شناسه پست: 4938
بازدید: 332

دانلود پروژه صنعت بیمه و گستردگی خدمات

فهرست مطالب

بيمة آتش سوزي 7
حريق چيست؟ 10
مثلث حريق 12
تعريف آتش سوزي 14
قرارداد بيمة آتش سوزي 14
نحوة ارزيابي خسارت در بيمة آتش سوزي 20
محاسبة ارزش واقعي اموال بيمه شده 21
تعهد پرداخت هزينه ها از طرف بيمه‌گر 27
مبلغ و ارزش مورد بيمه 31
شرايط بيمه نامه هاي اظهار نامه اي 34
مبناي محاسبة حق بيمه 37
بيمه به ارزش كمتر از قيمت حقيقي 42
عناصر تشكيل دهندة فرم پيشنهاد 47
خطرهاي اضافي 55
بيمة انفجار 57
خسارتهاي غير قابل تأمين در بيمة انفجار 58
بيمة سرقت با شكستن حرز 63
بيمة حمل و نقل دريايي 76
قرارداد حمل و نقل 77
قرارداد بيمة حمل و نقل كالا 101
شرايط بيمة حمل و نقل كالا 115
شرايط A.R 123
بخش چهارم 168
بيمة هواپيما 168
مسئوليت قانوني خطوط هواپيمايي 171
انواع بيمة هواپيما 173
بخش پنج 179
بيمة مهندسي 179
بيمة تمام  خطر مقاطعه كاران 182
انواع عمليات و طرحهاي بيمه شده 183
تأمين بيمه‌اي در بيمة تمام خطر مقاطعه كاران 184
اطلاعات مورد نياز براي ارزيابي ريسك 187
بيمة شكست ماشين آلات 201
بيمه محصولات كشاورزي 222
بيمه اتومبيل 230
مشكلات مناطقي نظير آفريقا و آسيا: 239
انواع بيمه اتومبيل و شرايط فعلي آن در ايران 244
روند بيمه اتومبيل 245
بيمه هاي مسئوليت مدني 264
بيمه مسئوليت مدني 266
انواع بيمه مسئوليت مدني 267
مفهوم دارنده وسيله نقليه 295
مفهوم شخص ثالث 296
فصل سوم 310
بيمه زيان پولي 310
بيمه اعتبار 311
خريد و فروش كالا در سيستم هاي اعتباري 312
راه هاي حمايت از صادر كننده و مزاياي بيمه اعتبار 317
عوامل مؤثر در ارزيابي ريسك اعتبار 317
بيمه تضمين 321
تعريف عناوين 321
بيمه عدم النفع 330
محل مورد بيمه 333
استثناآت در بيمه عدم النفع 335
بيمه صداقت و امانت كاركنان 337
فصل چهارم 340
بيمه اتكايي 340
مفهوم بيمة اتكايي 342
تعريف بيمة اتكايي 343
انواع قراردادهاي بيمه اتكايي 350
قرارداد اتكايي نسبي 355
قرارداد اتكايي مازاد خسارت 359
فصل پنجم 364
بيمه اشخاص 364
آثار و نتايج عدم شمول اصل غرامت به بيمه هاي اشخاص 367
بيمة حوادث 371
انواع خطر 374
بيمه هاي گروهي 385
شرايط قرارداد بيمه هاي گروهي 386
بيمه عمر 390
انواع بيمه هاي عمر 392
خصوصيات بيمة تمام عمر تأخيري : 395
تركيبهاي متعددي از انواع بيمه هاي عمر 397
معاملات بيمه 401
فسخ وبطلان 403
مسئوليت بيمه‌گر 407
فهرست منابع 411

بيمه هاي  اشياء و مسئووليت

بخش اول: بيمة آتش سوزي
قديمترين رشتة بيمه، رشتة بيمه باربري است در حالي كه بيمة آتش سوزي، به تدريج از سدة هفدهم تا نوزدهم شناخته شده است آتش سوزي بزرگ لندن در سال 1666 زماني به وقوع پيوست كه وسايل اطفاي حريق هنوز در مراحل ابتدايي بود و هيچگونه پوشش بيمة آتش سوزي درجامعه به چشم نمي خورد. نخستين ادارة آتش سوزي در انگلستان در سال 1680 تأسيس شد و متعاقب آن شركت هند اين هند  در سال 1696 و ادارة آتش سوزي سان  در سال 1710 پديد آمدند. سرانجام آتش سوزي بزرگ لندن باعث ايجاد شركت بيمة هامبرگرجنرال  شد كه اين شركت و شركت سان، دو شركت بيمه‌اي هستند كه هنوز وجود دارند و فعاليت مي كنند. در نتيجة وقوع انقلاب صنعتي در سدة هجدهم كه به پيدايش كارخانه‌ها، انبارها، كشتيها، ماشين آلات و غيره انجاميد، شركتهاي بيمة آتش سوزي متعددي از جمله لويدز لندن تأسيس شدند.
