شناسه پست: 14271
بازدید: 431

احکام موسیقی در اسلام

فهرست مطالب فصل اول: مفهوم و مراد از موسيقي
مقدمه
موسيقي
موسيقي در اسلام
فصل دوم: موسيقي و مجالس
تشخيص تناسب موسيقي (يا غنا) با مجالس لهو و لعب
گوش دادن
فصل سوم: تأثيرات موسيقي بر فرد و جامعه
ترانه و طرب در زندگي واقعي مسلمانان
فصل چهارم: دلايل مختلف بر حلال و حرام بودم موسيقي
سرگرمي با آلات موسيقي
حكم اسلام دربارة ترانه و موسيقي
اصل در مباح بودن
دلايل طرفداران تحريم و پاسخ به آنها
ترانه از جهت قواعد و روح اسلام
دلايل طرفداران جواز ترانه
فصل پنجم: احاديث و روايات (مخالفين)
چهل روز با آلات موسيقي
موسيقي علني در آخر الزمان
فصل ششم: احاديث و روايات (موافقين)
احاديث ذكر شده
فصل هفتم: تأثيرات موسيقي بر اعصاب و روان
كار اعصاب و تأثير موسيقي بر آن
فصل هشتم: پاره‌اي از نكات مهم
چند سؤال و جواب
فصل نهم: ديدگاه تاريخ به موسيقي
نظر تاريخ در مورد شعر و ترانه
فصل دهم: شرايط و قيودي كه بايد رعايت شوند
عوارضي كه سماع را از دايره مباح به دايره حرام مي‌برد
فصل يازدهم: چرا متأخرين در كار غنا سخت‌گيري مي‌كنند
1- تمسك به حكم شديد و بدتر و نه آسان‌تر
2- عدم آشنايي با احاديث ضعيف و موضوع
3- افراط و انحراف در ترانه
ديدگاه امام غزالي در اين باره
فصل دوازدهم: سخن آخر
هشدار نسبت به سهل‌انگاري در بيان تحريم
فهرست منابع و مآخذ
مقدمه
هنر موسيقي در جهان امروز از جايگاه ويژه اي برخوردار است و کاربردهاي موسيقي در عرصه هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي قابل کتمان نمي باشد.
بررسي موضوع موسيقي و حرمت غنا در اسلام موضوعي است که در ساليان اخير با گسترش صنايع صوتي و تصويري از اهميت افزون تري برخوردار گشته است.
نوشتار حاضر سعي دارد تا ضمن بررسي معني، مفهوم و مصاديق غنا از منظر فقه اسلامي زواياي مختلف اين موضوع را مورد ارزيابي قرار دهد و به تبيين تفاوت هاي غناي مجاز و غير مجاز بپردازد.
موسيقي
مراد از آهنگ اصواتي است كه در نوع خاصي از بيان هنري شكل مي‌گيرد، به گونه‌اي كه بتواند محرك لازم را در مخاطب ايجاد كند و احساس لذت و زيبايي را براي او به همراه داشته باشد. به تعبيري ساده‌تر مقصود از آهنگ همان چيزي است كه در زبان معاصر نام «موسيقي» بر آن گذارده‌اند.
«آهنگ» از مهمترين ويژگي‌هايي است كه از نظر شكل خارجي، هنر را از امور ديگر، ممتاز مي‌سازد. شايد سرّ اين نكته به ساختار طبيعت بشر برگردد كه حركات و سكنات و تعبيرات وي بر پاية هماهنگي حركت جسم با عبارات و كلماتي كه بر زبان مي‌آورد استوار است. اگر هنر بر اساس احساسات يا عاطفه استوار باشد، «آهنگ» بيش از هر چيز ديگر، نموداري از هنر خواهد بود، زيرا وقتي عاطفه با محركي مواجه شود كه با وجدان شخص و ساختار رواني او كه ساختاريست براساس نظم و هماهنگي در حركت و نطق- هماهنگي دارد، در چنين حالتي زودتر پاسخ خواهد داد. شايد محرك بخشي و انگيزشي كه اشعار حماسي يا بعضي از خطبه‌ها و يا خواندن‌هاي آهنگ‌دار و يا با ترتيل از آن برخوردارند، بتواند سر ارتباط و هماهنگي اين مسئله را با ساختار انسان تفسير كند.
طبيعي است كه دو نوع آهنگ متفاوت وجود دارد: يكي از آنها يعني همان نوع كه بدان اشاره شد، از نظر هنري ضروري است، در حاليكه نوع ديگري از آهنگ كه در مقابل آن قرار دارد از نظر شرع ممنوع شمرده شده است تا بدان پايه كه اين ممنوعيت از حد كراهت گذشته و به تحريم رسيده است (در بررسي پديدة غنا از نظر شرع مقدس شديداً تحريم شده است).
نكتة مهم آنكه مي‌توان در پرتو متون هنري اسلامي اصول و يا انواع اين نوع آهنگ مجاز را كه در آوا داشتن، تجانس  و توازن عبارات متجليست، كشف كرد……………..