شناسه پست: 1680
بازدید: 343

فهرست مطالب

فصل اول : كليات پژوهش 1
1-1- مقدمه 2
2-1- مسأله 2
3-1- سابقه موضوع 4
4-1- هدف 5
5-1- ضرورت و اهميت پژوهش 6
6-1- پرسشهاي پژوهش 7
7-1- فرضيه هاي پژوهش 7
8-1- واژههاي كليدي پژوهش 8
فصل دوم : مباني نظري پژوهش 9
1-2- مقدمه 10
2-2- سامانه هاي كنترل راهبردي 10
3-2- ناپيوستگي محيطي 13
1-3-2- نيروي هاي اجتماعي 13
2-3-2- نيروهاي اقتصادي 13
3-3-2- نيروهاي فناوري 14
4-3-2- نيروهاي سياسي 14
5-3-2- آثار ناپيوستگي هاي محيطي 14
4-2- تعريف كنترل راهبردي 15
1-4-2- كنترلهاي مثبت و منفي 16
2-4-2- كنترلهاي نتايج و اقدام 17
3-4-2- ضرورت كنترل 20
4-4-2- تعريف راهبرد 20
1-4-4-2- معيارهاي راهبرد اثر بخش 21
5-2- تفاوت كنترل راهبردي با كنترل مديريت 23
1-5-2- كنترل اجراي راهبرد 23
2-5-2- روايي فرضيات راهبرد 24
3-5-2- مديريت مقوله راهبردي 24
4-5-2- كنترل تعاملي 24
5-5-2- بررسي هاي دوره اي راهبرد 25
6-5-2- اهميت كنترل راهبردي 27
7-5-2- بررسي اجمالي رويكردهاي كنترل راهبردي 28
1-7-5-2- رويكرد سنتي 28
2-7-5-2- رويكرد هاي جايگزين 28
1-2-7-5-2- رويكرد انتقادي 29
1-1-2-7-5-2- پاييدن محيطي به منظور كنترل فرضيه 32
2-1-2-7-5-2- پويش محيطي به منظور نظارت راهبردي 33
3-1-2-7-5-2- كنترل آماده باش ويژه 35
2-2-7-5-2- رويكرد تنظيم متمركز 36
6-2- كنترل حركت راهبردي 37
7-2- كنترل جهش راهبردي 37
8-2- روشهاي تدوين راهبرد 39
9-2- تطبيق كنترلهاي راهبردي سطح كسب و كار با راهبرد 40
10-2- يادگيري و كنترلهاي راهبردي 45
11-2- انواع كنترل حركت راهبردي و جهش راهبردي 48
1-11-2- تعيين متغيرهاي كليدي 51
2-11-2- ساز و كارهاي كنترل حركت راهبردي 53
3-11-2- يك چارچوب اقتضايي براي كنترل راهبردي زمان صلح 56
12-2- گذر از كنترل حركت راهبردي به كنترل جهش راهبردي 57
13-2- گذر از كنترل جهش راهبردي به كنترل حركت راهبردي 58
14-2- سلسله مراتب كنترل راهبردي 59
15-2- كنترل راهبردي در انواع مختلف شركتها 61
16-2- عملياتي كردن كنترل راهبردي 61
1-16-2- تيمهاي كنترل راهبردي 63
2-16-2- نقش مديريت ارشد 63
3-16-2- نقش كنترل كننده مدرن 66
17-2- اثربخشي سازماني 67
1-17-2- مقدمه 67
2-17-2- اهميت عملكرد سازمان در مديريت راهبردي 67
3-17-2- محدود كردن مفهوم عملكرد سازماني 68
4-17-2- سنجش عملكرد سازمان 69
5-17-2- تعريف اثربخشي 70
6-17-2- مقايسه اثربخشي موسسات دولتي با شركتهاي خصوصي 72
7-17-2- معيارهاي اثربخشي 72
8-17-2- مدل ارزشهاي رقابتي 74
9-17-2- چشم اندازهاي مديريتي از اثربخشي 76
10-17-2- چارچوب نظري پژوهش 77
11-17-2- جمع بندي فصل دوم 83
فصل سوم : روش شناسي پژوهش 85
1-3- مقدمه 86
2-3- جامعه ‎آماري 86
3-3- روش نمونه گيري و حجم نمونه 86
4-3- ابزارهاي جمع آوري داده ها 88
1-4-3- منابع داده ها 88
2-4-3- پايايي پرسش ها 89
3-4-3- متغيرهاي اندازه گيري شده در پژوهش 89
