شناسه پست: 11992
بازدید: 351
تهاجم فرهنگي و آثارآن بر جامعه امروزي
فهرست  مطالب
مقدمه 3
« تهاجم فرهنگي جدي است» 4
بي راهه هاي ديروز 30
دانستني هاي ضروري پيش از اسلام 36
تلاش براي نفود به اطلاعات قرآني 37
ريشة تهاجم فرهنگي بر دين 38
چرا اسلام در ايران پيشرفت نمود : 40
رابطة حجاب با فرهنگ اسلامي 44
سخن آخر 47
واژة حجاب 50
شركت زن در جامعه 50
كشف حجاب نقطه آغازين تهاجم فرهنگي 60
تهاجم فرهنگي و انقلاب اسلامي 62
تهاجم فرهنگي و آسيب پذيري جوانان 64
مقدمه
مستكبران و جهانخواران از ديرباز جهت تحقق اهداف شوم خود سعي بر فرهنگ سازي و تخريب فرهنگ ملت ها را داشته اند آنان مي كوشند تا فرهنگ مبتني بر ادبيات استعماري خود را كه توجيه كننده اين تهاجم مي‌باشد را با پوشش دموكراسي در بين ملت ها شايع نمايند لذا ترفندهاي مختلفي را با هدف قلب مفاهيم ارزشي و ملوث كردن فضاي فرهنگي جوامع به ابهام و ترديد و نيز سؤال برانگيز نمودن ارزشهاي ديني و قومي جامعة تحت تهاجم، راه وصول به مقصد را بري خود هموار كنند، بديهي است در چنين فضاي آلوده و مصمومي حق از باطل و ارزش از ضد ارزش و … شناخته نمي‌شود. خوشبختانه در جوامع اسلامي كه يكي از هدف هاي اصلي تهاجم فرهنگي است ( به ويژه كشور عزيزمان ايران) عزيزاني هستند كه ضمن آگاهي از ماهيت تهاجم فرهنگي و شناخت شگردهاي پيچيدة آن در معرض ابعاد تهاجم و دفاع از فرهنگ كمل طلب و پويا و حيات بخش اسلامي سعي داشته تا اثرات تهاجمي دشمن را خنثي و يا كم رنگ نمايند
 « تهاجم فرهنگي جدي است»
فرهنگ مهمترين عامل نگهداري و پايداري ايرانيان است، زيرا ايرانيان در مواردي چند با فرهنگ خويش از پيروز شدگان تطامي مجذ وبين فرهنگي ساخته اند، تجربه نشان داده است كه ايرانيان ملتي فرهنگ پرور، قانع، حق جو، سخت اعتماد، ولي پايدار در پاسداري از باورها و اعتقاد خود هستند موضوع تهاجم فرهنگي نيز براي ايرانيان كه سهم بزرگي در گسترش و ايجاد فرهنگ و تمدن بشري دارند، بسيار جدي و با اهميت است زيرا تنها راه، از پاي درآوردن ايران و ايرانيان، گرفتن اين سه دفاع فرهنگي از اين ملت سرافراز در تاريخ است. ايرانيان حتي در هنگام كمبود امكانات ثبت و نگهداري دست آورد فرهنگي و داشن خود را به روش سينه به سينه (گفتاري) به نسل هاي بعدي منتقل نموده اند، فرهنگ: فرهنگ هر ملت عبارت است از مجموعه باورها و رفتارهاي آن قوم يا ملت در واقع فرهنگ هر ملت مانند شناسنامه آن قوم و ملت است، تهاجم فرهنگي هنگامي آغاز مي شود كه خود خواهان و زياده خواهان، فرهنگ امتي را همچون سوي در مقابل خواسته هاي ببينند.
هدف تهاجم فرهنگي: چون معمولاً انسانها از باورشان پيروي نموده و باورها در واقع الگوهاي رفتاري اقوام و ملت ها را مشخص مي‌كند، ساده ترين راه به خدمت در آوردن مردم، ايجاد باور ديگري در آنان است پيش از آن نيز در فرهنگسازي به صورت هاي ابتدايي تر: بهانه جويي، اشكالتراشي، تهمت ناروا، همجو، تمسخر و انكار فرهنگ هاي ناب الهي انجام مي‌شده است. سابقه تهاجم فرهنگي اگر چه تهاجم فرهنگي قدمتي همپاي تاريخ دارد ولي خطر آن براي ملت ها از زمان بيرون راندن پرتقالي ها از بندرعباس كه انگليسي ها متوجه توانايي هاي رزمي ايرانيان شدند، شكلي جديد به خود گرفت، در زمان تسلط كامل انگليس در ايران( به علت بي رقيب شدن در اثر تغيير نظام روسيه) با روي كار آوردن رضاخان، بازهم روحاني آزاد، آيت الله سيد حسن مدرس يكه و تنها در مقابل استبداد رضاخاني را ادامه و سرانجام به فيض شهاد رسيد نهضت ملي شدن نفت نيز با حمايت آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني شكل گرفت اما روشنفكراني كه روحانيت را فقط براي كسب قدرت مي خواستند با عدم توجه لازم به مذهب، حمايت عامه را از دست داده و زمينه كودتاي، آمريكايي فراهم شد. اولين مقاومت گسترده در مقابل حكومت كودتاي آمريكايي به دنبال افشاگري حضرت امام خميني (ره) در پانزدهم خرداد ماه 1342 آغاز شد، همين مقاومت، سرآغازي شد براي انقلاب اسلامي بهمن 1357 كه همچون بهمني بر توطئه هاي چهار صد ساله انگليس و تسلط 25 ساله، آمريكا فرود آمد. اهميت انقلاب 22 بهمن چنان قاطع بود كه آخرين سفير انگليس پيش از پيروزي انقلاب را وادار به اعتراف شگفت آوري نمود.« رضاشاه در مدت سلطنت خود نتوانست بيشتر از يك خراش سطحي در زير بناي جامعه ايراني به وجود آورد.»