آتش سوزي بزرگ لندن
درساعت 2 بامداد يكشنبه اول سپتامبر 1666 ميلادي، در معبر باريكي كنار رودخانه تايمز، حريقي رخ داد و قير و كنف و زغال سنگ انباشته در محل، آتش را گسترش داد. سهل انگاري در مهار آتش و خاموش نكردن بهنگام آن، سبب شد كه آتش لحظه به لحظه و با سرعت دامنه پيدا كند و هر چه را در مسيرش قرار دارد بسوزاند و با خاكستر يكسان كند. هنگامي كه آتش به پل بزرگ لندن ( تنها راه عبور مردم) رسيد، بندهاي پل ازهم گسست و الوارهاي نيم سوخته و مشتعل بناها به داخل رودخانه و روي پمپهاي دستي كه تنها وسيله براي خاموش كردن آتش محسوب مي شد ريخته شد و آنها را بي استفاده ساخت. بدين قرار، مردم ناگزير شدند كه با سطلهاي پر از آب كه دست به دست مي دادند به خاموش كردن آتش مبادرت ورزند. رفته رفته كه آتش گسترش مي يافت، اضطراب مردم هم بالا مي گرفت زيرا شعله هاي آتش، به شكل امواج وسيعي، ساختمانها را گروه گروه در بر مي گرفت و باد شديد خاوري نيز باعث مي شد كه قطعات مشتعل به مسافتهاي زياد پرتاب و هر لحظه بر دامنة حريق افزوده شود؛ آتش همچنان پيش مي تاخت و مردم وحشت زده را پس مي راند. جمعيت، مبهوت و مأيوس و متوحش، هر چه از اثاث خانه كه به دستشان مي رسيد و حمل كردني بود، بر مي داشتند  و به كوچه ها و خيابانها و در نهايت به صحراها مي گريختند. رود تايمز، از قايقها و كرجيها انباشته بود كه با سرعت هر چه بيشتر، رفت و آمد مي كردند و مردم و بارهايشان را به محلهاي امن مي رساندند. هر چند كه اين مكانها هم چندان امن امن نبودند و گهگاه باراني از قطعات مشتعل برسرشان مي باريد و آتش، قايقها و سرنشينان آنها را به كام خود مي كشيد و به اعماق آبها فرو مي برد.
زنهاي آبستن چندي ديده شدند كه با دلهره و تشويش بسيار از فرزند درون خود دفاع مي كردند. بچه هاي قد و نيم قد، گريان و نالان، پدر و مادر خود را با فرياد مي زدند و آنها را در ميان سيل جمعيت متراكم و پريشان و شتابان جست و جو مي كردند. بسياري از مردم كه تواني برايشان نمانده بود و طاقت اين همه فشار و دلهره را نمي آوردند، در گوشه اي افتاده بودند و لگد كوب ديگران مي شدند و جان مي سپردند؛ حيوانات سرگردان نيز از ميان جمعيت راه فرار مي جستند؛ و گاوان تنومند در حالي كه گوساله هايشان وحشت زده و ضجه كنان در پشت مي آمدند، خود را به صف آدميان مي كوبيدند.
سرانجام، پس از سه شبانه روز، بارانهاي سيل آساي فصلي به داد مردم رسيدند؛ 4360 جريب زمين سوخته و 400 كوچه وخيابان لندن فرو ريخته بود؛ 13200 ساختمان، 92 كليسا، 52 انبار بزرگ كالا و تعداد زيادي بيمارستان، كتابخانه، بناهاي دولتي و چندين دروازه و پل با خاك يكسان شده بودند؛ خسارت وارده به پول آن زمان، از 11 ميليون ليرة انگليسي تجاوز كرده بود كه به پول امروزي، متجاوز از يك ميليارد ليره مي شود.
لندن ورشكسته، ماتم زده و تقريباً خالي از سكنه شده بود و كسي گمان نمي برد روزي دوباره سراز خاك به در كند. سه ماه و نيم بعد از اين فاجعه بزرگ، مردمي كه به لندن باز مي گشتند، ديگر آثاري از مركز حصار دار شهر باقي نمانده بود. زمين هنوز از تلهاي خاك و سنگ و آهن  آلات پيچ تاب خورده و سرب مذاب سرد شده پوشيده بود و هنوز در اغلب زيرزمينها، شعله و دود چشمها را مي آزرد. پس از اين بلاي عظيم، اولياي امور و صاحبان سرمايه به انديشه گران متوسل شدند تا چاره جويي كنند بلكه از نظاير اين فاجعه در آينده جلوگيري شود يا دست كم خسارت و تلفات به حداقل ممكن برسد. نتيجة بررسيهاي چندين  ساله اين شد كه چون دانش زمان قادر به پيش بيني، پيشگيري و مبارزه با آتش سوزي دامنه دار نيست، چارة منحصر به فرد، « تقسيم خسارتها» بين شمار هرچه بيشتر سازمانهاي اقتصادي، صاحبان سرمايه و مردم ذي نفع است تا آتش سوزي دست كم تحمل پذير شود و خسارتهاي وارده يكباره يك سازمان اقتصادي يا يك فرد را از ميان نبرد و پس از حريق باز بتوانند به كسب و كار گذشته ادامه دهند- بدين گونه بود كه بيمة آتش سوزي پا به عرصة وجود نهاد.
حريق چيست؟
حريق عبارت است از احتراق شديد مواد سوختني يا آتشي ناخواسته و از كنترل خارج شده كه معمولاً با سرعت نور، دود و حرارت زياد توأم است. احتراق عبارت است از تركيب يك مادة سوختني با اكسيژن دو حالت دارد: احتراق آرام ( مانند اكسيده شدن مس) و احتراق شديد ( كه با حرارت دود، نور همراه است).
نحوة ايجاد حريق
براي ايجاد حريق سه عامل مورد نياز است:
1- مواد اشتعال پذير ( جامدات، مايعات و گازها) كه ميزان مواد اشتعال پذير در ايجاد حريق، نقش مهمي بازي مي كند.
2- اكسيژن (هوا): محيط اطراف ما پر از مواد اشعال پذير است. اكسيژن هوا نيز به اندازة كافي يافت مي شود و براي آغاز آتش سوزي عامل ديگري نيز مورد نياز است.