4-4-3- نوع متغير و مقياسهاي اندازه گيري 92
5-3- روش تجزيه و تحليل داده ها 93
1-5-3- مدل تجزيه و تحليل داده ها 93
2-5-3- روشهاي آماري براي تحليل داده ها 94
فصل چهارم: تحليل داده ها 96
1-4- مقدمه 97
2-4- تحليل پايايي پرسش هاي پرسشنامه 97
3-4- توزيع فراواني داده‌ها 100
4-4- آزمون كولموگوروف- اسميرنوف 111
5-4- همبستگي متغير ملاك اثربخشي با متغيرهاي پيش بين كنترل راهبردي 114
6-4- تحليل رگرسيون چند متغيري خطي 117
7-4- گزينش متغيرهاي پيش بين 124
8-4- نمودار پراكنش 124
9-4- بررسي مقادير پرت 125
فصل پنجم : بحث و نتيجه گيري 127
1-5- مقدمه 128
2-5- مروري بر چارچوب نظري پژوهش 128
3-5- يافته هاي مهم پژوهش 129
4-5- نتايج و پيشنهادهاي پژوهش 133
1-4-5- پيشنهاد به پژوهشگران 143
2-4-5- پيشنهاد به شركتهاي بازرگاني 144
3-4-5- پيشنهاد به دولت 148
منابع 153
پيوست 1 162
پيوست 2 182
فصل اول
مقدمه
1-1- مقدمه
در نهايت ، قرن بيستم، شركتهاي جهان را وادار به گسترش حيطه تفكر در مورد چگونگي اداره امور خود كرد. قرن بيست و يكم بسيار چالشگرتر از قرن بيستم خواهد بود. شركتهاي انتفاعي ، به منظور حفظ يا ارتقاي توان رقابت و ادامه حيات خود بايد بطور پيوسته شرايط محيط را در نظر داشته باشند و خود را با آن تطبيق دهند. بي‌توجهي به شرايط بيروني، درست مانند حركت در تاريكي بدون چراغ است. مسايل پيش روي سازمان بايد به موقع تشخيص داده شوند، درست تعريف شوند و در برابر آنها راه حلهاي نظري درست، ارائه و اجرا شود . اين فصل ، هدف پژوهش ، ضرورت، اهميت آن ، بيان مساله ، سؤالات و فرضيات پژوهش را دربردارد.
2-1- مسأله
پيش بيني ها درباره سدة 21 فراوان است. اما در مورد ادامه افزايش مرحله اي فشارهاي جهاني شدن كه تغييرات بنيادين در مرزهاي سنتي كشورها و بازارها به همراه دارد، توافق وجود دارد. جهاني شدن فرصتهاي با سخاوتي خلق خواهد كرد، از سوي ديگر چالشهاي مهمي نيز براي كشورها و مديران اجرايي در بر خواهد داشت. چشم انداز رقابت جهاني، قوانين و اصول رقابت جهاني را به چالش وادار خواهد كرد، (شاكر – 1999).
ما در جهاني زندگي مي كنيم كه حدوداً از 200 كشور تشكيل شده است. چه بخواهيم و چه نخواهيم از بعضي جهات، از فعاليتهاي آنها تأثير مي پذيريم. در شرايط كنوني نداشتن رابطه با كشورهاي ديگر غير ممكن است. بر اساس آمار «سازمان جهاني تجارت»   ، در ژوئيه سال 2001 ميلادي، 142 كشور عضو آن و 29 كشور مثل روسيه و چين در حال مذاكره براي پيوستن به آن سازمان بوده اند. هر چند پيوستن به سازمان تجارت جهاني اجباري نيست. ولي حداقل تمايل به استفاده از مزايا و فوايد آن كه سهمش از تجارت جهاني بيش از 90 درصد كل تجارت جهان است، ضرورت عضويت، در آن را اجتناب ناپذير مي كند. با توجه به اينكه پيشرفتهاي نظام تجارت جهاني، اثر قاطعي بر محيط كسب و كار دارد، ملاحظه محيط كسب و كار يكي از عوامل مهم، در پايداري و رشد آينده شركتهاي بازرگاني خواهد بود.