رخنه هاي فرهنگي: هنگامي كه ملت ايران در سايه رهبري روحانيت و مقاومت هاي دين باوران تا حدي جلوي نفوذ هاي استعماري را به درون كشور گرفت، فراموشخانه ايها كه همواره در انديشه كسب و جاهت مردمي بودند با پوشش روشنفكري براي بهره برداري از اين شناخت مردمي و گرايش حاصل از آن، با ظاهر ملي گرايانه براي ترقي كشور، مجاري چندي را به روي استعمار گران مترصد گشودند: 1- گشودن مدارس خارجي= حتي افراد با استعداد در ميان شاگردان آنها به علت روشن ننمودن علل واقعي عقب افتادگي كشور، در اثر مقايسه آنچه كه از كشور خود مي ديدند، با آنچه را كه از اروپا مي شنيدند، به جهت ظاهر بيني دچار شيفتگي به غرب مي شدند.، و لذا غالباً محصول كار آن مدارس پروردن شيفتگا به غرب بود! 2- اعزام محصل به خارج= آنچه را در اروپا اين محصلين مي‌ديدند، بسيار برتر از آن چيزهايي بود كه در كشور خود ديده بودند، خصوصاً اينكه بشتر آنها به علت كمي سن و تجربه حاصل از آن و كمبود دانش عقيدتي غالباً دچار خود باختگي شده و بسياري نيز عامل فراموشخانه شدند.3- تهديد و تدوين كتابهاي درسي توسط اين تربيت يافتگان: مدارس خارجي يا تحصيل كردگان خارج، ذهن پويا ولي خالي جوانان را با آموخته هاي غالباً جهت دار فراموشخنه اي مي انباشتند، اين روش ضمن معمول نمودن فرهنگ غير خلاق حافظه اي، (متكي بر محفوظات) شيفتگان و خود باختگان بسياري را براي فرهنگ غرب ساخت. 4- مطبوعات مروج فرهنگ اروپايي: خصوصاً طي پادشاهي پهلوي ها كه كم سوادان را هدف قرار مي دادند و زمينه مردمي را براي همراهي با شيفتگان تمدن غربي فراهم مي‌نمودند 5- احزاب و گروه هاي سياسي= چپ و راست همگي مروج فرهنگ سياسي غرب و بيگانه از خودي بودند غالباً لامذهبي را ترويج مي نمودند، كم دشمن فرهنگ ايراين بود. گسست فرهنگي، از آنان چنان سر گشتگان بي اعتنا به دين و فرهنگ خوري ساخت كه حتي بسياري از فرط بيگانگان از پيرامون خود، به انواع اعتياد گرفتار شدند! خطر اين خود باختگان هنگامي بيشتر مي‌شد كه غالباً خواسته هاي برنامه ريزان تهاجم فرهنگي را با رنگ و لعاب روشنفكر و طنخواه به جامعه خودي تلقين مي‌نمودند.
