقاشي به كودكان از سنين پايينتر با تمرين كپي كردن آغاز شود اشتباه بزرگي را مرتكب شدهايم.
اين نكته در درجه اول شايد به اين علت باشد كه هنوز درباره اهميت و ارزش شكهاي نوشتاري كودكان و خط خطي كردن در و ديوار كه تقريباَ از سالهاي اول زندگي همراه كودك است بررسي و تحليل درستي انجان نگرفته است.
قرآن كريم كه مقام تجلي است و كتاب عشق، خداوند را نقاشي ميخواند: (هوا.. الخاق الباري، المعصور له الاسماء الحسني) آيه 24 سوره الحشر
و انجيل مقدس كه مقام تجسم و كتاب محبت است، خداوند را كلمه ميخواند كه تجسم مييابد، (و كلمه جسم گرديد و ميان ما ساكن شد)انجيل يوحنا، باب اول.
به همين سبب نقش و نقاشي در دامن كليسا پرورش مييابد و تصاوير در سير دگرگوني خودش داراي بعد ميشود اما تصوير؛ نخستين وسيله انتقال آوا و انديشه انسانهاست. تصوير، مادر و منشا خط است، انسانهاي اوليه خواستهها و دانستهها را با تصوير (هيروگليف) منتقل ميساختند و با تصوير درصدد برآوردن نيازهاي اوليه خود بر ميآمدند و با اين حركت تحول عظيم در مسايل اجتماعي، اقتصادي و حيات فرهنگي بشر بوجود آوردند، شايد اين از اسرار آفرينش است كه كودكان نيز پيش از آنكه به نوشتن بپردازند و سواد بياموزند. با تصوير آشنا هستند و در يك روانكاوي سنجيده ميتوان خواستهها و ماوراي فكري آنها را از تصويرهاي ابتدايي كه بر كاغذ نقش ميكنند، در اين فرافكنيهاي ابتدايي و الهامي كه شفافترازجمشه و روشنتر از آيينه صيقلي است، دريافت نمود، آشنايي كودك با تصوير و ترسيم آن مانند انسانهاي نخستين و تشابهائي كه اين دو از لحاظ ذهني و آگاهي و … با هم دارند، حكايت از پاكي و قداست و الهامي بودنتصوير كودك دارد وقتي در نخستين حركات انسان اوليه با تمام تكنيك پيشرفته و تكنولوژي پيچيده، عصر مدرنيته و بسا مدرن به هنگام تولد و تا طي سالهاي آغاز زندگي و ورود به جامعه تحول يافته، همان انسان اوليه است، بااكثريت مشخصات آن، اگر نقاشيهاي ابتدايي انسانهاي نخستين را با تصويرهاي اوليه كودكان امروز از لحاظ ساختار و جرا بررسي كنيم در مييابيم كه هر چند تصاوير از خواستهها و ارتباطات و نيازهاي بشري حكايت دارد، اما نيازهاي يكساني است به دور از تاريكي و اهريمني
مقدمه
نقاشي كودكان نوعي گيرايي آني دارد، آنها ساده و جذاب و سرشار از زندگي و هويتاند. با نگاهي دقيقتر ميتوان جنبههايي عجيب و حتي آشفته را مشاهده كرد.
امروزه تمام روانشناسان تجربي متقاعد شدهاند كه رفتارهاي گوناگون كودك دردورانهاي مختلف پرورشش چه به صورت غريزي و چه به صورت اكتسابي همانند دوراني كه كودك رفتاريساده ذاتي و پاپيچيده و همبسته دارد، بستگي كاملي به تحولات ارثي و رشد نظامهاي مغزي نيز مثل خواب و رويا به كودك امكان ميدهد تا اطلاعات و الهاماتي را كه از دنياي بيرون كسب ميكند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظيم كند در نقاشي همانند خواب و رويا، كودك خود را از ممنوعيتهايي رها ميسازد و با مادر حالتي ناخودآگاهانه درباره مسائل كشفيات و دلهرههايش صحبت ميكند به همين دليل اگر آموزش نقاشي به كودكان از سنين پايينتر با تمرين كپي كردن آغاز شود اشتباه بزرگي را مرتكب شدهايم.
اين نكته در درجه اول شايد به اين علت باشد كه هنوز درباره اهميت و ارزش شكهاي نوشتاري كودكان و خط خطي كردن در و ديوار كه تقريباَ از سالهاي اول زندگي همراه كودك است بررسي و تحليل درستي انجان نگرفته است.
قرآن كريم كه مقام تجلي است و كتاب عشق، خداوند را نقاشي ميخواند: (هوا.. الخاق الباري، المعصور له الاسماء الحسني) آيه 24 سوره الحشر
و انجيل مقدس كه مقام تجسم و كتاب محبت است، خداوند را كلمه ميخواند كه تجسم مييابد، (و كلمه جسم گرديد و ميان ما ساكن شد)انجيل يوحنا، باب اول.
به همين سبب نقش و نقاشي در دامن كليسا پرورش مييابد و تصاوير در سير دگرگوني خودش داراي بعد ميشود اما تصوير؛ نخستين وسيله انتقال آوا و انديشه انسانهاست. تصوير، مادر و منشا خط است، انسانهاي اوليه خواستهها و دانستهها را با تصوير (هيروگليف) منتقل ميساختند و با تصوير درصدد برآوردن نيازهاي اوليه خود بر ميآمدند و با اين حركت تحول عظيم در مسايل اجتماعي، اقتصادي و حيات فرهنگي بشر بوجود آوردند، شايد اين از اسرار آفرينش است كه كودكان نيز پيش از آنكه به نوشتن بپردازند و سواد بياموزند. با تصوير آشنا هستند و در يك روانكاوي سنجيده ميتوان خواستهها و ماوراي فكري آنها را از تصويرهاي ابتدايي كه بر كاغذ نقش ميكنند، در اين فرافكنيهاي ابتدايي و الهامي كه شفافترازجمشه و روشنتر از آيينه صيقلي است، دريافت نمود، آشنايي كودك با تصوير و ترسيم آن مانند انسانهاي نخستين و تشابهائي كه اين دو از لحاظ ذهني و آگاهي و … با هم دارند، حكايت از پاكي و قداست و الهامي بودنتصوير كودك دارد وقتي در نخستين حركات انسان اوليه با تمام تكنيك پيشرفته و تكنولوژي پيچيده، عصر مدرنيته و بسا مدرن به هنگام تولد و تا طي سالهاي آغاز زندگي و ورود به جامعه تحول يافته، همان انسان اوليه است، بااكثريت مشخصات آن، اگر نقاشيهاي ابتدايي انسانهاي نخستين را با تصويرهاي اوليه كودكان امروز از لحاظ ساختار و جرا بررسي كنيم در مييابيم كه هر چند تصاوير از خواستهها و ارتباطات و نيازهاي بشري حكايت دارد، اما نيازهاي يكساني است به دور از تاريكي و اهريمني.