از طرف ديگر شركتهاي بازرگاني در دنيا به سمت جهاني شدن گرايش گسترده اي يافته اند. شركتهاي ايراني به ناچار – حداقل در داخل كشور-  در مقابل بعضي از آنها قرار مي گيرند به طوري كه در حال حاضر بسياي از شركتهاي ايراني از اين تقابل در امان نيستند. ايستايي و مقابله دربرابر شركتهاي خارجي يا داشتن موضع تهاجمي نسبت به آنها، مستلزم پاييدن و پويش مناسب محيط و فراهم آوردن ابزار لازم است. به‌علاوه يكي از هدفهاي عمده سياستهاي اقتصادي كشور، رهايي از تكيه بر وابسته بودن به صادرات تك محصولي (نفت) است. بدون توجه به شرايط و تحولات محيطي، چگونه مي توان رقباي توانمند را شناخت و با آنان مقابله كرد.
شركتهاي ايراني به منظور آمادگي براي تطابق با محيط، بايد از انعطاف پذيري لازم برخوردار باشند. چارلز هندي، يكي از نظريه پردازان برجسته سازمان و نويسنده عصر بي خردي   و عصر تضاد ، اخيراً از يك داستان جالب استفاده  كرده است. داستان پيكي كه بدون داشتن هرگونه حق اقدام خارج از چارچوب قوانين خشك، باعث اتلاف منابع سازماني مي‌شود. اين موضوع را دس  در مقاله خود با عنوان فارغ از كنترل (راهبردي ) ، به منظور آگاه كردن سازمانها از ضرورت انعطاف پذيري، بيان مي‌كند.
در عصر حاضر شركتهاي بسياري هستند كه با تدوين و اجراي مقررات و قوانين خشك، مانع از خلاقيت ، نوآوري و انعطاف‌پذيري لازم در مقابل تغييرات مي شوند.
يك جنبه مهم كار مديريت ارشد، تطبيق شايستگيهاي سازمان با فرصتها و مخاطرات ناشي از تغييرات محيطي، بصورت اثر بخش و كارا است. ويژگيهاي بنيادين اين تطبيق راهبرد سازمان است، همه سازمانها به صورت مدون يا غير مدون داراي راهبرد هستند ولي چون راهبرد مقوله مهمي است، بهتر است مدون باشد، (هافر و شندل – 1986) . روشن بودن راهبرد ، با اثر بخشي سازمان رابطه‌اي مستقيم دارد. حتي اثر بخشي آينده سازمانهايي كه بدون راهبرد مدون عملياتي اثربخش داشته اند، با ترديد همراه است، ( تريگو و زيمرمن -1377) . البته تفاوت عملكرد راهبرد مدون و راهبرد غيرمدون، موضوع اين پژوهش نيست. چنان كه گفته شد همه سازمانها راهبرد دارند، بحث اين تحقيق توجه به متغيرهاي كنترل راهبردي است كه با متغير اثربخشي رابطه مستقيم دارند و توجه به آنها، به منظور بهبود اثربخشي، ممكن است باعث تغيير يا اصلاح راهبرد شود.
يكي از پيش فرضهاي اين پژوهش ضرورت به كارگيري كنترل حركت راهبردي و كنترل جهش راهبردي (لورانژ)  است زيرا پيوستگي و ناپيوستگي، مشخصه بارز محيط امروز است. در حاليكه سازمان با راهبرد مدون و يا غيرمدون در حال فعاليت است، ممكن است با تغييرات غير منتظره اي مواجه شود كه تغيير اساسي در راهبرد را اجتناب ناپذير كنند. از طرف ديگر نظارت بر اجراي راهبرد نيز از وظايف كنترلهاي راهبردي است.
به علاوه، احتمال موفقيت بهترين راهبردهايي كه به صورت نامطلوب به اجرا در آيند، بسيار اندك است. بنابراين اجراي راهبرد بايد درست و متناسب با شرايط باشد. از طرف ديگر كنترل راهبردي بايد متناسب با راهبرد اجرا گردد. به عبارت ديگر نوع كنترل راهبردي بايد متناسب با نوع راهبرد باشد. مثل نوع كنترل در شعبات شركتهاي چند مليتي كه بهتر است از بين سه نوع كنترل ستاده، داده و اقدام، كنترل در شعبات: در مرحله ابتدايي از يكپارچگي، بيشتر مبتني بر كنترل ستاده، و در مرحله مياني از يكپارچگي، بيشتر مبتني بر كنترل اقدام، و در مرحله يكپارچگي زياد، بيشتر مبتني بر كنترل داده باشد (موراليد هاران و هميلتون – 1999) .
