شناسه پست: 21458
بازدید: 328

جهاني شدن وتعليم و تربيت
مفهوم شناسي جهاني شدن :
روند تحولات در قرن بيستم در دهه 1970 ميلادي وارد مرحله جديدي شد و در اواسط دهه 1980  تقريباً در تمامي زمينه ها نشان خود را برجاي گذاشت. در دهه 1980 براي اشاره به اين دگرگوني ها مفاهيمي چون جامعه صنعتي و فرامدرن ( پست مدرن ) به كار مي رفت ، اما در دهه 1990 ميلادي مفهوم جهاني شدن رايج گرديد و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبديل شد . به گونه اي كه امروزه همه چيز با رجوع به اين مفهوم مورد بررسي و تجزيه وتحليل قرار مي گيرد . در ظاهر امر ،جهاني شدن يعني ره سپردن تمامي جوامع به سوي جهاني وحدت يافته كه در آن همه چيز در سطح جهاني مطرح و نگريسته مي شود . اما در واقع ، جهاني شدن به معناي آزادي مطلق كسب و كار ، برداشته شدن تمامي موانع براي جريان يافتن سهل و آسان  سرمايه و نفوذ آن در تمامي عرصه ها و حركت روان اطلاعات ، امور ماليه ، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگ ها آنهم به سوي يكسان شدگي و يكدستي است كه تمامي اين امور در مقياس جهاني رخ مي دهد. ( ايران زاده ، 1380 : ص 16 ) .
در علم معاني بيان جهاني شدن فرايند كوتاه كردن فاصله ها ، تغيير در تجارب زماني و ارائه امور با ماهيت جهاني است.« 59.P.2000RIZVI » به عبارت ديگر هر گونه رويداد فني ، روانشناختي ، اجتماعي ، اقتصادي يا سياسي كه گستردگي منافع و رويه ها را وراي قلمروهاي جا افتاده تقويت نمايد هم منشأ و هم مبين فرايند هاي جهاني شدن است . ( صادقي ، 1380 : ص 43). كه با اين ملاحظات مي توان جهاني شدن را از واژه هايي چون يكپارچگي جهان ، عموميت ، غربي سازي و محلي كردن متمايز دانست ( اختري ، 1380 :ص 124) .
جهاني شدن ، مرزها و هويت ها را كم رنگ تر مي كند ، به مردم ، كالا ها ، اطلاعات ، عادت ها ، هنجارها و نهاد ها توجه مي كند . و به مرزها اجازه جابجايي مي دهد . از آنجا كه نمي توان مرزهاي نفوذ ناپذيري در مقابل اشاعه انديشه ها و كالا ها ايجاد كرد . بنابر اين جهاني شدن در بلند مدت به هر حال استيلا خواهد يافت ، پويش هاي مرز گشاي جهاني شدن دقيقاً به اين دليل بارز تر مي­شود كه طي دهه هاي گذشته گسترش فراوان امكانات ، منافع و بازار ها زمينه بالقوه رواج عالم گير آنها را فراهم ساخته است . انقلاب كشاورزي و بعد از آن دگرگوني هاي عصر صنعتي و فرا صنعتي در شمار منافع اصلي تقويت كننده فرآيند جهاني شدن هستند .