شناسه پست: 15861
بازدید: 411

شريعتي شمعي در شب كوير
فهـــرست مطالب
 بيوگرافي دكتر شريعتي 3
نام چند كتاب از دكترشريعتي4
گزيده‌اي از سخنان شريعتي4
زندگي دكترعلي شريعتي از زبان خودش7
دكتر شريعتي در آينه‌ي خاطرات16
سروده‌هايي از شريعتي26
فرازي از وصيت‌نامه‌ي دكتر به نسل ما28
منابع30
 بيوگرافي دكتر شريعتـــي
 دكتر علي شريعتي فرزند استادمحمدتقي در سال 1312 در روستاي كاهك سبزوار ديده به جهان گشود. دوران دبستان، دبيرستان و سپس دانشگاه را در مشهد گذراند. در سال 1338  پس از پايان يافتن دوره‌ي ليسانس به فرانسه رفت و در محضر اساتيدي چون لوئي ماسينيون و ژرژ گورويچ به تحقيق و تحصيل پرداخت.
به دنبال پيوستن به سازمان آزادي بخش الجزاير و اعتراض به قتل پاتريس لومومبا رهبر آزادي خواهانه كنگو، پليس فرانسه او را دستگير كرد و به زندان افكند از دوستان انديشمند و مبارز وي در اين دوران فرانتس فانول روانپزشك و نويسنده‌ي فرانسوي بود كه در سازمان مزبور فعاليت مي‌كرد. در سال 1342 مدرك دكتراي خود را در رشته‌ي تاريخ از مدرسه تتبعات عالي فرانسه دريافت كرد و سال بعد به ايران بازگشت . با ورود به ايران در مرز بازرگان دستگير شد و 6 ماه به زندان افتاد. پس از مدتي تدريس به عنوان آموزگار در هنرستان طرق و دبيرستان هاي مشهد در سال 1344 به سمت استاديار رشته‌ي تاريخ در دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد منسوب شد. كتابهاي اسلام‌شناسي «در تاريخ اسلام» تاريخ تمدن و تاريخ اديان از آثار ماندگار در اين سالها هستند.
طي سالهاي 1347 تا 1351 به سخنراني در دانشگاههاي كشور و حسينيه‌ي ارشاد پرداخت. طي همين سالها به حج رفت و اثر گرانقدر «حج» ره آورد اين سفرها بود.
در سال 1350 به دستور ساواك از تدريس وي در دانشگاه ممانعت شد. در همين سال به مصر سفر كرد و با ديدار اهرام ثلاثه انودهنامه‌ي «آري، اينچنين بود اي برادر» را برشته‌ي تحرير درآورد. در سال 1351 رژيم شاه حسينيه‌ي ارشاد را بست و شريعتي مخفي گرديد. ساواك پدر و برادر و همسرش را دستگير كرد و او براي آزادي آنان خود را معرفي نمود.
در 26 ارديبهشت 1356 با گذرنامه‌اي به نام اصلي شناسنامه‌اي‌اش «علي مزيناني» كه براي ساواك شناخته شده نبود به بلژيك رفت و از آنجا به انگلستان شتافت. اما ناگهان صبح روز يكشنبه 29 خردادماه پيكر بي جان وي را در آستانه ي در ورودي اتاق يافتند كه شب را د رآنجا سپري كرده بود. خانواده و دوستانش جسد وي را به دمشق منتقل كردند و در قبرستان زينبيه در جوار حضرت زينب به خاك سپردند. وي از بازسازندگان انديشه‌ي نوين به شمار مي‌رود.
تأثير او در گروش جوانان به دين و پاي گرفتن انقلاب تا آنجا بود كه به وي معلم شهيد انقلاب لقب دادند.
آثار وي به حدود 300 نوشته سخنراني و مقاله مي‌رسد كه بيشتر آنها در 35 مجلد منتشر شده است.
روانش شاد و يادش جاودان و راهش پر رهرو باد……………