شناسه پست: 15322
بازدید: 374

منطق الطیر عطار نیشابوری فهرست مطالب 
مقدمه 4
شرح حال شيخ فريد الدين عطار نيشابوري6
نام و القاب 6
پدر و مادر عطار- تاريخ ولادت و مدت زندگاني8
شهادت- معلومات عطار 9
مذهب 11
عوامل تشكيل داستان هاي عطار12
اسطوره 13
رمز در شعر عطار15
تمثيلات 16
سيمرغ در آثار عطار نيشابوري17
تجلي سيمرغ در اشعار عطار23
منطق الطير و سيمرغ 29
منطق الطير 35
گفتار هدهد 36
عذر مرغان 37
سئوال مرغان از كيفيت سلوك37
عزم كردن مرغان به حضرت سيمرغ43
خوف كردن مرغان از وادر سلوك43
نام هفت وادي 49
وصف سلوك مرغان و رسيدن به درگاه سيمرغ49
رسيدن مرغان به سيمرغ 51
نيايش عطار در ختام سخن51
منابع و ماخذ 58
منطق الطيرعطار نيشابوري
اين كتاب آرايش است ايام را
خاص را داده نصيب وعام را
گرچه يخ افسرده اي ديد اين كتاب
خوش برون آمد چو آتش از حجاب
نظم من خاصيتي دارد عجيب
زانكه هر دم بيشتر بخشد نصيب
گر بسي خواندن ميسرآيدت
بي شكي هر بار خوشتد آيدت
آنجه من بر فرق خلق افشانده ام
گر نمانم تا قيامت مانده ام
گل فشاني كرده ام زين بوستان
ياد دارم به خير اي دوستان
منطق الطيرمقدمه:
درباره زندگي و آثار شيخ مريد الدين محمد بن ابراهيم عطار نيشابوري، بسيار نوشته اند و گران مايگاني، به تحقيق وجستجو در احوال و آثار او پرداخته اند. كه تا حصل اين است كه شيخ فريد الدين محمدبن ابراهيم، عطار- نيشابوري حدود سال 540 هجري قمري در كدكن نيشابور متولد شده است وحدود سال 618 در قتل عام نيشابور به وسيله مغول به شهادت رسيده است.
آنچه از آثار نيشابوري، كه به نظر وتحقيق محققان، اصالت دارد و از عطار نيشابوري است، يعني: منطق الطير(مقامات طيور) مصيبت نامه، الهي نامه، اسرارنامه، مختارنامه- مجموعه رباعيات نيشابوري- ديوان قصايد وغزليات و تذكره الاولياء- نه نثر- چند خصوصيت اصلي دارند كه اهم آنها بدين قرار است:
اكثر آثار شعري عطار نيشابوري، آكنده از نظريات وعقايد صوفيان وعارفانه است كه با ساده ترين زبان و در قالب حكايت و داستان، آنها را بيان مي كند، و اگرچه در بعضي مواقع- خصوصاً در الهي نامه- آن پيوستگي كلي بين مطالب عرفاني وتسلسل داستانها نيست، اما به طور كلي، صيغه و رنگ عرفان و تصوف، تمام كتاب را به هم پيوند مي زند و آن را به صورت يكپارچه جلوه مي دهد.
منطق الطير خود حماسه حركت روح آدمي است به طرف كمال تا به جايي كه انسان خود را در آيينه جمال سيمرغ ببيند ودر او محو و فاني شود يا نه سيمرغ را در آيينه دل خود ببيند ودل را با همهْ شكستگي ـ مقدم پاك او به شمار آرد.
و مصيبت نامه شرح مصيبت مسافري سرگشته است كه به راهنمايي پير به هر دري مي زند تا او‏را دريابد و سرانجام اورا به خود او راهنمايي مي كنند كه من عرف نفسه فقد عرف ربه و…. ديگر اين كه آثار اصيل شعري عطار نيشابوري ‎به همراه اين محتواي غني آن مايه هاي اصيل و راستين شاعرانه يعني عشق و زيبايي ودرد را چاشني دارد به قول لويي ماسينيون :
‹تمام آثار عطار برسه ركن-زيبايي وعشق ودرد- تكيه دارد‏‎، و از اين سه ركن، درد را ركن عمده ومايع ابتكار او بايد دانست›[1]
 درد و خون دل ببايدعشق را                 قصه اي مشكل ببايد عشق را     
 ساقيا،خون جگر در جام كن                   گرنداري درد از ما وام كن.    
 عشق را دردي ببايد پرده سوز                گاه جان را پرده در،گه پرده دوز         
 ذره اي عشق از همه آفاق به                    ذره اي درد از همه عشاق به
 عشق مغز كانيات آمد مدام                      ليك نبود عشق،بي دردي،تمام
 قدسيان را عشق همت ودردنيست          درد را جز آدمي در خورد نيست
عطار نيشابوري درد را وجه امتياز آدمي از فرشتگان و قدسيان مي داند وهمين درد،چاشني همهْ آثار اوست چون او،خود،درد را مي پسندد.
عطار، وقتي كه از عشق ودرد مي سرايد،سخنش گرم وشيرين و دلنشين و دلنشان      مي شود اين عشق ودرد، زاييده زيبايي است كه:
 در ازل،پرتو حسنت زتجلي دم زد              عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد
اين عشق وسوز ودرد است كه جوهر شعر و زندگي وعقايد اوست،بيت بيت‎ اشعارش، اين جوهرهْ اصيل وراستين را دارد وبه همين لحاظ شعرِاو را «تازيانهْ اهل سلوك» خوانده اند.
    اگر در عشق مي بايد كمالت                   ببايد گشت دايم در سه حالت
  يكي اشك و دوم آتش،سوم خون            اگرآيي از اين سه بحر بيرون

   درون پرده معشوقت دهد بار                  وگرنه،بس كه معشوقت نهد خار

عشق كه مايهْ سخن اوست،خواننده را-هر چند خشك وبي احساس- بر سر ذوق مي آورد.
عطار نيشابوري،يكي از صوفيان است كه در كتب خويش به آوردن قصه و حكايت اهتمامي خاص داشته است،هر موضوع اخلاقي يا عرفاني را كه مي خواسته است بيان كند،به نوعي آن را با حكايتي مي آميخته،تا بهتر در ذهن شنونده بنشيند،ازين جهت شناخت عوامل تشكيل داستان هاي اومهم است كه بعد به آنها اشاره خواهيم كرد.              


1-     به نقل از مقدمهْ الهي نامهْ عطار نيشابوري‌‏‎؛تصحيح فؤاد روحاني،پانزده………………