3- انرژي آتشزنه : اين انرژي مي تواند با افزايش دما توليد شود. انرژي مورد لزوم براي آغاز آتش سوزي مي تواند بسيار كم و كوچك باشد و آتش سوزي براثر به وجود آمدن اين انرژي به راحتي انجام مي گيرد. موارد زير، انرژي مورد لزوم براي آغاز آتش سوزي را فراهم مي آورند:
– ايجاد آتشزنه به طور مستقيم (‌زدن كبريت)
– افزايش حرارت
– آتش سوزي خود به خود
– انفجار
– جرقة الكتريكي
– واكنش شيميايي
– متمركز كردن نور در يك نقطه با استفاده از عدسي
مثلث حريق
براي اينكه حريقي اتفاق افتد، وجود سه عامل ضروري است: سوخت، حرارت و اكسيژن، كه اينها را مثلث حريق مي نامند. چنانچه يكي از اين عوامل برداشته شود، حريق خود به خود از بين مي رود. از بين بردن حرارت يا سرد كردن حريق معمولاً با آب انجام مي شود كه بسيار موثر و در عين حال كم خرج است و در مورد اطفاي حريق جامدات، بهترين وسيله به شمار مي آيد.
براي از بين بردن سوخت بايد آنرا از حريق جدا كرد. در خصوص جامدات سوختني، بدين گونه عمل مي كنيم كه آنها را كه هنوز شعله ور نشده اند، يا روي زمين پخش هستند، يا در ظروف درباز مشتعل، با كف شيميايي يا فيزيكي كه سراسر مايع را فرا گيرد، مي پوشانيم به طوري كه مانع رسيدن هوا يا اكسيژن به آن شويم. در حقيقت سوخت را از حريق جدا مي كنيم و اين خود طريقة ديگري از خاموش كردن است كه بيشتر « خفه كردن» گويند.
با پودرهاي شيميايي، مايعات و گازهاي خاموش كنندة سنگين تر از هوا كه با فشار روي مواد مشتعل پراكنده مي شوند، در حقيقت اكسيژن را دور مي سازند تا حريق خاموش شود. حتي اگر درصد اكسيژن هوا بر اثر اختلاط با گازهاي خنثي از حد معيني كمتر شود خودبه خود حريق خاموش مي گردد. آنچه گفته شد، كلي بود و در موارد ديگر، راههاي ديگري دارد. مثلاً آب يا كف، حريقهاي الكتريكي را با آب خاموش نمي كنند. در اين مورد در مرحلة نخست بايد جريان برق را قطع كرد و گرنه خطر برق گرفتگي نيز اضافه مي شود.
در انتشارات سازمان بين المللي دفاع غير نظامي، تئوري و اسلوب ديگري به شرح زير قابل شده اند:
آتش بر اثر شعله به صورت حريق در مي آيد و اين پرتوافكني شعله است كه وحشت زاست و عامل انتشار و توسعة حريق به شمار مي رود و در عين حال مانع دستيابي به كانون اصلي حريق و خاموش كردن آن مي شود. پس مثلث حريق درون دايرة شعله قرار مي گيرد و براي خاموش كردن حريق ابتدا بايد شعله را از بين برد، سپس براساس نوع آتش، به شيوة خاص اطفاي حريق پرداخت. چون شعله از يك سو، تظاهرات مرئي اكسيداسيون گاز سوخت است و از ديگر سو، هر نوع مادة احتراق پذير حتي جامدات ابتدا به صورت گاز در مي آيد لذا مي توان گفت كه در اطفاي حريق هرگونه آتش سوزي، نخست بايد به مبارزه با آتش گاز(شعله) پرداخت. براي اين مبارزه، به طوري كه تجربيات ساليان دراز كشورهاي پيشرفته نشان مي دهد، هيچ وسيله اي بهتر از پودر ويژة شيميايي نيست.
تعريف آتش سوزي
آتش سوزي عبارت از آتشي است كه يا از يك منبع حرارتي كنترل ناپذير سرچشمه گرفته يا منبع حرارتي معين كنترل شده اي را ترك كرده و با نيروي حرارتي خود گسترش و توسع يافته باشد ( آتش خسارت زننده).

قرارداد بيمة آتش سوزي
قرارداد بيمة آتش سوزي توافقي است بين بيمه‌گذار از يك سو، و بيمه‌گر از ديگرسو كه به صورت بيمه نامه، متجلي مي شود. بدين قرار كه بيمه‌گر در مقابل دريافت وجهي كه حق بيمه ناميده مي شود، متعهد مي گردد كه زيانهاي مالي بيمه‌گذار را براي اموال بخصوصي كه مشخص گرديده و اموال بيمه شده ناميده مي شود، در مدت معين بر اثر خطر آتش سوزي يا خطرهاي ديگر كه بيمه شده اند جبران كند. تعهد بيمه‌گر محدود به مبلغي است كه به آن مبلغ بيمه شده اطلاق مي شود. از ضروريات بيمة آتش سوزي آن است كه بين بيمه‌گذار و بيمه‌گر بايد پيشنهاد و قبولي قطعي رد و بدل شود. همچنين نفع بيمه پذير بيمه‌گذار قانوني باشد و بيمه‌گذار كلية اطلاعات خود را براي ارزيابي خطر در اختيار بيمه‌گر قرار دهد و از اظهارات خلاف واقع بپرهيزد.
اصول قرارداد بيمة‌ آتش سوزي
– ايجاد و قبول: بايد ايجاب و قبول طرفين قرارداد ( بيمه‌گر و بيمه‌گذار) به طور قطعي و بدون هيچ قيد و شرط و با رضايت طرفين در مدت معين يا مدتي كه عرفاً معقول و منطقي باشد اعلام شود.
جنبه هاي قانوني بيمة آتش سوزي : قرارداد بيمة آتش سوزي قرارداد عادي است و الزام قانوني براي كتبي بودن آن است. در عمل، قرارداد آتش سوزي نوشته اي است كه به آن بيمه نامه اطلاق مي شود و طرفين قرارداد آتش سوزي در مورد محتواي آن اتخاذ تصميم مي كنند.
