شناسه پست: 10874
بازدید: 412

عدالت چیست چه نقشی در پیشرفت کشور دارد

فهرست مطالب
 مقدمه 3
 چكيده 4
فصــــل  اول 8
 عدالت چيست؟ 9
 حسن و قبح عقلي 10
 سرچشمه « ظلم » يکي از امور زير است 11
 فلسفه حوادث ناخوشايند زندگي 14
 مساله جبر و اختيار 18
 نکته اصلي اشتباه جبريها 18
 روشنترين دليل براي آزادي اراده و اختيار 20
 « امر بين الامرين » چيست؟ 22
 هدايت و ضلالت به دست خدا است . 24
 عدل خداوند  و مساله « خلود » 26
 نگاهي به معناي لغوي عدل 29
 مفهوم اصطلاحي عدل 30
 جايگاه عدل در بيان علوي 31
 مفهوم عدالت اجتماعي 31
• برابرى و مساوات‏ 32
• قانون‏مندى‏ 32
 فرق ميان « عدالت »  و « مساوات  » 33
• چرا از ميان همه صفات عدل برگزيده شده است؟ 33
 گونه شناسي مفاهيم عدالت اجتماعي: 34
• مفهوم سلبي(منفي) يا ايجابي(اثباتي) عدالت: 34
 مباني معرفت شناسي عدالت 34
تعريف عدالت 35
 آيا عدالتخواهى فطرى است؟ 36
 نظر نيچه و ماكياول 37
 نظر برتراند راسل 37
• نقد اين نظريه 38
 نظر ماركسيسم 38
 نظر اسلام 38
فصــــل  دوم 40
 عدالت اجتماعِي در حکومت علوِي 41
 اوضاع سياسى و اجتماعى و ادارى 41
 عدالت اجتماعی و حکومت اسلامی 46
 انقلاب آزادی استقلال 46
فصــــل سوم 49
 فرياد يا محمدا 50
فصــــل  چهارم 52
 علِي و عدالت 53
 علي ( ع ) ، عدالت و بيت المال 56
 على عليه السّلام و مرد يهودى 58
 امام علي ( عليه السلام ) و عدالت اجتماعي 65
 حکومت و عدالت علِي 68
 ارزش و اعتبار عدالت از نظر نهج البلاغه 69
 آِيا عدالت شرِيفتر و بالاتر است ِيا بخشندگِي؟ 70
 عدالت نباِيد فداِي مصلحت بشود. 72
 اعتراف به حقوق مردم 72
 منطق نهج البلاغه در باره عدالت 74
 حکمران امانتدار است نه مالک 75
 ارزش عدالت از نظر امام علِي 78
فصــــل  پنجم 80
 امام خميني و دفاع از حقوق طبقات محروم جامعه 81
 وصيت نامه امام خميني 81
 پرهيز از شعارگرايي در دفاع از حقوق طبقات محروم جامعه 84
 وجود كارگزاران برخاسته از طبقات محروم جامعه 84
 توان ايجاد عدالت اجتماعي در سطح سياست خارجي و روابط بين المللي 85
 حفظ نظام جمهوري اسلامي در مقابل آسيب هاي داخلي و تهديدات خارجي 86
 پيام ويژه 86
 عدالت اجتماعي رمز بقا انقلاب اسلامي 88
 عدالت اجتماعي اصلي ترين ويژگي جمهوري اسلامي 88
 عدالت اجتماعي خط تمايز بين اسلام ناب و اسلام آمريكايي 89
فصــــل  ششم 92
 نجات مسلمين (سيد جمال الدين) 93
 ايده نجات اسلام (مذهب) 94
 متدولوژي نجات اسلام براي مسلمين 94
 عزت و اقتدار مسلمين از طريق اجراي شريعت 95
 شعار نجات اسلام از شرآباد كردن دنياي مسلمين 96
 شعار نجات مسلمين و اسلام 98
 جهاني سازي و عدالت 99
 جهاني سازي و عدالت 103
فصــــل  هفتم 108
 عدالت و جنجالهاي سياسي 110
فصــــل  هشتم 114
 توسعه عدالت در دولت احمدي نژاد 115
 محروميت دختران از آموزش 116
چگونه کودکان و افراد جوان تحت تاثير اچ آي وي / ايدز قرار مي‌گيرند؟ 120
آموزش عدالت پيشرفت 120