فرض برآن است كه از يك بعد، مشكل از آنجا ناشي مي شود كه با وجودي كه شركتهاي مورد مطالعه، متغيرهاي كنترل راهبردي را به كار مي گيرند، ولي توجه به متغيرهاي مذكور از سطح مطلوبي برخوردار نيست. بنابراين، فرض مي شود كه توجه بيشتر به متغيرهاي مورد بحث، باعث افزايش اثربخشي خواهد شد، به شكلي كه شركتهاي مورد نظر با پاييدن و پويش مناسب محيط، حتي در امر نفوذ به بازارهاي جهاني موفقيتهايي كسب خواهند كرد.
3-1- سابقه موضوع
در طي جمع آوري منابع براي اين پژوهش، كاري مشابه كه در فهرست كارهاي دانشگاههاي كشور ثبت شده باشد، چه در سطح كارشناسي ارشد و چه در سطح دكتري، مشاهده نگرديد. تلاشهاي فراوان براي دستيابي به پايان نامه‌اي با موضوع «رابطه متغيرهاي كنترل راهبردي با اثربخشي» در خارج از كشور نيز بي‌حاصل ماند.
كنترل راهبردي و اثربخشي از موضوعاتي هستند كه در سطح جهان براي پژوهش جاي بسيار دارند، به ويژه در زمينه كنترل راهبردي، كار چنداني صورت نگرفته است، حتي هنوز توافق كاملي در مورد واژه هاي اصلي به كار گرفته شده در آن، به وجود نيامده است. بقولي مطالعه در زمينه كنترل راهبردي هنوز در دوران كودكي خود به سر مي برد.
عملكرد بالا در دراز مدت به جهت گيري راهبردي، اثربخشي راهبردي و يكپارچگي راهبردي درست، وابسته است. تدوين و حفظ سه مورد مذكور از وظايف كنترل راهبردي است. دستيابي به جهت گيري و اثربخشي راهبردي مستلزم توجه به متغيرهاي عمده اي است. در رابطه با متغيرهاي سطح صنعت و سطح شركت، اولين آرايه مربوط به تجزيه و تحليل شركت، آرايه بي‌سي‌جي است كه دو متغير رشد و سهم نسبي از بازار را در دو بعد به عنوان معيارهاي تحليل در نظر مي‌گيرد. بعد از آن آرايه جي‌اي است كه متغيرهاي بيشتري را در دو بعد جذابيت صنعت و جو رقابتي لحاظ كرده است.
كنترل راهبري شركت براساس متغيرهاي متعدد از جمله: نرخ بازگشت سرمايه، سهم بازار، سودآوري، مأموريت ، هدف ها ، راهبردها و خط مشي هاي فعلي شركت، اطلاعات در مورد هيأت مديره و مديريت ارشد شركت ، محيط دور (اقتصادي،‌اجتماعي ، سياسي و فناوري)، محيط نزديك (رقبا، مشتريان، سهامداران، عرضه كنندگان)، نقاط قوت و ضعف رقابتي شركت در رابطه با ساختار، فرهنگ و منابع شركت (بازاريابي، مالي، تحقيق و توسعه ،‌مديريت منابع انساني ،‌سيستم هاي اطلاعي) از كارهايي است كه شركتهاي امريكايي براي مميزي راهبردي شركت خود اجرا مي كنند (هانگر و ويلن – 307: 1381).
در نهايت يادآور مي‌شود كه در ارتباط با موضوع اين پژوهش، تا كنون در ايران تحقيقي صورت نگرفته است.
4-1- هدف
رقابت در اقتصاد جهاني سدة 21 پيچيده، چالشگر و همراه با فرصتها و تهديدات رقابتي خواهد بود. پيش بيني هاي رهبري راهبردي مؤثر، در حاليكه در محيطهاي متلاطم و غير قابل پيش بيني رقابت مي شود، مي تواند به ارتقاي عملكرد شركتها كمك كند (ايرلند و هيت- 1999) .شركتها بايد متغيرهاي عمده اي كه در عملكرد آنها تأثير گسترده دارند به طور پيوسته در نظر داشته و حتي احتمال تغييرات در آنها را پيش بيني كنند.
