شناسه پست: 13070
بازدید: 366

بررسي تاثير صورتبندي قدرت سياسي بر توسعه سياسي و اقتصادي ايران طي سالهاي 1320 تا 1357
فهرست مطالب
فصل اول
مفاهيم و كلياتي پيرامون توسعه
فصل دوم :
كلياتي راجع به محمد رضا پهلوي و ديدگاههاي او در مورد توسعه ايران
فصل سوم :
آراء برخي صاحب نظران در مورد ماهيت دولت ايران
فصل چهارم :
دو تئوري پيرو عدم توفيق در راه نيل به توسعه  در ايران
فصل پنجم :
مباحث مربوط به سالهاي 20 تا 32 و كلياتي پيرامون كودتا
فصل ششم :
سالهاي پس از كودتا تا اصلاحات
ساختار طبقاتي ايران
سياست تسليحاتي ايران
فصل هفتم :
برنامه هاي عمراني توسعه اقتصادي  ايران

فصل هشتم :
آمار و  اطلاعاتي پيرامون توسعه ايران
دستيابي به تمدن بزرگ شاه
آغاز بحران در برنامه رياضت آموزگار
فصل نهم :
ضعفها و موانع توسعه اقتصادي ايران
نارسايي هاي استراتژي نوسازي شاه
مشاركت سيا سي
برنامه آزاد سازي سيا سي تحت  اجبار سياست آمريكا و كارتر
فصل دهم :
برگهايي مختصر از حوادث دوران 20 تا 57
موضوع :
«بررسي تأثير صورتبندي قدرت سياسي بر توسعه سياسي واقتصادي  ايران طي سالهاي 1320 تا 1357 »
 متغير مستقل
صورتبندي قدرت سياسي
متغير وابسته
توسعه سياسي و اقتصادي ايران
 سؤال اصلي :
آيا صورتبندي قدرت سياسي بر فرآيند توسعه سياسي واقتصادي ايران طي سالهاي 1320 تا 1357 تاثير گذار بوده است ؟
 فرضيه اصلي :
با توجه به اينكه ما صورتبندي قدرت سياسي را طي اين دوران با ماهيتي رانتيردر نظر مي گيريم ، لذا  بر توسعه چه سياسي و چه اقتصادي تاثيرات بسزايي داشته است و هرچه از سال 1320 به جلو مي رويم و به دهه 1350 مي رسيم به لحاظ اقتصادي شاهد رشد اقتصادي و البته بسته شدن فضاي سياسي هستيم که اين دو در کنار هم ضمن ناموزون بودن، انتظارات را هم برآورده نساخته و باعث فروپاشي ساختار سياسي و نظم موجود مي گردد.
فصل اول :
با توجه به اينكه ما مي خواهيم توسعه را طي اين سالها مورد بررسي قرار دهيم ، لذا لازم است مقدمه اي راجع به مفاهيم  و كليات توسعه ارائه دهيم .
در ابتدا تعاريفي از توسعه Development
1 . بهبود ، رشد و گسترش همه شرايط و جنبه هاي مادي و معنوي زندگي اجتماعي .
2 . گسترش ظرفيت نظام اجتماعي براي برآوردن احتياجات محسوس يك جامعه (امنيت ملي ، آزادي فردي ، مشاركت سياسي ، برابري اجتماعي ، رشد اقتصادي ، صلح و موا زنه محيط زيست ) ، مجموعه اي از اين  احتياجات است .
3 . فرآيند بهبود بخشيدن به كيفيت زندگي  افراد جامعه .
 با توجه به تعاريف و  ويژگيهايي كه ذكر شد مي توان تعريفي كلي و جامع تر از توسعه مطرح ساخت .
توسعه عبارت است از رشد هماهنگ و متوازن ميان بخشهاي اقتصادي ، اجتماعي و سياسي و فرهنگي به گو نه اي كه استفاده مطلوب از منابع و امكانات جهت بهبود كيفي و كمي زندگي مردم را فراهم آورد .
حال  كه به مفهومي از توسعه دريافتيم لازم است با كلياتي پيرامون توسه آشنا شويم .
توسعه بر خلاف نوسازي كه داراي حد و غايتي نيست ، اهداف مشخصي را در مدتي معين دنبال مي كند و اهداف كيفي را در نظر مي گيرد . توسعه در ابتدا در علوم اقتصادي مطرح شد اما به مرور در جامعه شناسي و علوم سياسي هم مورد توجه قرار گرفت ، چنانكه امروزه  همگان به اين نتيجه رسيده اند كه توسعه چيزي بيش از نوسازي و رشد اقتصاديست و گذشته از بهبود  سطح مادي زندگي ، عدالت اجتماعي ، آزاديهاي سياسي و بزرگداشت ارزشها و سنتهاي بومي را هم در بر مي گيرد ………..