شناسه پست: 14295
بازدید: 417

تاریخ هنر جهان فهرست
بخش اول :تاریخ هنر جهان
هنر ابتدایی
هنر های بدوی
هنر بین النهرین
هنر آکد
هنر بابل
هنر آشور
هنر مصر
هنرهند
هنر یونان باستان
هنر باختر در دوره ی نوزایی(رنسانس)
شیوه ی باروک
شیوهی رمانتیسیسم
نقاشان رمانتیسیم
شیوه ی امپرسیونیسم
قرن بیستم و جلوه هایی از نو گرا
سمبولیسم
کوبیسم
اکسپرسیو نیسم
دادا و سوررئالیسم
پیکره سازی نو گرا
بخش دوم:تاریخ هنر ایران
هنر پيش از تاريختمدن سيلک چشمه علي و تپه حصاردوره مفرغعصر آهنتمدن زيويه و حسنلوهنر املش و مارليکهنر هخامنشيصنايع دستيحجاري و پيکر تراشيمعماريهنر اشکاني و پارتيآثار سفالي و فلزيمعماري حجاري و نقاشيهنر ساسانيمعماريپيکر تراشي نقاشي و موزائيکسفالگري فلزکاري و شيشه سازيمنسوجاتهنر دوران اسلاميمعمارينقاشيمنسوجاتسفالگري شيشه گري و فلز کاريهنر سلجوقيمعماريسفالگري و فلزکارينگارگريهنر ايلخانيمعمارينقاشيسفالگري و فلزکاريهنر تيموريمعمارينقاشيسفالگري فلزکاري حکاکي و حجاريخوشنويسي و تجليدهنر صفويمعمارينقاشيساير هنرهاهنر قاجاريهمعمارينقاشيساير هنرها
بخش اول :
تاریخ هنر جهان
هنر ابتدايي
 مقصود ما از هنر ابتدايي جلوه هاي آفرينش هنري توسط انسانهايي است که هنوز نتوانسته اند پاي در جاده تمدن بگذارند و از اين رو فرهنگ آنها ساده و ابتدايي است . هنر ابتدايي از يک طرف شامل هنر غارنشينان زمانهاي بسيار دور مي شود و از سوي ديگرهنر انسانهايي را در برمي گيرد که در زمانهاي اخير و حتي امروز در نقاط دور افتاده کره زمين زندگي بدوي خود را مي گذرانند . در حدود 50 هزار سال قبل يعني دوران ديرينه سنگي انسان در غارها زندگي مي کرد . او نقاشيهايي از خود باقي گذارده که از هر لحاظ موجب شگفتي بشر امروزي است .
هنر غارنشينان را مي توان اولين بخش از تاريخ تفکر ، تخيل و خلاقيت بشري بشمار آورد . چرا که به واسطه قابليت ساختن تصوير و نماد ( سمبل ) بود که بشر توانست بر محيط خود مسلط شود .
در غارهاي جنوب فرانسه و شمال اسپانيا تولد اين توانايي بشري را مشاهده مي کنيم . انسان غارنشين بوسيله تصاوير ي که به ديواره اين غارها کشيد ، مي توانست تجربيات زندگي پر کنکاش خويش را ثابت و پا برجا نگه داشته و جريانات بهم پيوسته زندگي را بصورت شکلهاي ساکن و مجزا از هم نشان دهد . طريقه ترسيم پيکر ( فيگور ) حيوانات آنطور که در نقاشيهاي غار لاسکو فرانسه ديده مي شود طبيعت گرايانه ( ناتورالسيمتي ) است . طوري که نقاش سعي کرده حرکت پيکر حيوان را تا حد امکان طبيعي و نزديک به واقعيت نشان دهد . گر چه پيکرها بسيار نزديک به طبيعت و درست کشيده شده اند ، ترتيب و آرايش آنها برروي ديوارها نشان مي دهد که هنرمند به هيچ وجه در بند رابطه تصاوير با يکديگر نبوده است و هيچ تنظيمي در مورد کمپوزيسيون ( ترکيب بندي ) صورت نگرفته است .
هنرمند شکارگر از سطوح نامنظم و دست نخورده ديوارها يعني از برجستگي و فرورفتگي ها و لبه ها با مهارت استفاده کرده است تا به شکلهاي خود واقعيت بيشتري بدهد . بطور مثال يک برآمدگي ديوار که در داخل طرح يک گاوميش قرارمي گيرد مي تواند حجم شکم جانور را القاء کند
هنرهاي بدوي :
درميان فرهنگ هاي مختلف بشري فرهنگ سرخ پوستان ، اسکيموها و برخي سياه پوستان را اغلب بدوي ( پريمي تو ) مي نامند . مردم در اين فرهنگ ها در تماس مستقيم با طبيعت زندگي مي کنند و براي ارتباط با نياکان واقعي و اساطيري خويش و همينطور با عالم وجود از آيين ها و مراسم روحاني و نيز دست ساخته هاي جادويي استفاده مي کنند از اين رو قسمت عمده آثار هنري آنها جنبه مذهبي دارد که در اين ميان تنديس هاي خلاصه و اغراق شده از پيکره آدمي داراي اهميت بسزايي است . اين مردم چون علاقه خاصي به حفظ سنت هاي خويش داشتند در آثارشان صورتک هايي ( ماسک هايي ) نيز مشاهده مي شود . صورتکها تقريباً هميشه ارواحي را بطور تمثيلي و نمادين ( سمبليک ) مجسم مي کنند . بدين معني که مردم با استفاده از صورتک خود را به شکل ارواح نياکان موجودات اساطيري قهرمانان ، حيوانات و خدايان طبيعي در مي آورند .
آثار سياه پوستان افريقايي و آنچه به هنر آفريقايي مشهور است در واقع آثاريست که توسط سياهان مناطق استوايي قاره آفريقا بوجود آمده است . در اين ميان تنديسهاي چوبين شهرت بيشتري دارند . در اغلب تنديسهاي آفريقايي پيکر انسان به طرزي تجويدي (آبستره ) و دور از واقع نشان داده مي شود .( آبستره : برداشت شخصي از يک موضوع ) اما بايد اشاره کنيم که گاهي شيوه هاي طبيعت گرايانه نيز در کار تنديس سازان سياه پوست بروز مي کند . مثلا در يک مجسمه مفرقي که بي ترديد تنديس يکي از پادشاهان باستاني نيجريه است . پيکر شاه با حجم پردازي واقع گرايانه ارائه مي شود .
آثار سرخپوستان امريکايي و آثار حکاکي و نقاشي روي صخره نيز در ميان آثار سرخپوستان اوليه اهميت دارد . تصور مي شود که اينگونه نمايشها و حکاکي ها اکثراً در مکانهايي جاي گرفته که از آنها براي اجراي مراسم دسته جمعي ويا سبک اعمال مذهبي خصوصي استفاده مي شده است . در بعضي نمونه هاي صخره نگاري نقوش تازه اي روي نقش هاي قبلي کشيده شده اند که حاکي از تکرار مراسم در همان مکان است ………..