هدف اصلي اين تحقيق تأكيد بر وابسته بودن اثر بخشي شركتهاي بازرگاني با ملاحظه متغيرهاي كنترل  راهبردي است. يعني يكي از هدفهاي اين پژوهش، آن است كه نشان داده شود كه توجه و به كارگيري متغيرهاي كنترل راهبردي، باعث افزايش اثربخشي خواهد شد. شايد افراد مرتبط زيادي باشند كه از  اهميت موضوع مطلع نيستند و يا موضوع را جدي نمي گيرند . هدفهاي ديگر عبارتند از: پيشنهاد به شركتهاي مورد آزمون در مورد ضرورت به كارگيري متغيرهاي كنترل راهبردي با توجه به جهاني شدن رقابت، پيشنهاد به دولت به منظور آماده كردن بستر رشد و مشاركت در گسترش مفاهيم مديريت راهبردي درايران و ايجاد زمينه براي تحقيقات گسترده بعدي.
5-1- ضرورت و اهميت پژوهش
تلاطم محيطي سالهاي اخير ، شركتها را مجبور به واكنشهاي متعدد و سريع مي نمايد. شركتهايي كه محيط را نمي پايند و پويش نمي كنند، دچار مشكلات فراوان شده، احتمالاً با زوال مواجه مي شوند. سازمانها با محدوديتها و كنترلهاي بيروني مواجه هستند، به بيان ديگر، شركتها از بيرون كنترل مي شوند (رحمان سرشت، 2-181: 1377، به نقل از فيفر و سالانسيك) اثربخش بودن سازمانها مستلزم به كارگيري كنترلهاي راهبردي مناسب است. كنترل به مديران كمك مي كند تا تغييرات محيطي (مثل تغيير در ماهيت رقابت ) و آثاري كه آنها بر پيشرفت شركت دارند، زير نظر داشته باشند (استونر، 964: 1379).
وقتي صحبت از پايداري شركت مي‌شود، رجوع به كنترل راهبردي اجتناب ناپذير مي‌گردد. اهميت كنترل راهبردي از واقعيت هاي اصلي زندگي سازماني ناشي مي‌شود. كنترل راهبردي شركت را براي آگاهي از محيط بيروني و پاسخگويي به آن، كه اغلب يك منبع سريع تغيير و غير قابل پيش بيني است، مستعد مي كند، (بند و اسكلن – 1995 ).
كنترل راهبردي با  زيرنظر داشتن مسير راهبرد در حال اجرا ، سر و كار دارد. مسايل و تغييرات در فرضيات بنيادي را كشف كرده، تعديلات لازم را انجام مي‌دهد ، آيا حركت در جهت درست است؟ آيا مسايل كليدي درجاي خودشان قرار دارند؟ آيا فرضيات درباره روندهاي عمده و تغييرات، درست هستند؟ آيا كارهاي حياتي كه لازم است انجام شوند، در حال انجام هستند؟ آيا لازم است راهبرد تعديل يا تعطيل شود ؟ (پيرس و رابينسون – 1988).
به نظر مي رسد كه شركتهاي ايراني هنوز به اهميت اعمال متغيرهاي كنترل راهبردي پي نبرده اند. عدم آگاهي كامل از محيط شركت، پاسخگويي، در نتيجه اثر بخشي شركت را كاهش مي‌دهد و با گذشت زمان موجب افول آن خواهد شد. در حالي كه توجه پيوسته به متغيرهاي محيطي موثر و انتخاب و اجراي راهبرد مناسب، باعث خواهند شد كه سازمان بطور پيوسته عملكردي بالا داشته باشد.
فرضيات اساسي و بنيادين سازمان بايد نتيجه پويش محيط باشند. فرضيات مذكور در طي اجراي راهبرد، بايد به طور پيوسته پاييده شوند. در غير اين صورت ممكن است، فرضيات حاصل از پويش اوليه محيط، با گذشت زمان اعتبار خود را از دست بدهند و تكيه بر آنها باعث كاهش عملكرد سازمان شود…