اصول كلي قراردادها : عقد هر قراردادي بايد منع قانوني نداشته باشد. هرگونه توافقي كه بين طرفين ايجاد تعهد كند ولي اين توافق از نظر قانون مشروعيت نداشته باشد باطل است، مانند:
– قراردادي كه براي ارتكاب جنايت باشد.
– قراردادي كه مخالف شئون جامعه باشد.
– قراردادي كه بر خلاف نظم عمومي باشد.
– قراداد با بيگانگاني كه با كشور متبوع در حال جنگ باشند، حتي اگر اين توافق قبل از – — شروع جنگ حاصل شده باشد.
–  محتواي يك قرارداد بيمة آتش سوزي
– يك قرارداد آتش سوزي بايد حاوي مطالب زير باشد:
– نام شركت بيمه
– عنوان بيمه نامه آتش سوزي
نام بيمه‌گذار
– خطرهاي مورد پوشش
– اموال بيمه شده
– مبلغ مورد بيمه
– حق بيمه
–  مدت قرارداد
– ساير مطالبي كه طرفين تشخيص دهند قيد آن در قرارداد ضرورت دارد
– اضافه كردن مواردي كه معمولاً جزو استثناآت قرارداد است.
– استثنا كردن مواردي كه در صورت ذكر نشدن قرارداد آنها را پوشش مي دهد.
– تعهدات
نفع بيمه پذير
در اين مورد بايد در بيمه نامة آتش سوزي مشخص شود كه چه چيزي مورد بيمه است و رابطة آن با بيمه‌گذار چگونه است. در حقيقت نفع بيمه پذير بيمه‌گذار است كه بيمه مي شود مفهوم نفع بيمه پذير اين است كه رابطة بيمه‌گذار با اموال مورد بيمه طبق قانون مشخص باشد و درصورت تحقق خطر بيمه شده، بيمه‌گذار دچار زيان شود.
تعريف : نفع بيمه پذير به مفهوم آن است كه رابطة بيمه‌گذار با اموال مورد بيمه به موجب قانون قابل تشخيص است و بيمه‌گذار با وارد شدن خسارت به مورد بيمه بر اثر تحقق خطر موضوع بيمه دچار زيان مالي شود. نفع بيمه پذير مي تواند در موارد زير ايجاد شود:
1- مالكيت (كلي، جزئي يا مشترك).
2- راهن و مرتهن : نفع بيمه پذير مرتهن به نسبت مبلغي است كه در رهن دارد، نه تمام اموال مورد بيمه.
3- اشخاص يا سازمانهايي كه به نحوي اموالي براي حفاظت و نگهداري در اختيار آنها قرار مي‌گيرد ( مثل گمرك، انبارهاي عمومي، سردخانه و …) اين اشخاص يا مؤسسه ها در مورد حفظ و نگهداري اموالي كه به آنها سپرده مي شود مسئوليت دارند و مي توانند پوشش بيمه‌اي اخذ كنند.
4- حق العمل كارها و واسطه‌ها نيز در مقابل اموالي كه براي فروش در اختيار آنها قرار مي گيرد، مسؤول و داراي نفع بيمه پذير هستند و مي توانند پوشش بيمه‌اي لازم را در قبال مسئوليت خود كسب كنند.
5- صاحبان اماكن عمومي مانند هتلها، مسافرخانه ها و موسسه هاي حمل و نقل كه معمولاً مقررات قانوني ويژه براي مؤسسه ها دربارة اموالي كه در اختيار آنان قرار مي گيرد وجود دارد و آنها در مقابل تحويل دهندگان چنين اموالي مسؤولند و اين مسئوليت براي آنها بيمه پذير قابل اخذ پوشش بيمه‌اي را ايجاد مي كند.
6- آژانسها و نمايندگيها.
7- زن وشوهر در مقابل تعلقات مشترك خود، نفع بيمه پذير قابليت بيمه شدن دارند ( اسباب و اثاث منزل).
نتايج حاصل از اصل خسارتي بودن بيمة آتش سوزي
آثار منتج از اين اصل شامل موارد زير خواهد بود :
1- بيمه‌گذار فقط محق به ادعاي خسارت، حداكثر تا مبلغ بيمه شده است.
2- در صورت وجود خسارت جزئي، بيمه‌گذار مستحق درياف خسارت به ميزان واقعي خسارت وارده است.
3- در صورتي كه بيمه‌گذار خسارت خود را به طور كامل از بيمه‌گر دريافت دارد، به موجب اصل جانشيني كه قبلاً شرح داده شد كلية حقوق خود را در مقابل  شخص ثالص مسؤول حادثه به بيمه‌گر منتقل مي كند و بيمه‌گر حق دارد شخص ثالث مسؤول حادثه را تحت پيگرد قرار دهد و خسارت خود را از  او ادعا كند. بيمه‌گذار نمي تواند براي يك مورد خسارت از دو منبع ( بيمه‌گر و شخص ثالث مسؤول حادثه) خسارت دريافت كند.
4- در مواردي كه اموال بيمه شده، بيش از يك بيمه نامه داشته باشد، از مجموع تمام بيمه نامه ها فقط مي تواند يك خسارت  به نسبت مبلغ بيمه شده از يكي از بيمه‌گران دريافت دارد يا اينكه بيمه‌گران به نسبت تعهد خود در پرداخت خسارت مشاركت مي كنند.