هزينه هاي آموزش ، عدالت ، پيشرفت كشور 122
 روشهاي مختلف استفاده از بهداشت عمومي 123
فصــــل  نهم 127
عوامل تحقق عدالت 128
 موانع اجراي عدالت 129
گسترده عدالت در حکومت ديني 132
 سرآغاز بي عدالتي ها در تاريخ سياسي اسلام 133
 جلوه هاي عدالت در سيره علوي 133
 ستيز با عدالت گريزان 134
عدالت علوي در سياست و اقتصاد 135
فصــــل  دهم 139
 برقراري عدالت جاودان 140
 مساله عمر حضرت حجت 141
 مشخصات دوره حضرت مهدى عليه السلام 142
 عدالت و مهدويت در قرآن و احاديث نبوى 145
 على عليه السلام و مهدويت 146
 ماهيت قيام مهدى عليه السلام 147
 مهدويت فلسفه بزرگ جهانى و عدالت 149
 منــــابــع 151
 مقدمه
همه ما نيازمند به يک نگاهيم چه آن وقت که در رفاه و آسايش و تجملات غرقيم و چه آن زمان که بيمار و محتاج در گوشه اي تنها . و آن گاه نور گرمي نيست جز توجه الوهيت به سوي ما ,
آيا اين اصل عدالت نيست که در فطرت انسان قرار گرفته و آيا خالق آن عين عدالت نيست که به همه عالم فقير و غني کوچک و بزرگ از ذره هاي اتم تا کهکشانها توجه يکسان دارد و باران لطف و رحمت خود را براي همه يکسان مي باراند.
پس عدالت چيزي جز قرار گرفتن هر چيز در جاي خود نمي باشد که عين عدل را در آفريده هاي خالق به روشني مي توان ديد و براي احياي آن نيز رسولان خود را به سوي خالق خود فرو فرستاد تا با ايجاد حکومت اسلامي برپا کننده اين اصل ديني که پايه اي از پنجگانه اصول دين توحيد مي باشد به وسيله نبوت و امامت آن, عدالت بر پا شده و روز معاد قيامت نيز به آن عمل شود و ما که مسلمانيم آن را بايد در اين دنياي غافل زنده و احياء کنيم مگر نه آن که مولاي ما با ديدگان دل همه را مي بيند. بچه هاي گرسنه, زنان نيازمند کهنسالان رنج ديده آيا بايد نشست  و دست بر دست گذاشت و نظاره گر اين همه بي عدالتي بود. در اين صورت بايد از خود بپرسيم آيا ما مسلمانيم؟ چرا بايد عده اي با ظلم و زور همه امکانات مظلومان را بگيرند. و حتي اجازه رشد و توسعه را به آنان ندهند. آيا اين عدالت است؟ ولي نه مي توان با هشياري و بيداري و مبارزه با ظلم حق را به حقدار رساند و اجازه تجاوز را به سرزمينهاي غريب نداد ( مرگ بر اسرائيل ). اجازه هتک حرمت به پيامبر اسلام را نداد ( مرگ بر دانمارک ) . اجازه دخالت در مسائل دانش صلح  آميز هسته اي در ايران را نداد و يک صدا بگوييم انرژي هسته اي حق مسلم ماست . ( مرگ بر آمريکا )
به همين دليل ما بر آن شديم تا مجموعه را از تعريف عدالت و نتايج اجراي آن در پيشرفت کشور و اينکه چه کساني برپا کننده عدالت هستند و  مخالفان با آن را بشناسيم و با ديد روشن و گامهاي استوار در اين راه گام برداريم و زير سايه بيرق عدالت در ظهور عدالت گستر عالم زندگي آرامي را داشته باشيم.
پس اجازه نمي دهيم که حق حکومت اسلامي و شريعت الهي توسط زورگويان و ظالمان زير پا گذاشته شود و با وحدت جهاني بر پا کننده پرچم عدالت در جهان خواهيم بود و زير سايه عمل به آن با آسايش و آرامش جاوداني زندگي خواهيم کرد.
