شناسه پست: 24619
بازدید: 386

دانلود پروژه معماری مساجد ایرانی

پيش گفتار

در ميان اندامهاي درون شهري هر شهر و روستا، نيايشگاه هميشه جاي ويژه خود را داشته و دارد و از اندامهاي ديگر نمايان تر و چشمگيرتر است و از اينروست كه همه جا در دل آبادي جاي گرفته است.نياشگاه چون بزرگترين ساختمان آبادي بوده در آغاز نيازي بدان نداشته كه نشاني ويژه داشته باشد و خود بخود نگاه هر گذرنده‌اي را بسوي خود ميكشيده اما پس از گسترش آبادي نخست با افراشتن درگاهها و نهادن ماهرخ و توق بر بلندترين جاي آن و سپس با ساختن ميل و برج و مناره در كنار و نزديك آن باشندگان آبادي و گذريان بيگانه را به نيايشگاه راهنمائي ميكردند. مسجد بر ديگر نيايشگاهها همان برتري را داشته كه اسلام بر ديگر كيشها و چنان خوب بوده و هست كه آذينها را مي‌آرايد و نيازي بستايش ندارد و ما در اينجا تنها ميگوئيم كه چگونه بوده و چگونه شده است(اگر بتوانيم). هنر اسلامي( بويژه معماري آن) بر پنچ پايه مردم واري، خودبسندگي، پرهيز از بيهودگي، بهره‌گيري از پيمون(مدول) و نيارش (اساتيك) و درون گرائي نهاده و بي آنكه خواسته باشيم خود سنائي كنيم هنرمندان مسلمان ايران بيش از ديگران بدانها پاي بند بوده‌اند.

عناوين:

 -مقدمه

-مسجد و مدرسه شهيد مطهري ( سپهسالار)

-مسجد (شاه‌ سابق) امام خميني تهران

-مسجد جامع (عتيق) تهران

-منابع و مأخذ

مساجد

نخستين مسجدي كه بدست پيامبر بزرگوار ما با همكاري ياران گراميش در مدينه ساخته شد هميشه برگيره و الگوي مسجدهاي بيشمار و گوناگوني بوده است كه بدست هنرمندان تردست ما در سراسر ايران زمين(و هر جا كه فرهنگ اسلامي ايران فرمان ميرانده) بنياد شده است.بهمين آفريده و واپسين فرستاده پروردگار (كه بر وي و خاندان پاكش درود باد) چون مدينه را با فروغ ايزدي خود روشن ساخت ياران خويش را فرمود تا براي بنياد مسجدي در خور كه پذيراي گروندگان باشد دل نزديكترين كوهپايه را بشكافند و سنگهاي آنرا بشكنند و پستاي ساختمان را فراهم آورند آنگاه با دست گرامي خود پاره‌هاي لاشه سنگ را (خشكه و بي آژند) بر هم مي‌انبود تا ديوار شبستان با افراز اندكي بلندتر از بالاي مرد بلند بالا برافراشته شد(چنانكه نياي نامدارش ابراهيم (ع) در ساختمان خانه خدا كرده بود كه بگفته ميبدي اسمعيل ساخت (مصالح) بر دست پدر مي‌نهاد و وي (ابراهيم) ساخت‌ها برهم مي‌انبود. . . و چون پهناو درازاي شبستان بيش از آن بود كه فرسبهاي چوبين بتوانند آسمانه آنرا يكسره و ديوار بديوار بپوشانند(2) ستون يا ديركي از تنه خرما بني خشكيده در ميان آن بر پاي ساختند و فرسبها و تيرها و تيرچه‌ها را (كه گمان ميرود آنها نيز از خرما بن ياشايد از پده يا غربه (سپيدار و كبودار)، كه نزديكهاي مدينه كم و بيش ميروينده بوده است) بر آن نهادند و روي آنها را بجاي فدره (دوخ و بورياي ويژه پوشش) با شوره ني و پيز و آنگاه با پوست چهار پايان پوشاندند و بدينگونه خانه خدا بسيار آشنا و همانند خانه بندگان خدا ساخته شد و همين آموزشي آسماني و بسيار ارجمند براي هنرمندان مسلمان بود كه تا بتوانند از ساختمايه‌هاي بوم آورد و ايذري( چيزي كه در جاي ساختمان بدست مي‌آيد) بهره‌گيري و بهرچه كه در دسترس دارند بسنده كنند و پيرامون نو آوري‌هاي بيهوده نگردند (و ديدم كه چنين هم كردند)

پروردگار جهان فرموده است والله جعل لكم من بيوتكم سكنا و جعل لكم من جلودالانعام بيوتا تستحفوتها يوم اقامتكم ومن اصوافها و اويارها و اشعارها اثائا و متا عا الي حين

در كنار شبستان زيستگاه ساده و بي‌پيرايه‌اي براي ياران پاكباز و سالوكان تهيدست كه يكدم بر دوري پيامبر خدا شكيبا نبودند ساخته شد و پيشگاه سر گشاده شبستان نيز هموار و با باروئي كوتاه از كوچه و گذري كه پيرامون مسجد ميگشت جدا گرديد.

همين ساختمان مردم وار و بي پيرايه چند سالي پس از پايان كار (شايد كمتر از نيم سده) در سرزميني بسيار دور از مدينه  بر گيره معماري نو مسلمان شد كه در پهره يا فهرج (يكي از چهار شهر آنروز يزيد) با بهره‌گيري از آنچه در دسترس داشت خدا خانه‌اي براي همشهريان خود بنياد كرد كه خوشبختانه تا كنون از آسيب و ويراني و دستكاري بر كنار مانده است.

اين مسجد ساده اما با شكوه داراي شبستاني است با پنج كوچه (دهانه) و يك رده پيليا(ستون و جزر ستبر) و چهار ايوانچه يا چفته و دو راهرو و كناري كه ايوانچه‌ها را بشبستان مي‌پيوندد و سر پوشيده‌هاي آن گرد سرائي كوچك سر گشاده را گرفته و دو گرمخانه(شبستان زمستاني) كشيده كه هر دو براهروها پيوسته و دربندي كه در آيگاه مسجد است و در كنار آن (وجدا از ساختمان مسجد) سراي كوچكي استكه شايد براي پيشنماز يا نگهبان ساخته شده باشد(اين سرا دستكاري شده و چهره نخستين خود را ندارد) پيرامون مسجد كوچه و گذر و ساباط و ميدانچه است و ساختمان ديگري بآن چسبيده است.

ديوار مسجد مدينه از سنگ لاشه، آسمانه آن تيرپوش و تخت بوده اما در فهرج كه نه سنگي و نه چوبي در دسترس بوده ناگزير ديوارهاي مسجدش از چينه و خشت و خام و پوشش آن سغ(طاق پوش) ميباشد و جز در لبه‌ي رخبام خشت پخته در آن بكار نرفته است. پوشش كوچه‌هاي شبستان طاق اهنگ(3) بيزتند(4) بيزكند(5) و ايوانچه‌ها(چفته‌ها) كنه پوش (نيم گنبد) است و كف شبستان بجاي خشت پخته لوئينه است.

 منابع و مأخذ

– مجلة مسجد شماره 3- 24- 26

– كتاب گنجنامه

– مجله معماري و شهرسازي شماره 21 دورة پنجم

– مجله معماري و شهر سازي شماره 40-41 –19

– كتاب كياني

فرمت :WORD | صفحات : 107

*************************************

نکته : فایل فوق قابل ویرایش می باشد