شناسه پست: 15325
بازدید: 433

بلوغ
فهرست مطالب:
بلوغ.. 1
نياز به محبت.. 2
مناسبات و ارتباط با دوستان.. 3
خصوصيات عاطفي دوران بلوغ.. 4
اضطراب و تشويق.. 4
بلوغ و اضطراب.. 5
آثار و زيان هاي اضطراب.. 5
منشا ترس.. 6
ترس.. 6
جلوه هاي ترس.. 7
بلوغ.. 7
بحران هويت.. 9
بحران هويت از ديدگاه هاي مختلف.. 11
پندارهاي نادرست در زمينه بلوغ.. 11
اضطراب در بحران هويت.. 15
عوارض ناشي از هويت.. 16
مشاوره گروهي.. 17
تعريف  نوجواني از نظر دايره المعارف برتيانيكا.. 18
رشد و بلوغ از نظر دايره المعارف برتيانكيا.. 18
تاريخچه.. 20
روان شناسي بلوغ و نوجوان.. 20
مطالعه علمي نوجواني از ديدگاه روان شناسان و روانكاوان بزرگ نظريه استانلي هال.. 21
نظريه تورانگ.. 23
نظريه فرويد از دوران نوجواني.. 24
نظريه آرنولد گزل.. 25
نظريه اريك اريكسن.. 26
نظريه اشپرانگر.. 28
نظريه كورت لوين.. 30
مطالعه سرگذشت بلوغ و نوجواني.. 31
نتيجه تاريخچه روان شناسي بلوغ و نوجواني.. 32
خلاصه.. 33
رشد و تغييرات زيستي.. 33
خصايص بلوغ.. 34
خصوصيات عمومي دوران بلوغ.. 34
چگونگي دست يابي به استقلال در دوره جواني.. 36
عكس العمل هاي رواني دختران نسبت به تغييرات جسمي.. 38
رابطه بلوغ جسمي با بلوغ رواني.. 39
چگونگي پيدايش ناراحتي ها و انحرافات جنسي.. 40
1-  استمناء.. 41
2-  همجنس بازي.. 41
3-پوشيدن لباس جنس مخالف و تقليد از رفتار و كردار آنان.. 42
4- ارتباطات غير طبيعي.. 43
چگونگي ايجاد ناراحتي هاي پسيكوسوماتيك در دوره نوجواني.. 43
علائم بيماري:.. 44
2-       چاقي.. 47
مراحل بلوغ.. 48
بلوغ يك مرحله اصطكاك است.. 49
بلوغ يك مرحله كوتاه است.. 49
بلوغ يك نمو و مرحله منفي است.. 49
علت هاي بلوغ:.. 50

در اوايل قرن بيستم، استانلي هال بر اساس مطالعات و مشاهدات خود با عده زيادي از نوجوانان به اين نتيجه، رسيد كه مرحله نوجواني دوره ايست كه در آن فرد، داراي جنبه هاي افراطي و اغراق آميز در سلوك و رفتار خود مي باشد و از مشخصات آن طوفان و فشار هيجاني است.
ابتدا اين تغييرات را جسماني مي دانستند ولي به تدريج روشن شد كه رفتار دوران بلوغ بيش از آنكه ناشي از تغييرات جسماني باشد تحت تاثير عوامل محيطي قرار دارد.
سنين نوجواني و جواني در ديدگاه ها نظريات مختلف متفاوت است اما معمولا بين « 2 تا 25» سالگي را شامل مي شود كه : « 12 تا 18» سالگي دوران نوجواني و «18 تا 25» سالگي را دوران جواني مي دانند.
اين دوره از نظر تربيت دوره نسبتا دشوار زندگي و يكي از بحراني ترين مراحل زندگي مي باشد، كه با بلوغ جنسي نيز همراه است.
