شناسه پست: 716
بازدید: 421

فهرست

 مقدمه

2- جهان بيني در ايران باستان

3- ويژگيهاي شاه آرماني

الف. قدرت موثر يا زور

ب. آئين يا قرارداد اجتماعي

پ- فرّه ايزدي يا شوكت

4- تداوم انديشه ايراني در دورة اسلامي

الف. فلسفه سياسي

ب. سياستنامه

پ. حكمت اشراق

5- نتيجه‌گيري و جمعبندي

6- فهرست منابع

مقدمه

انديشه ايرانيان باستان را مانند انديشة ديگر مردمان دنياي قديم، مي توان از اسطوره‌هاي حماسه‌ها، كتابها و باورهاي ديني و نيز سنگ نبشته‌هاي آنان دريافت. انسانهاي دنياي كهن، انديشه‌هايشان را در قالب اسطوره‌ها، آيين‌ها و سرودهاي ديني بيان كرده‌اند؛ از اين رو به قول مردم دكتر حميد عنايت يكي از علل دشواري تحقيق در انديشه‌هاي سياسي در ايران آميختگي آنها با عقايد و تعاليم ديني و اخلاقي وجهان شناسي و تاريخي است . در حالي كه در مغرب زمين و از زمان افلاطون سنت بر آن بوده است كه رساله‌ها و كتابهاي جداگانه در موضوع سياست و كشورداري بنويسند، در فرهنگ ايراني تفكرات مربوط به جامعه و حكومت چه در دورة پيش از اسلام و چه پس از اسلام در ضمن ملاحظات عام‌تري دربارة اين و دنيا مندرج است. بدين جهت آگاهي از چگونگي انديشه‌هاي سياسي مستلزم آن است كه كم و بيش همه متون و منابعي كه به نحوي خود كار بينش و نگرش ايراني در زندگي فردي و اجتماعي است از اندرز نامه‌ها گرفته تا كتب ملل و نحل و شرح حالها بدقت مطالعه شود .

اين مقاله به دنبال بررسي نظرية شاهي آرماني در ايران باستان و به عبارتي انديشه سياسي ايرانشهري و تداوم آن در دورة اسلامي مي‌باشد؟ سؤال اساسي اين مي‌باشد كه مدل رهبري سياسي ارائه شده در انديشة سياسي ايرانشهري كدم مي‌‌باشد؟ و اين تئوري ارائه شده در دورة بعد از اسلام به چه شكلهايي متجلي شد؟ فرضيه‌اي كه مورد سنجش قرار مي‌گيرد اين است: مدل رهبري سياسي در انديشة ايرانشهري
Persian utopia تئوري شاهي آرماني بوده است؛ بعد از ظهور اسلام اين تئوري در قالبهاي مختلف از قبيل فلسفه سياسي،  سياستنامه و حكمت اشراق …. تداوم پيدا كرد، اما اين قالبهاي تفكر هر كدام به فراخور موقعيت و شرايط سياسي خاص خود، وجوهي از آن برداشته و در قالب تفكر خاص خود ادامه دادند.

مفهوم بنيادين انديشه سياسي ايرانشهري شاه آرماني داراي فرّه ايزدي است كه شاه آرماني داراي فرّه ايزدي عين شريعت است و نه هجري آن؛  انديشه شاه آرماني داراي حره ايزدي در كهن‌ترين منابع انديشة‌ ايرانشهري آمده است و با همين مفهوم بنيادين، انديشة‌ سياسي مسيحي سده‌هاي ميانه و بويژه روم شرقي پيوند مي‌يابد كه در آن نيز شاه موجودي ناميرا و خدا گونه است. شاه آرماني نيز از آنجا كه داراي فرّه ايزدي است. در نوشته‌هاي ايرانشهري به عنوان انساني خداگونه، نمايندة و برگزيدة خدا بر روي زمين فهميده مي‌شود.