نحوة تفسير اصل خسارتي بودن : بيمه‌گذار تنها زماني محق به دريافت خسارت واقعي خود است كه مبلغ بيمه شده تكافو كند و مورد بيمه به قيمت حقيقي خود بيمه شده باشد، چون به هر حال مسئوليت بيمه‌گر براي پرداخت خسارت آتش سوزي حداكثر تا سرماية بيمه شده است. در عمل براي اجراي اصل فوق و تعيين ميزان دقيق خسارت مشكلاتي بروز مي كند و اصولاً شركتهاي بيمه در اين مورد، از روش يكساني پيروي نمي كنند عموماً خسارت بيمه‌گذار عبارت است از مابه التفاوت ارزش اموال بيمه شده بعد از وقوع خسارت با قيمت آن در محل و زمان آتش سوزي بلافاصله قبل از وقوع خسارت. اين مبلغ است كه جبران پذير با بيمه نامة آتش سوزي است زيرا مسئوليت بيمه‌گر نيز تا اين حدود است يعني قراردادن بيمه‌گذار در وضعيت و موقعيتي كه بلافاصله قبل از وقوع خسارت داشته. به هر حال، خسارتي كه بيمه‌گر به بيمه‌گذار مي پردازد، به خسارت فيزيكي محدود مي شود و در ارزيابي خسارت، ارزش معنوي و علايق شخصي ملاك نيست؛ چون روش و قاعدة يگانه اي براي ارزيابي خسارت وجود ندارد و در بعي مواقع مشكلات و اختلافهايي به ويژه در مورد لوازم منزل و اموال شخصي بروز مي كند. در اينجا به ارزيابي خسارت براي برخي از اموال بيمه شده مي پردازيم.
نحوة ارزيابي خسارت در بيمة آتش سوزي
همانطور كه پيشتر گفته شد اساس تعهد بيمه‌گر در بيمة آتش سوزي، ارتباط حق بيمه با سرماية بيمه شده است و بيانگر حداكثر مسئوليت بيمه‌گر، كه در صورت تحقق خطر بيمه شده، خسارت بر آن اساس پرداخت مي شود. سرماية بيمه شده بايد در لحظة شروع قرارداد برابر با ارزش واقعي بيمه شده باشد و در طول مدت اعتبار قرارداد تغيير پيدا نكند. حق بيمه براساس درصد يا در هزار سرماية بيمه شده بر مبناي تعرفة نرخ بيمه محاسبه مي شود. اگر سرماية بيمه شده كمتر از ارزش واقعي باشد،‌ بيمه‌گذار از دريافت كامل خسارت خود محروم مي شود و بيمه‌گر خسارت را به نسبت سرماية بيمه شده به ارزش واقعي مي پردازد(مادة 10 قانون بيمه). براي اجتناب از كم بيمه شدگي و تعديل سرماية بيمه شده براساس ارزش واقعي مي توان از روشهاي افزايش اتوماتيك در زمان تجديد قرارداد، يا با استفاده از شاخصهايي نظير تورم و غيره براي بهنگام كردن سرماية بيمه شده استفاد كرد. البته از آنجا كه مدت اعتبار اكثر قراردادهاي بيمة آتش سوزي يكساله است بيمه‌گذار نبايد توجه خود را فقط به زمان تجديد قرارداد معطوف كند كه اموال بيمه شده فقط در زمان تجديد قرارداد مورد ارزيابي قرار گيرد بلكه بيمه‌گذار بايد در تمام مدت اعتبار بيمه نامه سرماية بيمه شده را مورد توجه قرار دهد.
محاسبة ارزش واقعي اموال بيمه شده
براي محاسبة ارزش واقعي از دو روش محاسبه در زمان ورود خسارت و محاسبه در محل ورود خسارت استفاده مي شود. ارزش مورد بيمه از نظر بيمه‌اي ارزش واقعي است. هيچ ارزش ديگري مثل علايق شخصي، ملاك تعيين ارزش نيست. بيمه‌گذار حداكثر تا سرماية بيمه شده استحقاق دريافت خسارت دارد. تنها مشكل، اساس و روش محاسبة خسارت مورد بيمه براي انواع مختلف اموال است. هيچ گونه اساس و روش يگانه اي براي ارزيابي خسارت وجود ندارد. پرداخت خسارت براساس ارزش جايگزيني براي ساختمان و ماشين آلات متداول است در صورتي كه براي ساير اموال معمولاً قيمت بازار مبناي تعيين خسارت قرار مي گيرد. براي اشيايي كه فاقد ارزش بازار هستند ( نظير آثار عتيقه، تابلوهاي نقاشي نفيس، يادگارهاي خانوادگي و جز آن) از بيمه نامة ارزش توافقي  استفاده مي شود. ارزش مورد بيمه براساس نظر كارشناس تعيين مي شود و در هنگام تحقق خطر ارزش توافق شده بين بيمه‌گر و بيمه‌گذار ملاك ارزيابي و پرداخت خسارت خواهد بود. روش عملي قابل اعمال براي محاسبة خسارت انواع مختلف اشياي بيمه شده به شرح زير است :
•  ساختمان
تعدادي از ساختمانها مانند مساجد و كليساها داراي ارزش مشخص بازار نيستند در حالي كه ساختمانهاي تجاري، مسكوني، كارخانه ها و غيره، ارزش و قيمت بازار دارند. براي پرداخت خسارت اين نوع ساختمانها ارزش بازار ملاك نيست بلكه ارزيابي خسارت بر مبناي خسارت واقعي براي تعمير، مرمت و بازسازي مورد محاسبه قرار مي گيرد و اگر اموال بيمه شده در وضعيت بهتر   قرار گيرد، اين مابه التفاوت از خسارت كسر مي شود. يعني ساختمان عيناً مثل سابق بازسازي و مرمت مي شود. استثنا براين قاعده آن است كه باز سازي و تعمير ساختمان، بيشتر از ميزان خسارت هزينه داشته باشد يا اينكه ساختمان قديمي و كهنه باشد و بازسازي آن به همان سبك قديم به صلاح نباشد. در اين صورت مبلغ خسارت به بيمه‌گذار پرداخت مي شود تا هرگونه كه صلاح مي داند هزينه كند مگر اينكه مالكان ديگري در ساختمان مشاركت داشته باشند، مثل مالك طبقة همكف ساختمان كه اصرار دارد ساختمان به سبك سابق بازسازي شود.