انشاءالله
چكيده
خداوند عالم است قادر است عادل است حکيم است رحمان و رحيم است و ازلي و ابدي است خالق و رازق است چرا از ميان همه صفات فقط عدالت برگزيده شده و يکي از اصول پنجگانه دين مقرر گرديد :
از آنجا که فروع دين همواره پرتويي از اصول دين است در پرتو عدالت پروردگار در جامعه بشري فوق العاده موثر است و مهمترين پايه جامعه انساني را عدالت اجتماعي تشکيل مي دهد. انتخاب اصل عدالت به عنوان يک اصل از اصول دين رمزي است به احياي عدل در جوامع بشري و مبارزه با هر گونه ظلم و ستم .
عدالت چهره سياست را زيبايي و ثبات و قامت رعيت را استقامت و قوام و حريم مديريت را شکوه و جمال مي بخشد عدالت الفت زندگي و تنها راه اصلاح جامعه و گل سرسبد ايمان به خدا و گنجينه فضيلت و احسان است. عدالت در زندگي اجتماعي بيشر قوي ترين پايه و اساس و براي رفاه و آسايش ميداني گسترده است و هر جامعه اي که نتواند از اين مساعد بهره گيرد قطعاً در تنگناي ستم راه به جايي نخواهد برد.
فسلفه حکومت ديني عدالت است.
باور کردن عدالت بدون اعتقاد به دادگاه عدل الهي در روز بازپسين و بدون باور به قانون عدل الهي خود از نمودهاي بارز بي عدالتي است. پس معني عدالت خداوند اين است که نه حق کسي را از بين مي برد و نه حق کسي را به ديگري مي دهد و نه در ميان افراد تبعيض  قائل مي شود همچنين قرآن با صراحت و به عنوان يک اصل اساسي مي گويد : ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربي و ينهي عن الفحشاء و المنکو و البغي.
خداوند به عدل و احسان درباره همه و بخشش نسبت به بستگان و خويشاوندان دستور مي دهد و از کارهاي زشت و منکر و ظلم نهي مي کند ( سوره نحل آيه 90 )
عدالت يعني قرار گرفتن هر چيز در جاي خويش. عدالت يعني مراعات حقوق افراد .
در باب عدالت و اجراي آن در حکومت جمهوري اسلامي مي توان امامان و بزرگان دين به عنوان ريشته درخت آسماني اسلام ناب محمدي قرار داد و از آنان براي باروري الگو گرفت و ياري خواست . از قديم الايام افرادي در ميان بشر بوده اند  از فيلسوفان قديم يونان تا دوره هاي اروپا که اساساً منکر واقعيت داشتن عدالت بود و هستند و مي گويند اصلاً عدالت معني ندارد.
آيا اين حرف همان ظالمان و زورگويان نبود. و آيا قبل از انقلاب جمهوري اسلامي اين حرف را خائنين و غافلين نمي زدند.
دانشمندان ديني بزرگي سعي از اجراي عدالت و ريشه کني ظلم و ستم در جهان را داشتند که مي توان از شخصيتهايي چون سيد جمال الدين اسدآبادي , شيخ محمد عبده مصري طالقاني اقبال و شريعتي و در راس آنان امام خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي برپا کننده عدالت در حکومت اسلامي را نام برد.
عدالت يکي از مسائلي است که به وسيله اسلام حيات و زندگي را از سر گرفت و ارزش فوق العاده يافت اسلام به عدالت تنها توصيه نکرد و يا تنها به اجراي آن قناعت نکرد بلکه عمده اين است که ارزش آن را بالا برد.
موضوع مهم در مفهوم عدالت و جايگاه آن نقشي است که عدالت از ديد علي ( ع ) در حفظ تعادل اجتماعي دارد. به تعبير استاد شهيد مطهري از نظر علي ( ع ) آن اصلي که مي تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضي نگه دارد به پيکر اجتماع سلامت و روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است. عدالت بزرگراهي است عمومي که همه را مي تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلي عبور دهد و آنچه علي ( ع ) در مورد عدالت مي گفت خود با تمام وجود به آن عمل مي کرد.
