شناسه پست: 20125
بازدید: 379

اصلاح ژنتیکی نخود مقدمه
متخصصين اصلاح نباتات از اطلاعات سيتولوژيكي در مجموعه كروموزومي، كروموزم‌هاي خاص يا قطعات كروموزومي و رفع مشكلات خاصي استفاده مي‌كنند. اطلاعات مورد نياز معمولاً از طريق بررسي‌ هيبريدهاي بين گونه‌اي، سطوح مختلف پلوئيدي و تغييرات ساختماني در كروموزوم‌ها حاصل مي‌شود. در نتيجه برنامه‌هاي تحقيقاتي، اطلاعات سيتولوژيكي زيادي در نخود موجود است كه مي‌تواند توسط اصلاح‌كنندگان مورد استفاده قرار گيرد.
ژنتيك نخود
نخود مشابه با جنس‌هاي Pisum, Lens داراي تنوع ژنتيكي فرواني در صفات كمي و كيفي مي‌باشد. برخي از موارد تنوع ژنتيكي نخود توسط آيار و سوبرامانيام (1936) در گزارشي كه درباره قابليت توارث رنگ گل داده‌اند، منعكس شده است.
از آن به بعد بررسي‌ها بر روي تنوع در تيپ رشدي گياه، شكل و رنگ گل، وضعيت غلاف‌دهي، رنگ پوسته بذر، مقاومت به بيماري و بسياري از صفات كمي ديگر متمركز شده است. اخيراً سينگ و همكاران (1984)، ليست كارهاي تحقيقاتي انجاد شده در مورد ژنتيك و اصلاح نخود را منتشر كرده‌اند كه مرجع باارزشي در اين زمينه به شمار مي‌رود.
تنوع وسيع موجود در ‍Cicer زمينه مناسبي براي عمليات اصلاحي بوده و اهميت زيادي در بهبود آن دارد، با چنين تنوع گسترده‌اي مي‌توان ژنوتيپ‌هايي با عملكرد بالا و كيفيتي كه قابل قبول توليدكنندگان و مصرف‌كنندگان باشد، ايجاد كرد.
نخود از نظر خصوصياتي مانند انداره، شكل و رنگ بذر به دو گروه عمده تقسيم مي‌شوند (واندرميزن، 1972، سوبرو، 1975؛ اوكلند و واندرميزن، 1980) تيپ‌هايي كه بذور گرد و درشت توليد مي‌كنند، معمولاً به رنگ سفيد يا كرم كمرنگ ديده مي‌شوند و به عنوان تيپ‌هاي كابلي معروف هستند.
در اين تيپ، گل‌ها پيگمان رنگي ندارند. تيپ‌هايي كه بذور كوچك دارند، ظاهري گوشه‌دار با لبه‌هاي تيز داشته و مقادير متفاوتي پيگمان رنگي دارند و به عنوان تيپ‌هاي دسي شناخته مي‌شوند. در اين تيپ، گل‌ها، ساقه‌ها و برخي اوقات برگ‌هاي داراي پيگمان‌هايي رنگي هستند.
علي‌رغم اين كه دو گروه براي قرن‌ها از هم متمايزند، هيچ ممانعتي در جهت تلاقي بين آنها وجود ندارد. (اوكلند و واندرميزن، 1980). تيپ دسي عمدتاً در شبه قاره هند و غرب آفريقا كشت مي‌شوند و تيپ كابلي بيشتر در نواحي مديترانه‌اي و آمريكاي مركزي و جنوبي كشت مي‌شوند.
تلاقي بين دو گروه ممكن است باعث تنوع ژنتيكي براي بهبود نخود شده و همچنين منجر به ظهور صفات ژنتيكي گردد. ظهور اين صفات مي‌تواند در مطالعه سيستم ژن در جنس Cicer مفيد واقع شود.
نخود گياهي ديپلوئيد با 2n=16 كروموزوم و خودگشن است. با اين وجود كه هنوز نقشه لينكاژ در نخود تهيه نشده است، لينكاژ بين بعضي ژن‌ها گزارش شده است.
در ارتباط با ژنتيك نخود و به ويژه تشخيص مارك‌هاي ژنتيكي جديد و مفيد، تهيه كاريوتيپ استاندارد و نقشه‌هاي دقيق لينكاژ در كروموزوم‌هاي نخود لازم است كه تحقيقات گسترده‌اي انجام شود. ماركرهاي مورفولوژيكي و بيوشيميايي مي‌توانند در تعيين مكان و ارزيابي نقشه لينكاژ نخود و تشخيص لينكاژهاي جديد استفاده شود. انتظار مي‌رود كه برخي تشابهات بين جنس Cicer و دو جنس خويشاوند Pisum, Lens وجود داشته باشد كه پس از تهيه نقشه و گروه‌هاي لينكار مشخص خواهد شد.
از بين بيش از 300 ژن شناخته شده در جنس Pisum، بيشتر از 200 عدد آنها در هفت گروه لينكاژ قرار گرفته‌اند كه ظاهراً مطابق با همان هفت جفت كروموزوم موجود در اين جنس است. بر اساس قانون سري‌هاي هومولوگ و اويلوف كه اخيراً توسط گوستافسون و لوندكويست (1981) به قانون تنوع موازي تغير داده شده است،
ژن‌هاي زيادي با اثرات مشابه در جنس‌هاي خويشاوند نزديك وجود دارد، بنابراين انتظار مي‌رود كه ژن‌هاي مشترك زيادي بين جنس Cicer و جنس‌هايي مانند Lens, Pisum وجود داشته باشد، همچنين وجود گروه‌هاي لينكاژ مشترك نيز امكان‌پذير است.
اهداف اصلاحي نخود
مهمترين هدف در اصلاح نخود، افزايش عملكرد مي‌باشد كه مي‌توان با درنظر گرفتن اهداف كوتاه‌مدت و درازمدت زير به تدريج به آن دست يافت:
اهداف كوتاه مدت:
تلفيقي از مقاومت به: بيماري‌ها (برق‌زدگي، پژمردگي و پوسيدگي ريشه)، آفات (غلاف‌خوار و مينوز برگ) و نماتدها (نماتد كبست، گال ريشه و زخم ريشه) به منظور ثبات توليد.
معرفي نخود به مناطق جديد با ايجاد ارقام مناسب براي كشت زمستانه در نواحي مديترانه‌اي (مناطق پست و متوسط) و براي كشت دوم در نواحي فارياب شبه قاره  هند
تلفيقي از تحمل به تنش‌هاي محيطي مانند سرما، گرما، خشكي و شوري، به طوري كه بتواند آن را در اراضي حاشيه‌اي كشت كرد.
ايجاد ارقامي با بيوماس بالا، به طور مثال: ارقام پابلند، عمودي و فشرده با اشخص برداشت زياد.
انجام تلاقي‌هايي بين ارقام دسي و كابلي، به منظور انتقال ژن‌هاي مطلوب از تيپ دسي به تيپ كابلي، مانند افزايش تعداد غلاف در گياه، تحمل به گرما، خشكي، پژمردگي و پوسيدگي ريشه و همينطور انتقال ژن‌هاي مطلوب تيپ كابلي به تيپ دسي، مانند: دشتي دانه، پابلندي، عملكرد بيولوژيكي بالا و مقاومت به برق‌زدگي.