•  ماشين آلات كارخانه ها
نحوة ارزيابي خسارت بيمه‌گذار در اين قسمت بستگي زيادي به سن و نحوة استفادة كارخانه دارد. اگر ماشين آلات نو باشند و مدت زيادي از عمر آنها نگذشته باشد، ميزان خسارت، قيمت ماشين نو و از همان  نوع يا نوع مشابه خواهد بود. اگر ماشين آلات قديمي باشند و هنوز در مرحلة سرويس دهي قرار داشته باشند ممكن است مشكلاي بروز كند. اگر مشابه اين ماشين را بشود از بازار آزاد خريداري كرد، ميزان خسارت بيمه‌گذار بايد تا حدي باشد كه بتوان آن ماشين را از بازار آزاد خريد و جايگزين ماشين آسيب ديده كرد. به هر حال خسارت نقدي پرداخت مي شود تا بيمه‌گذار به هر طريق صلاح مي داند هزينه كند. در صورت وجود شرط جايگزيني ماشين آلات، خسارت بيمه‌گذار ارزش نو است پس از كسر استهلاك براي سالهايي كه از آن استفاده شده. در اين صورت بيمه‌گذار اگر براي استهلاك ماشين آلات خود ذخيره اي در نظر گرفته باشد مبلغ كافي در اختيار خواهد داشت كه ماشين نو را خريداري و نصب كند.
•  وسايل و لوازم خانگي
براي ارزيابي خسارت لواز خانگي بيمه‌گذار كه بر اثر آتش سوزي وارد آمده باشد، ارزش وسايل در زمان وقوع آتش سوزي را اساس كار قرار مي دهند و با توجه به استهلاك و مورد مصرف آن و همچنين اگر بازيافتي وجود داشته باشد با توجه به ارزش بازيافتي ميزان خسارت تعيين مي شود. مشكل بيشتر زماني به وجود مي آيد كه قيمت روز وسيلة آسيب ديده با  قيمت اصلي آن تفاوت فاحش داشته باشد، مثل زماني كه اقتصاد تور مي باشد و قيمت مواد اوليه و كالاهاي توليدي به سرعت افزايش پيدا كند كه در اين صورت بايد ارزش جايگزيني  مدنظر قرار گيرد. بر خلاف، ممكن است ارزش كالاي قديمي آسيب ديده بيشتر از قيمت نو آن در بازار باشد، مثل مبلمان و اثاث قديمي كمياب كه باز در اين صورت بايد ارزش جايگزيني كالاي آسيب ديده ملاك باشد.
•  موجودي توليد كنندگان
براي كالاهاي توليد شده كه در انبار موجود است خسارت براساس قيمت تمام شده، شامل قيمت مواد اوليه به اضافة هزينه هاي توليد ( دستمزد كارگران، هزينه هاي اداري و مديريت و ساير هزينه هاي سربار) به استثناي سود توليد كننده كه موضوع بيمة عدم النفع است ( به شرطي كه از قيمت بازار همان محصول تجاوز نكند)، قيمت بازار ملاك پرداخت خسارت خواهد بود. براي كالاهاي در جريان توليد، خسارت بر مبناي قيمت مواد اولية مصرف شده به اضافة هزينه هايي كه تا آن نقطه از توليد مصرف شده است پرداخت مي شود.
•  محصولات كشاورزي
براي خسارت محصولات كشاورزي مبنا، قيمت نزديك ترين بازار به محل توليد با كسر هزينه هاي برداشت و هزينة حمل تا محل فروش است.
• ماشين آلات كشاورزي
براي ماشين آلات كشاورزي، خسارت براساس قيمت جايگزيني با كسر هزينة استهلاك در زمان تحقق خطر مورد بيمه است.
•  كامپيوتر ( نرم افزار و سخت افزار)
كامپيوتر معمولاً تحت بيمه نامة خاصي بيمه مي شود. اين نوع بيمه نامه نه تنها خسارتهايي را كه ناشي از خطرهاي خارجي كامپيوتر مانند آتش سوزي، انفجار، دزدي، سيل و طوفان است جبران مي كند بلكه خسارتهاي الكتريكي و مكانيكي دستگاهها در حين استفاده نيز جزو پوشش بيمه‌اي است. خسارتهاي مادي و عدم النفع، هر كدام به صورت خطر جداگانه بيمه مي شوند. فعلاً طرح استانداردي براي بيمة كامپيوتر وجود ندارد. متن قراداد و شرايط آن از يك بيمه‌گر به بيمه‌گر ديگر متفاوت است. در بخش خسارت مادي، بيمه‌گر متعهد پرداخت هزينة تعميرات، جايگزين كردن كامپيوتر و ساير تأسيسات در صورت ورود خسارت كلي به قيمت جاري بازار است به شرطي كه از حداكثر سرماية بيمه شده تجاوز نكند. پرداخت هزينة تخلية ضايعات و جابه جايي دستگاههاي آسيب ديده در پي تحقق خطر بيمه شده، همچنين حفاظت از قسمتهاي سالم تا پس از تعمير و تعويض قطعات يا جايگزيني كامپيوتر خسارت ديده جزو تعهدات بيمه‌گر است. نرم افزار كامپيوتر تحت عنوان« و ساير محتويات» طبق تعريف و شرايط مندرج در قرارداد بيمه داراي پوشش بيمه‌اي  است. تعهد بيمه‌گر تنها شامل هزينه هاي اداري، تهية برنامه و دادن اطلاعات و تايپ است. يعني هزينه هاي دبيرخانه اي و هزينة تهيه و توليد اطلاعات جزو استثناآت بيمه نامه است و تحت پوشش بيمه نيست.
