پرورش فضایل اخلاقی
فهرست
پرورش فضایل اخلاقی 1
آمادگيهاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى 3
1- پاك بودن محيط 3
2- نقش معاشران و دوستان 12
نقش معاشران در روايات اسلامى 19
تاثير معاشرت در تحليلهاى منطقى 22
3- تاثير تربيتخانوادگى و وراثت در اخلاق 25
رابطه اخلاق و تربيتخانوادگى در احاديث اسلامى 36
4- تاثير علم و آگاهى در تربيت 41
نتيجه 48
رابطه <علم» و <اخلاق» در احاديث اسلامى 50
5- تاثير فرهنگ جامعه در پرورش فضائل و رذائل 56
رابطه آداب و سنن با اخلاق در روايات اسلامى 66
چگونگى تاثير <عمل» در <اخلاق» در روايات اسلامى 85
7- رابطه <اخلاق» و <تغذيه» 90
و در شعر ديگرى نقل مىكند: 92
رابطه تغذيه و اخلاق در روايات اسلامى 93
صفات اخلاقى و اعمال اخلاقى 101
آمادگيهاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى
1- پاك بودن محيط
2- نقش معاشران و دوستان
نقش معاشران در روايات اسلامى
تاثير معاشرت در تحليلهاى منطقى
3- تاثير تربيتخانوادگى و وراثت در اخلاق
رابطه اخلاق و تربيتخانوادگى در احاديث اسلامى
4- تاثير علم و آگاهى در تربيت
نتيجه
رابطه <علم» و <اخلاق» در احاديث اسلامى
5- تاثير فرهنگ جامعه در پرورش فضائل و رذائل
رابطه آداب و سنن با اخلاق در روايات اسلامى
چگونگى تاثير <عمل» در <اخلاق» در روايات اسلامى
7- رابطه <اخلاق» و <تغذيه»
رابطه تغذيه و اخلاق در روايات اسلامى
صفات اخلاقى و اعمال اخلاقى
________________________________________
اضافه بر آنچه تاكنون براى پيشرفتبرنامه تهذيب اخلاق گفتهايم، امور ديگرى وجود دارد كه تاثير بسزائى در مبارزه با رذائل اخلاقى و تقويت اصول فضائل در وجود آدمى دارد كه از جمله امور زير را مىتوان برشمرد:
1- پاك بودن محيط
بىشك وضع محيط اجتماعى زندگى انسان اثر فوقالعادهاى در روحيات و اعمال او دارد چرا كه انسان بسيارى از صفات خود را از محيط كسب مىكند. محيطهاى پاك غالبا افراد پاك پرورش مىدهد و محيطهاى آلوده غالبا افراد آلوده.
درست است كه انسان مىتواند در محيط ناپاك، پاك زندگى كند و بعكس در محيطهاى پاك سير ناپاكى را طى كند و به تعبير ديگر، شرايط محيط علت تامه در خوبى و بدى افراد نيست ولى تاثير آن را به عنوان يك عامل مهم زمينه ساز نمىتوان انكار كرد.
ممكن است كسانى قائل به جبر محيط باشند – همانگونه كه هستند – ولى ما هر چند جبر را در تمام اشكالش نفى مىكنيم اما تاثير قوى عوامل زمينه ساز را هرگز انكار نخواهيم كرد.