در قرآن نيز به عدالت پروردگار اشاره شده است ان الله لا يظلم الناس شيئا و لکن الناس انفسهم يظلمون . خداوند به هيچ کس ستم نمي کند اين مردم هستند که به خودشان ظلم و ستم روا مي دارند . ( سوره يونس
 آيه 44 )
همچنين قرآن با صراحت و به عنوان يک اصل اساسي مي گويد : ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربي و ينهي عن الفحشاء و المنکر و البغي .
خداوند به عدل و احسان درباره همه و بخشش نسبت به بستگان و خويشاوندان دستور مي دهد و از کارهاي زشت و منکر و ظلم نهي مي کند . ( سوره نحل آيه 90 )
قرآن کريم و هدف براي انبياء را به صراحت ذکر کرده است راجع به هدف اول درباره خاتم الانبياء مي فرمايد يا ايها النبي انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذيراً و ادعياً الي الله باذنه و سراجاً منيراً و درباره هدف دوم مي فرمايد : لند ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الکتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط . قرآن با صراحت عنايت انبياء و بلکه ماموريت و رسالت انبياء براي برقراري عدل در ميان بشر را بيان مي کند.
اسلام آخرين و کاملترين دين است و به عدالت فرا مي خواند. امروز برهه کشورهاي اسلامي واجب و ضروري است که اسلام  را به همه جهان معرفي کنند و اين دين را در همه عرصه هاي منطقه اي و جغرافيايي گسترش دهند و چهره حقيقي آن را نشان دهند.  اگر اسلام به همه جهان كامل معرفي مي شد آيا اين امكان بود كه اين همه به اين آئين كامل الهي اهانت شود . آيا اين امكان بود كه اين همه تهمت براي ساختن بمب اتمي و كشتار افراد بي گناه زده شود . اگر اسلام به همه جهان کامل معرفي مي شد آيا اين امکان بود که اين همه به اين آئين کامل الهي اهانت شود . آيا اين امکان بود که اين همه تهمت براي ساختن بمب اتم و کشتار افراد بي گناه زده شود . آزادي که ما دنبالش هستيم آزادي براي همه است نه تنها براي اندکي از مردم اما دنياي تجارت آزاد براي آزادي شرکت ها و محروم کردن مردم از حقوقشان است.
آيا براي آموزش تغذيه و بهداشت كه همه افراد بخصوص اقشار محروم نيازمند آن هستند گامي
برداشته ايم؟
به رغم پيشرفتهاي حاصله در آموزش دختران هنوز تعداد زيادي از دختران در ايران از آموزش محروم هستند. موانعي که در کشورهاي در حال توسعه دختران را به دور از مدارس نگه مي دارد. نه تنها آنان را از فرصتهاي آتي محرو مي نمايد بلکه تاثير منفي بر سلامت و بقاي آنان دارد .
نماينده يونيسف در ايران مي گويد : اگر جهان بخواهد تا سال 2015 که توسط سازمان ملل به عنوان مهلت براي رسيدن به يکي از مهمترين اهداف توسعه هزاره آموزش ابتدايي در سطح جهان مطرح شده است , دست يابد تساوي جنسيتي پيش شرط لازم مي باشد.
کمتر از 10% زنان باردار از خدمات مربوط به جلوگير از انتقال اج آي وي ايدز به نوزادانشان بهره مند هستند و کمتر از 10%  کودکان يتيم يا آسيب پذير شده توسط ايدز حکايت يا خدمات اجتماعي مي گيرند.
کودکان نه تنها از خود ايدز رنج مي برند بلکه از اين که دنيا هنوز ايدز را مخرب کودکي تشخيص نداده است نيز متضرر مي شود.
دانش آموزان مناطق محروم در محيطهاي کاملاً غيربهداشتي و تا حدودي آلوده مجبور به يادگيري درس هستند. اعتبارات پيش بيني شده هم نتوانسته مسائل آموزشي را تامين کند چه رسد به آن که مشکلات بهداشتي اين مناطق را حل کند.
اعتباراتي که به مدارس تخصيص مي يابد به هيچ وجه تکافوي هزينه هاي مدرسه و آموزش را نمي کند و مدارس ناگزيرند که منابع مالي خود را به شيوه هاي مختلف افزايش دهند. اما چرا بار اين توسعه منابع بايد بردوش اقشار محروم جامعه باشد.