كارگذاران تاريخي تهاجم فرهنگي: فن شناسان و متخصصان فاقد فرهنگ راستين بدون توجه لازم به اجتماع با ساختن، اهرم عظيم به گور فدا عنه عظمت بخشيدند و توانايي تخصصي خود را اثبات نمودند، اما آيا نسل هاي سازنده آن دچار ستم بودگي نبودند؟ آيا ساختن بناهايي با چنان عظمت بدون دانش و تخصص معماران و مهندسان همراه استثمار و بهره كشي از محرومان مقدور بوده است؟ پس با كنار زدن پرده ها كه كسب مكتوم نگهداشتن حقايق مي‌شوند، در مي يابيم دانشمندان بدون فرهنگ راستين ابزاري در خدمت فراعنه زمان براي بيداد گري و ظلم بر مردم بوده‌اند و خواهند بود. براي اينكه تلقين نشود تحت تأثير احساسات محض چيزي به گزافه آورده شده است، يا نوك پيكان تهاجم فرهنگي، يعني جوسازان حرفه اي، چيزي از اهميت اين واقعيت نكاهند و كساني كه روز به روز بر دانششان افزوده مي شود و در عين حال روز به روز كم فرهنگ تر مي شوند و اين افراد كه نمونه هاي برجسته محيط فرهنگي را تشكيل مي دهند از آنجا كه روز به روز سطح عملشان در محيط محدودتر و كوچكتري ارتقاء مي يابد، و اين متخصصين كه هر روز در رشته هاي محدودتر و فشرده تري متخصص مي شوند براي حيات فرهنگي موجودات خطرناكي مي باشند درپاهاي تهاجم فرهنگي = براي روشن شدن گستردگي تهاجم فرهنگي و ميازن مظلوميت اسلام، از كتاب فرهنگ لغات شروع مي‌كنيم. لغت نامه كه ظاهراً نمي بايد چيزي جز ارائه تعريف واژگان يا مترادف هاي واژه ها باشد، اما در كتاب فرهنگ لغت انگليسي به فارسي كه توسط آقاي سليمان جيم كه از اقليت يهودي تدوني شده ( به تاريخ 11 ديماه 1329) معاني را براي بعضي واژه هاي انگليسي آورده اند كه مي تواند، براي تو هم پنداران تهاجم فرهنگي قابل توجه باشد و جالب تر اينكه در تجديد چاپهاي آن هم اين موضوع تكرار شده است. اسلام آخرين و جوانترين اديان صاحب كتاب و بيش از شش قرن جوان تر از مسيحيت است، حال آنكه مسيحيت ديانتي قديمي است. كه مسيحيت در تكميل و جايگزيني آن براي هدايت شبه از جانب خداوند عرضه شده است از اين رو به جهت تارخي، معني مترادف و منطقي تازه يهودي، واپگرا، كهنه گر يا ساده تر، مرتجع مي‌شود. موردي از گذشته ها تاكنون: چون بخش بزرگي از جزيره العرب را صحرا تشكيل مي‌دهد اروپاييان از اين واقعيت جغرافيايي سوء استفاده نمودند در بخش تبليغاتي جنگلهاي صليبي بر آن تكيه نمودند تمام مسلمانان را صحرانشين مي ناميدند. بعدها اروپاييان با افزايش كينه اي كه در اثر شكست هاي متعدد در جنگلهاي صليبي پيدا نمودند حتي اين كلمه ترد آنان معاني زشتي چون كافر، وحشي حتي زشت تر، همچون اجامروا و باش نيز پيدا نمود. يكي از سياست هاي انگليس از دير باز تفرقه انداختن بود، اكنون صهيونيسم نيز از اين سياست براي تفرقه اندازي بيشتر بين اعراب و همسايگان غير عربشان سود بسياري برده و مي برد در مطلب « ولو آنكه عراق بيش از حد به شرق نگرد تا غرب» در حاليكه دشمن واقعي اعراب، اسرائيل است، كه در غرب كشور عربي اردن آن هم در غرب عراق قرار دارد، نويسنده با تلقين، براي ايجاد توجه بيش از حد عراق به شرق، يعني ايران فارس زبان متوجه مي نمايد. براي اينكه عمق اين تحريك به درگيري اعراب با همسايگان غير عربشان خصوصاً ايران روشن شود، شما را به كتاب صد ميليون عرب» ارجاع مي‌نمايد « عراق، شايد كشوري واقع نباشد و بي گمان ايالت در حدي ايران است» ضمن انحراف توجه اعراب از اسرائيل به همسايگان غير عرب بهانه خريد اسلحه هاي غربي را هم براي شاه فراهم مي‌نموده اند. چون امكان دارد واژه ي صحرانشيني مورد سوء استفاده قرار گيرد. ضروري بي نظر مي‌رسد براي دانش پژوهان درستكار با وجود آگاهي كه دارند، حقيقت و حدود اين صحرانشين يكبار و براي هميشه روشن شود، تا صحرانشيني فقط بخشي از اعراب جزيره العرب كه اصري روشن و قابل قبول است! به جهت پيدايش درخشانترين بخش تاريخ اعراب يعني ظهور اسلام و آخرين پيامبر الهي (ص) كه از ميان صحرانشينان مي‌باشد، همچنين وجود مقدس ترين شهرهاي مسلمانان همچون مكه معظمه و مدينه منوره در كنار صحرا كينه ورزان فراموش كننده شكست هاي صليبي را به واكنش هاي بزرگنمايانه امر صحرانشيني موفق ننمايد تا نتوانند بدينوسيله از علايق مسلمانان براي جريمه دار نمودن احساست يا افكار حقوق آنان سوء استفاده نمايند. تهاجم فرهنگي و فرهنگ خودي = قبل از اينكه به نمونه اي از تهاجم فرهنگي در كتابهاي تحت عنوان فرهنگ فارسي اشاره داشته باشيم، بايد يادآوري نمود، آوردن اين نمونه ها از آن جهت مهم است كه كاربرد كلمه فرهنگ، مسووليت تهيه كنندگان اين كتابهاي پرزحمت را مي افزايد.