همزمان با تحولات فيزيولوژي، تحول عواطف، و احساسات نيز مانند بدن نوجوان شكل جهش واقعي، به خود مي گيرد، عواطف و احساسات همراه با تمايلات جنسي و آتشي در درون آنها ايجاد مي شود و خلق و خوي آنان را بكلي دگرگون مي كند. از لحاظ فكري، دوره نوجواني شروع تفكر انتزاعي يا عمليات منطق صو.ري است. نوجواني دوره انتقال از كودكي به بزرگسالي است از لحاظ مذهبي نوجوانان مي خواهد، بر اساس تفكر و برهان عقلي و دلايل منطقي مطالب و مسائل مذهبي را بررسي وقبول كند. در اين مرحله نوجوان از خود مي پرسد: زندگي چيست؟ من كيستم؟ براي چه زنده ام؟ و …..البته؟ از لحاظ اجتماعي، تحول نوجوان بستگي دارد به اينكه در چه شرايطي از جامه اقتصادي، تحول نوجوانان بستگي دارد به اينكه در چه شرايطي از جامعه اقتصادي، اجتماعي، و فرهنگي رشد نموده باشد، از لحاظ اخلاقي در دوره نوجواني روح عرفان و اخلاق و معنويت متجلي مي شود. نوجوانان آمادگي زيادي براي پذيرش فضيلت هاي انساني را دارد، و احساس كمال طلبي در وي بروز مي كند.
نوجوان، بر خلاف كودكان، به علت شخصيت تازه تولد يافته اي كه در آنان وجود دادر! خود را در سطح بزرگسالان قرار مي دهند. اما خود را به خاطر وجود دارد! خود را در سطح بزرگسالان قرار مي دهند. اما خود را به خاطر شخصيت تكميل يافته شان متفاوت حس مي كنند، نوجوان به دنبال اثبات نمودن يك هويت مستقل شخصي است علت بروز اينگونه رفتارهاي عجيب و غريب و تحريك كننده و خود مختارانه نوجوانان، به دليل كسب استقلاب و هويت شخصي است.
نياز به محبت
محبت از نيازهاي اساسي هر انساني است. و همواره با تولد انسان مهر طلبي نيز به دنيا مي آيد و اهميتش به حدي است كه مي توان گفت كه انسان پس از طلب غذا و آب به دنبال جلب محبت است دوست دارد، محبوب باشد و محبوب زندگي كند.
در سنين جواني و نوجواني رنگ وصورت خردمندانه ترين مي گيرد، و خواستار جنبه هاي عميق، و ريشه دار مي شوند. افرادي كه به اين سن مي رسند، تمايل دارند، كه اين ريشه محكمتر شود وعمر آن نقصان نپذيرد در جامعه كنوني ما تصور مي شود محبت تنها براي كودكان است واين تصور موجب سرشكستگي نوجوانان مي شود.
با توجه به اينكه گروه هم سن براي نوجوان ايجاد امنيت مي كنند. و سپري در برابر حملات بزرگسالان است و فرهنگ خاص را عرضه مي كنند و هر گونه اقدام نابجاي والدين و عدم  محبت نوجوان را به سوي همسالان مي كشد.
مناسبات و ارتباط با دوستان
نوجوانان به رفاقت، و دوستي با همسالان اهميت فراواني مي دهند واز زندگي مشتكر با انسان لذت مي برند.
اجتماع، نوجوانان محيطي را فراهم مي سازد كه در شخصيت هر يك از آنان اثر عميق خواهد داشت. گروه همسالان داراي قدرت، زيادي است و مي تواند، اعضا گروه را تحت تاثير قرار دهد. اين گروه نقطه اتكاء براي اعضا محسوب مي شوند و حتي گاه براي خانواده قيام مي كنند و خشم خانواده ها را بر مي انگيزد.
يك جوان تازه بالغ نسبت به دوستان خود وفادار است، و هر گونه حمله اي، به آنان به وسيله والدين خشم او را بر مي انگيزد………..