سابقه قصاص در مذهب یهیود و اسلام
فهرست مطالب
چکیده
فصل اول
مقایسه قصاص در دین یهود و اسلام در حقوق کیفری
گفتار اول :پیشینۀ مجازات (قصاص)
مبحث اول : قصاص در اسلام
ماهیت اخلاق اسلامی
مبحث دوم : بررسی مهمترین شبهات مطرح در مقاله شبهه
قصاص خشونت ساختاری
مبحث سوم : تئورى سزادهى
الف) اقرار
ب) شهادت
ج) قسامه
د) علم قاضى
فصل دوم
جريمه نقدى، استرقاق، اعدام و قصاص
گفتار اول :جريمه نقدى، استرقاق، اعدام و قصاص
الف) قصاص و الواح دوازدهگانه روم قديم
مبحث اول :جريمه نقدى، استرقاق، اعدام و قصاص.
1 – بريدن عضوى از اعضاى بدن انسان:
2 – شكستن استخوانها:
3 – تعدّى ساده:
4 – قتل نفس:
ب) قصاص در قوانين بابل و آشور
ج) قصاص در قوانين مصر قديم
د) قصاص نزد عرب قبل از اسلام
ه) قصاص در تورات
و) قصاص در انجيل
مبحث دوم : حکمت های قصاص
مبحث سوم : بحث دربارۀ قصاص و ديه و عفو نمودن
جايگاه زن در اسلام
مبحث چهارم : زنان و قصاص در فقه شيعه و قانون مجازات اسلامى
دلايل حكم
حكمت هاى تفاوت قصاص زن و مرد
نتیجه گیری
منابع
Abstract
چکیده
گاهی مقابله با اشیا یا افراد مزاحم و خطرناک بهترین وسیله برای رشد و تکامل اجتماع بشری است. از این رو میل به مقابله با امور خطرناک و قصاص افراد خاطی، در نهاد انسان گذارده شده است. آثار این غریزه خدادادی (حذف موجود خطرناک و مزاحم) را میتوان در طب، کشاورزی، دامداری و … به نحوی عقلائی مشاهده نمود. کسانی که کشتن شخص قاتل (که از روی عمد و اختیار مرتکب جنایت شده است) را فقدان فرد دیگری از نسل انسان (و به تعبیری قتل عمد دیگر) معرفی میکنند دچار جزءنگری برخاسته از احساسات غیر عاقلانه شدهاند. از بین بردن افرادی که خونریزی به ناحق در اجتماع را همچون دیگر اعمال ارادی خود انجام میدهند، همانند قطع کردن شاخه مزاحم و مضر یک درخت توسط مزرعهدار، مسئلهای کاملا عقلائی است.
«نگاهی به قانون قصاص از روزنه اخلاق» تشریع قانون قصاص – خاصه در اسلام – را آشفتگی ارزشها در قوانین مذهبی و توسعه نیافتگی اخلاق در بین مسلمانان میداند. وی در این راستا بر سه مطلب تاکید میکند:
1- قصاص در اسلام، خشونت ساختاری و قتل عمد در سایه قانون است.
2- همانگونه که کانت گفته است وجود خدا یک ایده ذهنی و انتزاعی است و نباید او را مرجع معتبری جهت وضع قوانینی همچون قانون قصاص دانست.
3- کانت در فلسفه اخلاق خود استدلال میکند که انسان برای اخلاقی شدن و اخلاقی ماندن، نیازی به خدا ندارد، چرا که موضوع و سوژه قوانین اخلاقی، خدا نیست بلکه انسان و کرامت اوست.
نوشتار پیش رو به نقد و بررسی محور های مذکور میپردازد…………….