شناسه پست: 17234
بازدید: 349

سال‌هاي قبل از پيروزي انقلاب

فهرست مطالب
بخش اول : سال‌هاي قبل از پيروزي انقلاب
فصل اول : در كنار خانواده  8-1
1-خانواده 2
2-  تحصيلات   6
فصل دوم : در جستجوي راه 20-9
1- عزيمت به قم 10
2-  مدرسه‌ي حجتيه     11
3-  اساتيد   12
4- فضاي قم بين سال‌هاي 7-1336 13
5-كار و تحصيل 15
6-اولين ديدار با امام   16
7- فوت پدر 17
8- رحلت آيت الله بروجردي   17
9-انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي  19
 فصل سوم : سرآغاز فصلي نو 39-21
1-عزيمت به تهران و دستگیری توسط ساواک 22
2-  در مدرسه‌ي كمال   23
3-دستگیری مجدد 27 
4-شركت در مسجد جليل   31
5- واقعه‌ي 15 خرداد 32
6-محله‌ي كاشي هفت 33
7-اشتغال در دانشگاه صنعتي شريف  34
8-بازديد شاه از دانشگاه 37
9-فضاي سياسي كشور 38
فصل چهارم : مبارزه‌ در عرصه‌ي بين‌الملل  80-40
1-   سفر به آمريكا 41
2-   ورود به كاليفرنيا  42
3-    ورود به دانشگاه 46
4-   نشريه روحانيت و 15 خرداد47
5-   نامه ای به امام50
6-   نامه‌اي به بهشتي 51
7-   شالوده‌ي انجمن اسلامي فارسي زبانان 52
8-   فعاليت‌هاي تبليغاتي 54
9-   اختلافات هيأت دبيره 58
10-منابع مالي انجمن 63
11-خدمات ارزنده‌ي انجمن 64
12-سازمان مجاهدين خلق    66
13-  نشريه اسلام مكتب مبارزه 68
14-بني‌صدر در همكاري با انجمن 70
15- خويشتن‌داري 72
16- آشنايي با بني‌صدر 75
17- سفر اكبر هاشمي به اروپا و آمريكا  77
18-  سفر شاه به آمريكا    79
بخش دوم : انقلاب اسلامي و سال‌هاي بعد از آن
فصل اول : در ركاب امام  93-81
1-   عزيمت به پاريس  82
2-    اطرافيان امام در نوفل لوشاتو  83
3-   تقسيم كار  84
4-   ملاقات به جهت سازش 87
5-    مشاركت امام درامور 88
6-   قصد ماندن ندارم 89
7-    هدايت انقلاب 90
8-   ملاقات ژيكاردستن با امام 92
فصل دوم : مردي كه جهان را تكان داد 114-94
1-امام و ديگر مصلحين   95
2-زمزمه‌ي بازگشت    98
3- روزهاي پر التهاب   102
4- دولت موقت    103
5-حزب جمهوري اسلامي   106
6-انتخابات رياست جمهوري 111
7-اتحاد مخالفان   113
فصل سوم : در خدمت به نظام 115
1- ازدواج117
2-  از بازرگانان تا باهنر 118
3-عمل انجام شده   123
4- اصلاحات در صدا وسيما   124
5-خط مشي سازمان   131
6-  دو جريان مخالف:   139
الف ) تبليغات خارجي 139
ب) تأييدات رهبري 146
7- در جلسات هیات دولت148
8 – ماجراي پخش سريال اُشين 149
9- درس‌هايي از قرآن 154
10- شوراي عالي تبليغات حج156
11- جريان عزل آقاي منتظري 159
12- تفاهم بين‌المللي 164
13- حماسه آفريني 172
14- در مظان اتهام 175
15- ماجراي مك فارلين 177
16- پذيرش قطعنامه 598 179
 17- شكل‌گيري جمع روحانيون مبارز 182
18- انس اكبر آقا با احمد‌آقا 184
19- بازنگري قانون اساسي 185
20- تشديد بيماري امام در روزهاي بحراني 192
21- ارتحال امام 195
22- انتخابات رياست جمهوري آقاي هاشمي 197
23- تبليغ در صدا و سيما 201
24- استعفا از صدا و سيما 202
فصل چهارم : در حوزه‌ي اجرايي 250-204
1-       قائم مقامي وزارت خارجه 205
2-       سفر به آلمان ………………………. 207