•  انبارها
در مورد كالاهاي انبار شده در انبارهاي عمومي، انبار گمرك و ساير محلهاي مشابه، خسارت وارده بايد براساس قيمت كالاي آسيب ديده در محل و زمان وقوع آتش سوزي مورد ملاك قرار گيرد. به طور كلي بيمه نامة اتش سوزي خسارت مازاد بر ارزش بازار اموال حادثه ديده را تعهد نمي كند. براي برخي كالاهاي مورد بيمه مقررات ويژه اي براي پرداخت خسارت در متن بيمه نامه درجه مي شود. مثلاً براي انبار پنبه كه دچار آتش سوزي شده قيمت آن را با توجه به قيمت پنبه در محل معيني بي درنگ بعد از وقوع آتش سوزي اساس محاسبه خسارت در نظر مي گيرند يا اينكه اگر آتش سوزي در انبار پنبه در فصلي خارج از فصل تجارت آن اتفاق افتاده باشد، قيمت پنبه در اولين فرصت زمان شروع تجارت پنبه را اساس محاسبة خسارت قرار مي دهند. البته اين مورد زماني است كه قيمت يكنواخت را دولت اعلام نكرده است و تجارت پنبه تحت انحصار يا كنترل دولت نيست.
براي واحدهاي صنعتي و توليدي كه دچار آتش سوزي مي شوند ممكن است خسارت شامل كالاهاي توليد شده، در حال توليد و مواد اولية خام باشد. براي ارزيابي خسارت در اين موارد، قيمت بازار مواد اوليه در زمان وقوع آتش سوزي اساس محاسبة خسارت است و براي كالاهاي نيمه توليد يا در حال توليد و همچنين توليد شده، هزينه هاي توليد ( دستمزد و كارگر) به آن افزوده مي شود. البته جاي اين بحث باقي مي ماند كه براي كالاهاي توليد شده خسارت بايد بر مبناي قيمت روز بازار تعيين و پرداخت شود كه در اين صورت سود توليد كننده و ساير هزينه هاي او نيز جبران مي شود. ولي در پاسخ بايد گفت كه بيمه نامة آتش سوزي آن را پوشش نمي دهد و براي جبران آن بايد بيمه‌گذار به فكر تهية بيمه نامة عدم النفع باشد. بيمه‌گر بايد توجه بيشتري به قدمت و سن اموال بيمه شده داشته باشد: كارخانه قديمي است يا نه؛ كالاهاي توليد شده باب ميل بازار است؛ كالاهاي مشابه و با كيفيت بهتر و با قيمت مناسب در بازار به فراواني وجود دارد؛ توليد كالا و فروش آن به قيمت معمولي امكانپذير است يا توليد كننده بايد  زير قيمت معمولي آنها رابه فروش برساند؟ اگر چنين بيمه‌گذاري بتواند از بيمه نامة آتش سوزي خسارتي افزون برقيمت عادي بازار آن كالا دريافت دارد يا صاحب واحد توليدي بتواند خسارتي مازاد بر ارزش ماشين آلات خود در بازار دريافت كند، براي ايجاد آتش سوزي عمدي يا سهل انگاري در مراقبت از اموال بيمه شده انگيزه خواهد داشت.
تعهد پرداخت هزينه ها از طرف بيمه‌گر
بيمه‌گران آتش سوزي معمولاً هزينه هايي از قبيل هزينة تهية طرح و نقشة ساختمان و ماشين آلات، دستمزد مهندسان مشاور، آرشيتك ها و ساير هزينه هاي مشابه را كه بيمه‌گذار بايد متحمل شود، تعهد مي كنند. البته هزينه هايي كه در خصوص تهيه و بررسي خسارت بيمه‌گذار انجام مي شود استثناست. بدين منظور تحت عنوان خاصي اين پوشش در بيمه نامة آتش سوزي قيد شده و براي محاسبة آن نيز فرمولي  در نظر گرفته مي شود. در موارد خاصي اصل خسارتي بودن بيمة آتش سوزي به دليل رقابت شديد بين شركتهاي بيمه ناديده گرفته شده و بيمه‌گر ممكن است خسارتي بيشتر از مبلغ بيمه شده در روز صدور بيمه نامه متعهد شود. موارد زير از جملة اين نوع پوششهاست :
1- بيمه نامه هاي ارزش توافقي. در اين نوع بيمه نامه اموال بيمه شده براساس فهرست مورد پوشش قرار مي گيرند و بيمه‌گر متعهد مي شود خسارت هر يك از اقلام بيمه شده طبق ارقام فهرست را كه بر اثر آتش سوزي تلف مي شوند بپردازد. لذا ممكن است بيمه‌گذار خسارتي مازاد بر قيمت اموال بيمه شده در زمان آتش سوزي دريافت دارد. مورد استفادة اين نوع بيمه نامه ها براي بيمة آتش سوزي تابلوهاي نقاشي، كارهاي هنري و نظاير اينها متداول است.
2- هزينه هاي اضافي براي باز سازي و تجديد بناي ساختمانهاي آسيب ديده كه به موجب قانون انجام مي گيرد.
در بعضي از مناطق و شهرها ممكن است شهرداريها و مسؤولان ذي ربط، قوانين و مقررات خاصي براي تجديد بنا و ايجاد ساختمانهاي جديد وضع كنند كه رعايت آنها اجباري اعلام شود. معمولاً اينگونه مقررات براي ساختمانهاي موجود وضع نمي شود بلكه براي ساختمانهاي جديدالحداث است كه مثلاً تأسيسات خاصي بايد وجود داشته باشد و از مواد اولية بخصوصي بايد استفاده شود و ساير موارد مشابه ديگر. بدين سبب شركتهاي بيمه پرداخت اينگونه هزينه هاي اضافي ناشي از رعايت قوانين و مقررات را علاوه بر پرداخت خسارت متعهد مي شوند. لذا در اين صورت نيز بيمه‌گذار ممكن است خسارتي بيشتر از مبلغ اصلي خود دريافت دارد. البته در بيمه نامه قيد مي شود كه بيمه‌گر در برابر هزينه هايي كه قبل از وقوع خسارت بيمه‌گذار بايد بپردازد مسئوليتي ندارد.
