شناسه پست: 12375
بازدید: 510

نظرات مختلف دربارۀ انسان شناسی

فهرست مطالب

چكيده
مقدمه
واژه شناسي
خودشناسي و اصطلاحات آن
تفسير از خود بيگانگي و انواع آن
آشنا ساختن انسان با خويشتن
اهميت خودشناسي در قرآن كريم
انسان و شناخت هاي كاذب و فريبنده
انسان و خداشناسي
ارزش و مقام انسان
ويژگي‌هاي انسان كامل در قرآن
خداشناسي در كلام حضرت علي (ع)
نگاهي به سيماي انسان كامل و ويژگيهاي او از ديدگاه نهج البلاغه
انسان و دشمن شناسي
دشمن داخلي
ناكثين و شيوه حضرت علي (ع) در برخورد با آنان
سيماي ناكثين
نتيجه گيري
پي نوشتها
فهرست منابع
اي همه هستي ، اگر تنها شدي من با توام.
خسته دل از هر كه و هرجا شدي من با توام.
گر به كنج بي‌كسي آميختي با درد خويش
دلگران از مردم دنيا شدي من با توام
واژه شناسي
درباره واژه نفس آمده است.
نفس (بر وزن فلس) در اصل به معني ذات است. طبرسي ذيل “و ما يخدعون الا انفسهم” بقره : 9 فرموده : نفس سه معني دارد يكي بمعني روح ، ديگري به معني تاكيد مثل “جائني زيد نفسه” سوم بمعني ذات و اصل همان است.
نفس در قرآن مجيد نيز به چند معني به كار رفته است .
1)      روح مثل “الله يتوفي النفس الا نفس حين موتها” خدا ارواج را در حين موت از ابدان مي‌گيرد و روحي را كه بدنش نمرده در وقت خواب قبض مي‌كند ، آنگاه روحي را كه در خواب گرفته نگاه مي‌دارد. اگر مرگ را بر صاحب آن نوشته باشند و ديگري را تا وقتي معين به بدن مي‌فرستد.
2)      ذات و شخص . مثل “واتقو يوما لا تجزي نفس عن نفس شيئا” بقره : 48 بترسيد از روزيكه كسي از كسي كفايت نميكند.
3)      در آياتي نظير “و ما ابري نفسي ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربي” يوسف : 53 . “و نفس و ما سواها . فالهمها فجورها و تقويها” شمس: 7و8 . ميشود منظور تمايلات نفساني و خواهشهاي وجود انسان و غرائز او باشد كه با اختياري كه داده شده ميتواند آنها را در مسير حق يا باطل قرار دهد.
4)      قلوب و باطن . در آياتي نظير “واذكر ربك في نفسك تضرعا وخيفه” اعراف : 205. و تخفي في نفسك مالله مبديه احزاب : 37 .  مراد از نفس و نفوس در اين آيات بايد قلوب و باطن انسانها باشد.
5)      نفس به معني بشر اولي در آياتي مانند “يا ايها الناس اتقوا ربكم الذي خلقكم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثيرا و نساء” سوره نساء : آيه 98 : انعام – 189 : اعراف

واژه الله

الله : ] ال لا[ (اخ) خداي سزاي پرستش (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه تهذيب عادل) . علم است براي ذات واجب الوجود. (متن الفه) نام خداوندي تبارك و تعالي ، اصل اين كلمه الاه (= اله) بود. علم است كه به معبود حق دلالت دارد. چنانچه جامع معاني همه اسماء الحسني مي‌باشد ، نامي ازنام‌هاي خدا . لفظ جلاله. 1
بايد دانست كه در اين كلمه صفت بخصوص از صفات حق تعالي منظور نيست و آن فقط علم ذات باري تعالي است ، ولي التزاما بجميع صفات خدا دلالت مي‌كند و شايد از اين جهت گفته‌اند : الله نام ذات واجب الوجودي كه جامع تمام صفات كمال است و اين لفظ مبارك مجموعا دو هزار و هفتصد و دو بار در قرآن مجيد آمده است و پنج بار “اللهم ” و بقيه “الله” (المعجم المفرس) وجود حق تعالي و توحيد قرآن تعريف نكرده است و نشان نداده است. 2