3-        سفر به كويت ………………………. 208
4-       سفر به عربستان …………………….. 209
5-       معاون اجرائي رئيس جمهور …………….. 214
6-        مخالفت مجلس سوم و چهارم با دولت سازندگي 221
7-       مساله تمديد رياست جمهوري هاشمي ………. 222
8-       انتخابات مجلس پنجم و كارگزاران سازندگي .. 224
9-       حمايت كارگزاران از كانديداتوري آقاي خاتمي 230
10-  علل پيروي آقاي خاتمي 238
11-  ارزيابي عملكرد دوره‌ي اول دولت خاتمي 242
12-  مجمع تشخيص مصلحت نظام 247
13-  ستاد مبارزه با مواد مخدر 249
فهرست منابع و ماخذ 255-251
بخش اول : سال‌هاي قبل از انقلاب اسلامي
 فصل اول : در كنار خانواده
1- خانواده
2- تحصيلات
خانواده
در ماه 1321 ش در روستاي بهرمان، واقع در 60 كيلومتري شهر رفسنجان، در خانواده‌اي مذهبي متولد شدم پدرم ميرزا علي هاشمي بهرماني به خاطر علايق مذهبي كه داشت نامم را محمد گذاشت .
پدرم داراي تحصيلات رايج قديم و به قول معروف مكتب خانه‌اي بود . در آن دوره در مكتب‌ها قرآن، نهج البلاغه ،‌ادبيات فارسي ،معارف اسلامي و كتابهاي ديگري همچون كليله و دمنه تدريس مي‌كردند. اين دوره‌ها را گذرانده بود. به اين علت در منطقه و محدوده‌ي جغرافيايي روستايمان از افراد باسواد به شمار مي آمد .
پدرم سه ويژگي داشت : يكي اينكه او انسان مسلمان و متعبد و اهل ذكر و نماز و ادعيه و دعا و قرآن بود. با قرآن مؤانست داشت و اوقات فراغت خود را بيشتر با خواندن قرآن مي‌گذراند. دوم اينكه از افراد صاحب نفوذ و محل رجوع مردم روستا بود و اهالي به دلايل مختلفي همچون گرفتاري مالي و مشكلات و مسايل ديگر به او رجوع مي‌كردند از رفسنجاني و حتي از شهرهاي ديگر مثل يزد مراجعه كننده داشت. اين درحالي بود كه طي كردن اين مسير 60 كيلومتري با وسايل سفر آن روز گار دشواري بود و اين فاصله در طول دو روز طي مي‌شد . با اين حال پدرم با سعه‌ي صدر گشاده رويي، مردم را مي‌پذيرفت و مي‌كوشيد مشكلات آنان را برطرف كند. همين موضوع سبب شده بود منزل ما حالت يك كانون را پيدا كند. از مناطق دور و نزديك هر كسي كه به منزل ما مراجعه مي‌كرد، مورد استقبال افراد خانواده قرار مي‌گرفت و چون در آن ايام مسافر خانه‌اي در آن حوالي نبود ما هميشه ،‌مهمان داشتيم و از اين جهت مادر و خواهرهايم زحمت زيادي در پذيرايي از مهمانان مي‌كشيدند. سومين ويژگي پدرم منيع الطبع و سخي بودن ايشان بود. او هر چه را كه در دور و بر خود داشت مي‌بخشيد و مي‌گفت خدا كريم است. هيچ وقت داراي ذخيره‌ي مالي نبود. مثلاً اگر ما در آن دوران باغ و درخت ميوه داشتيم، ايشان مي‌رفت به داخل باغ و به كارگران مي‌گفت هر چه ميوه در باغ است را بچينند و بسته‌بندي كنند.سپس همه‌ي آنها را بين مردم توزيع مي‌كرد و اندكي از آن هم به منزل مي آورد.پدرم اگر هم بخاطر فروش محصولات كشاورزي رايج آن روز كه عمدتاً پنبه و گندم بود پولي به دست مي‌آورد آن را هم ذخيره نمي‌كرد بلكه به افراد نيازمند مي‌بخشيد. معاش، هم از طريق فروش همين محصولات كشاورزي تامين مي شد. البته او ملك زيادي نداشت و اصطلاحاً خان و مالك بزرگ نبود………………