با اين اشاره كوتاه به قرآن باز مىگرديم و آياتى را كه درباره تاثير محيط در شخصيت انسان به دلالت مطابقى يا به اصطلاح التزامى سخن مىگويد، مورد بحث قرار مىدهيم:
1- والبلد الطيب يخرج نباته باذن ربه والذى خبث لايخرج الانكدا كذلك نصرف الآيات لقوم يشكرون (سوره اعراب، آيه58)
2- وجاوزنا ببنى اسرائيل البحر فاتوا على قوم يعكفون على اصنام لهم قالوا يا موسى اجعل لنا الها كما لهم آلهة قال انكم قوم تجهلون (سوره اعراف، آيه138)
3- وقال نوح رب لاتذر على الارض من الكافرين ديارا – انك ان تذرهم يضلوا عبادك ولايلدوا الافاجرا كفارا (سوره نوح، آيات26 و27)
4- يا عبادى الذين آمنوا ان ارضى واسعة فاياى فاعبدون (سوره عنكبوت، آيه56)
5- ان الذين توفيهم الملائكة ظالمى انفسهم قالوا فيهم كنتم قالوا كنا مستضعفين فى الارض قالوا الم تكن ارض الله واسعة فتهاجروا فيها فاولئك ماويهم جهنم وساءت مصيرا (سوره نساء، آيه97)
ترجمه:
1- سرزمين پاكيزه (و شيرين) گياهش به فرمان پروردگار مىرويد; اما سرزمينهاى بد طينت (و شوره زار) جز گياه ناچيز و بىارزش از آن نمىرويد; اين گونه آيات (خود) را براى آنها كه شكر گزارند، بيان مىكنيم.
2- و بنىاسرائيل را (سالم) از دريا عبور داديم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسيدند كه اطراف بتهايشان با تواضع و خضوع گرد آمده بودند (در اين هنگام بنىاسرائيل) به موسى گفتند: <تو هم براى ما معبودى قرار ده همانگونه كه آنها معبودان (و خدايانى) دارند!» گفت: <شما جمعيتى جاهل و نادان هستيد!»
3- نوح گفت: <پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار! چرا كه اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مىكنند و جز نسلى فاجر و كافر به وجود نمىآوردند!»
4- اى بندگان من كه ايمان آوردهايد! زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد (و در برابر فشارهاى دشمنان تسليم نشويد!)
5- كسانى كه فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: <شما در چه حالى بوديد؟(و چرا با اين كه مسلمان بوديد، در صف كفار جاى داشتيد؟!)» گفتند: <ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم.» آنها [ فرشتگان] گفتند: <مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ است و سرانجام بدى دارند.
تفسير و جمعبندى
در نخستين آيه تاثير محيط در اعمال و افعال انسان به صورت لطيفى بيان شده است.
توضيح اين كه: مفسران بزرگ در تفسير اين آيه بيانات گوناگونى دارند.
بعضى گفتهاند منظور اين است كه آب زلال و حى همچون قطرات باران بر سرزمين دلها فرو مىريزد; دلهاى پاك آن را مىپذيرد و گلهاى زيباى معرفت و ميوههاى لذتبخش تقوا و طاعت از آن مىرويد در حالى كه دلهاى ناپاك و آلوده واكنش مناسبى نشان نمىدهند; پس اگر مىبينيم عكسالعمل همه در برابر دعوت پيامبر و تعليمات اسلام يكسان نيست، اين به خاطر نقص در فاعليت فاعل، نمىباشد بلكه اشكال در قابليت قابل است. (1)
ديگر اين كه، هدف از بيان اين مثال اين است كه هميشه نيكيها و خوبيها را از محل مناسبش طلب كنيد چرا كه تلاش و كوشش در محلهاى نامناسب چيزى جز هدر دادن نيروها محسوب نمىشود. (2)
احتمال سومى كه در تفسير اين آيه وجود دارد و مىتواند براى بحث ما مورد استفاده قرار گيرد اين است كه: در اين مثال انسانها به گياهان تشبيه شدهاند و محيط زندگى آنها به زمينهاى شور و شيرين; در يك محيط آلوده، پرورش انسانهاى پاك مشكل است هر چند تعليمات قوى و مؤثر باشد، همانگونه كه قطرات حياتبخش باران هرگز در شوره زار سنبل نمىروياند. به همين دليل، براى تهذيب نفوس و تحكيم اخلاق صالح بايد به اصلاح محيط اهميت فراوان داد.