امروز در دنيا بهينه سازي امور فقرزدايي و محروميت زدايي از مسير آموزش عبور مي کنند پس چرا بايد پس از طلب شهريه هاي سنگين از خانواده هاي محروم . آنان از ثبت نام دانش آموز خود منصرف شوند. آيا اين عدالت است ؟!
آموزش همگاني در زمينه بهداشت بهبود روش تغذيه تامين آب سالم و کاني و بهسازي ايمني سازي عليه بيماريهاي عفوني پيشگيري از بيماري هاي شايع بومي و درمان مناسب بيماري ها و حوادث پيش بيني و تدارک داروهاي اساسي ارائه خدمات بهداشتي مادر و کودک و تنظيم خانواده برنامه هايي است که بايد به صورت عادلانه و شايسته براي همه مناطق در نظر گرفته شود و در اين خصوص به مناطق محروم توجهي خاص مبذول گردد .
توسعه و عدالت حق همه مردم جهان است و جمهوري اسلامي عدالت را تنها براي ملت ايران نمي خواهد بلکه مورد نياز همه مردم جهان مي داند.
ما بايد در اين اصل ديني از امامان خود و بزرگان دين الگو بگيريم.
علي ( ع ) مي فرمايند : العدل يضح الامور مواضعها و الجور يخرجها من جهتها
عدل جريانها رادر مجراي طبيعي خود قرار مي دهد اما جود جريانها را از مجراي طبيعي خود خارج مي سازد.
اميد است با بازخواني اصول مسلم اسلامي و اصلاح مديريت نالايق و قطع دستهاي نا÷اک در امور مديريت جامعه اسلامي بار ديگر شاهد بر÷ايي نهضت تمام عيار عدالت خواهي به سبک نبوي و علوي در کشور قائم آل محمد
( ص ) بوده باشيم و در نتيجه با زمينه سازي مناسب در زمان ظهور آن حضرت ( ص ) شاهد گسترش عدالت در مقياس جهاني و در همه ي ابعاد مادي و معنوي باشيم .
الهم انا نرغب اليک في دوله کريمه تعزبها الاسلام و اله و تذل بها النافق و اهله . . . الهم انا نشکوا اليک فقد و دشت الفتن بنا و تظاهر الزمان علينا » .
ان تنصروا الله ينصرکم و يثبت اقدامکم » .
 فصــــل  اول
عدالت چيست؟
عدالت داراي دو معني متفاوت است:
1- معني وسيع اين کلمه همانطور که گفتيم « قرار گرفتن هر چيز در جاي خويش » است و به تعبير ديگر موزون بودن و متعادل بودن.
اين معني از عدالت در تمام آفرينش در منظومه ها در درون اتم، در ساختمان وجود انسان، و همه گياهان و جانداران حکمفرماست.
اين همان است که در حديث معروف پيامبر (ص) آمده که فرموده: بالعدل قامت السموات و الارض:
« به وسيله عدالت آسمانها و زمين بر پاست. »
في المثل اگر قواي « جاذبه » و « دافعه » کره زمين، تعادل خود را از دست دهد، و يکي از اين دو بر ديگري چيره شود يا زمين به سوي خورشيد جذب مي شود و آتش مي گيرد و نابود م گردد و يا از مدار خود خارج شده و در فضاي بيکران سرگردان و نابود مي شود.
اين معني از عدالت همانست که شاعر در اشعار معروفش گفته است:
عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش
ظلم چه بود؟ وضع در ناموضعش!
عدل چه بود؟ آب ده اشجار را
ظلم چه بود؟ آب دادن خار را!
بديهي است اگر آب را به پاي بوته گل  درخت ميوه بريزند در جاي خود مصرف شده، و اين عين عدالت است و اگر به پاي علفهاي هرزه بي مصرف و خار بريزند در غير مورد مصر ف شده، و اين عين ظلم است.
2- معني ديگر عدالت « مراعات حقوق افراد » است، و نقطه مقابل آن « ظلم » يعني حق ديگري را گرفتن و به خود اختصاص دادن يا حق کسي را گرفتن و به ديگري دادن يا تبعيض قائل شدن، به اين ترتيب که به بعضي حقوقشان را بدهند و به بعضي ندهند.
روشن است معني دوم « خاص » و معني اول معني « عام » است.