بيمة آتش سوزي به قيمت نو سازي و جايگزيني ساختمان و ماشين آلات.
در نتيجة تورم و بالا رفتن قيمتها، به ويژه بعد از دو جنگ جهاني، و ادامة  روند افزايش دايمي آن قيمت ساختمانها و ماشين آلات واحدهاي صنعتي نيز به طول چشمگير افزايش يافته است. بيمه‌گذاراني كه ساختمان و ماشين آلات آنها بر اثر آتش سوزي از بين مي رود در ابتدا قادر نيستند از محل خسارتي كه از شركت بيمة خود دريافت مي دارند، به اضافه ذخاير استهلاك، ساختمان و ماشين آلات از بين رفته را جايگزين سازند. اختلاف بين مبلغ مورد نياز براي تجديد ساختمان و مجموع خسارت و ذخاير استهلاك بسيار بالاست. لذا بيمه‌گران، پوششي را به بيمه‌گذاران مورد اعتماد خود ارائه مي دهند كه به موجب آن در صورتي كه ساختمان و ماشين آلات آنها بر اثر آتش سوزي نابود شود، قيمت جايگزيني و تجديد ساختمان ( نو به جاي كهنه) به آنها پرداخت گردد. اين پوشش، مخصوص ساختمانها، كارخانه ها و ماشين آلات است و مواد اوليه و انبارها را شامل نمي شود.
اساس پرداخت براي ساختمان ارزش تجديد بناي آن است و در مورد ماشين آلات، جايگزيني همان ماشين با همان مارك و شرايط يا ماشين مشابه است. بيمه‌گر تعهدي براي جايگزيني با  ماشين بهتر و پيشرفته تر ندارد و اگر ساختمان و ماشين آلات كلاً نابود نشده و فقط خسارت ديده باشد نمي توان از بيمه‌گر درخواست پرداخت خسارت كلي كرد يا خسارتي معادل ارزش جايگزيني خواست. حداكثر تعهد شركت بيمه، ارزش واقعي اموال بيمه شده تا سقف جايگزيني و تجديد بناست. اگر سرماية بيمه شده كمتر از ارزش جايگزيني و تجديد بنا باشد، بيمه‌گر تعهد پرداخت حداكثر تا سرماية بيمه شده را عهده دار است و مابه التفاوت آن را بيمه‌گذار خود بايد تقبل كند. البته به دليل مشكلات ناشي از اين عمل و به سبب افزايش سريع قيمتها و بالا بودن نرخ تورم، شركتهاي بيمه مابه التفاوت قيمت جايگزيني و تجديد ساختمان بين 85 تا 100 درصد را به عهده مي گيرند و اصل قاعدة نسبي سرمايه را فقط زماني اعمال مي كنند كه سرماية بيمه شده كمتر از  85 درصد ارزش جايگزيني باشد كه در اين صورت بيمه‌گذار بايد مابه التفاوت آن را خود تعهد كند.
بيمة آتش سوزي به ارزش قرارداد
اين نوع پوشش آتش سوزي براي مواردي است كه بيمه‌گذار به موجب قرارداد كالايي را فروخته  و كالا قبل از تحويل به خريدار براثر آتش سوزي از بين رفته است. زيان بيمه‌گذار در اين مورد، ارزش و قيمت قرارداد است نه قيمت كالا در بازار. لذا در اين نوع قرارداد، بيمه‌گر صادر كنندة پوشش، خسارت او را براساس ارزش قرارداد محاسبه و پرداخت مي كند. بنابراين در اين نوع بيمه نامه، خسارت بيمه‌گذار كه بايد قيمت كالا در بازار باشد به قيمت قرارداد كه بيمه‌گذار براي فروش منعقد كرده پرداخت مي شود، بدون در نظر گرفتن نوسانهاي قيمت بازار.
به طور كلي قرارداد بيمة آتش سوزي يك قرارداد غرامتي است يعني اينكه بيمه‌گر خسرات واقعي بيمه‌گذار را به ارزش بلافاصله قبل از ورود خسارت مي پردازد. وقوع خطر مورد بيمة بيمه نامه آتش سوزي نبايد منشأ درآمدي براي بيمه‌گذار باشد و در اين مورد، بيمه‌گر خسارتهاي مستقيم بيمه‌گذار را مي پردازد. البته در مواقعي طبق توافق قبلي، بيمه‌گر پرداخت خسارتهاي غير مستقيم زير را نيز به عهده مي گيرد:
– هزينه هاي كارشناسي، آرشيتكت و مهندسان مشاور.
– هزينة تخلية ضايعات.
– هزينة از دست دادن اجاره و جايگزين كردن محل مشابه.
– هزينه هاي از دست دادن دفاتر حسابداري شركت و جايگزين كردن آنها.
– مابه التفاوت ارزش نقدي با ارزش جايگزيني.
دليل اينكه خسارتهاي  مستقيم ناشي از آتش سوزي و خسارتهاي غير مستقيم بايد جدا از هم باشند اين است كه بيمه نامة اتش سوزي فقط خسارتهاي واقعي وارد شده به مورد بيمه را تأمين مي كند و تابع اصل غرامت است. در صورتي كه خسارتهاي غير مستقيم پوشش ديگري است به نام خسارتهاي تبعي كه خود پوشش جداگانه است و معمولاً براساس اولين خسارت  صادر مي شود.

فرمت : ورد | صفحات: 411

***********************************

نکته : فایل فوق قابل ویرایش می باشد