قابل توجه اينکه هر دو معني « عدل » در مورد خداوند صادق است هر چند در اين مباحث بيشتر معني دوم منظور است.
معني عدالت خداوند اين است که نه حق کسي را از بين مي برد، و نه حق کسي را به ديگري مي دهد. و نه در ميان افراد تبعيض قائل مي شود او به تمام معني عادل است و دلائل عدالت او را در بحث آينده خواهيم دانست.
« ظلم » خواه به گرفتن حق کسي باشد، يا دادن حق کسي به ديگري، و يا اجحاف و تبعيض در مورد ذات پاک خدا راه ندارد.
او هرگز نيکوکار را مجازات نمي کند، بدکار را تشويق نمي نمايد، کسي را به گناه ديگري مواخذه
 نمي کند و تر و خشک را هرگز با هم نمي سوزاند.
حتي اگر در يک جامعه بزرگ همه خطاکار باشند جز يک نفر، خدا حساب آن يک نفر را از ديگران جدا مي کند و او را در مجازانت در کنار گناهکاران قرار نمي دهد.
و اين که جمعيت « اشاعره » گفته اند اگر خدا همه پيامبران را به دوزخ بفرستد و همه بدکاران و جانيان را به بهشت، ظلم نيست، سخن گزاف و زشت و شرم آور و بي پايه اي است و عقل هرکس آلوده به خرافات و تعصب نباشد به زشتي اين سخن گواهي مي دهد.
• فرق ميان مساوات و عدالت
نکته مهم ديگري که اشاره به آن در اين بحث لازم است اين است که گاهي « عدالت » با « مساوات » اشتباه مي شود و گمان مي رود معني عدالت آنست که رعايت مساوات شود، در حالي که چنين نيست.
در عدالت هرگز مساوات شرط نيست بلکه استحقاق و اولويت ها بايد در نظر گرفته شود.
في المثل عدالت در ميان شاگردان يک کلاس اين نيست که به همه آنها نمره مساوي دهند و عدالت در ميان دو کارگر اين نيست که هر دو مزد مساوي دريافت دارند، بلکه عدالت به اين است که هر شاگردي به اندازه معلومات و لياقتش، و هر کارگري به اندازه کار و فعاليتش « نمره » يا « مرد » دريافت دارد.
در عالم طبيعت نيز عدالت، به معني وسيع همين است، اگر قلب يک بالن ( نهنگ عظيم دريايي ) که حدود يک تن وزن دارد! با قلب يک گنجشک که شايد يک گرم بيشتر نباشد مساوي بود عدالت نبود، و اگر ريشه يک درخت تنومند بسيار بلند با ريشه يک نهال بسيار کوچک مساوي باشد عدالت نيست و عين ظلم است.
عدالت آن است که هر موجودي به ميزان حق و استعداد و لياقت خود سهمي دريافت دارد.
 حسن و قبح عقلي
قبلاً دانستن اين مساله لازم به نظر مي رسد که عقل ما « خوبي » و « بدي » اشياء را تا حدود قابل توجهي درک مي کند ( اين همان چيزي است که دانشمندان از آن به عنوان حسن و قبح عقلي ياد مي کنند ).
مثلاً مي دانيم عدالت و احسان خوبست، و ظلم و بخل بد است، حتي قبل از اينکه دين و مذهب از اين امور سخن گويد براي ما روشن بوده است. هرچند مسائل ديگري وجود دارد که علم ما براي درک آن کافي نيست و بايد از رهنمود رهبران الهي و پيامبران استفاده کند.
بنابراين اگر گروهي از مسلمين به نام « اشاعره » منکر « حسن و قبح عقلي » شده اند، و راه شناخت خوبي و بدي را، حتي در مثل عدالت و ظلم و مانند آنها فقط شرع و مذهب دانسته اند اشتباه محض است.
چه اينکه اگر عقل ما قادر به درک خوبي و بدي نباشد از کجا بدانيم خداوند معجزه را در اختيار فرد دروغگويي نمي گذارد؟، اما هنگامي که مي گوييم دروغ گفتن زشت و قبيح است و محال است از خداوند سر زند مي دانيم که وعده هاي خداوند همه حق است و گفته هاي او همه صدق است، هرگز دروغگو را تقويت نمي کند و هرگز معجزه را در اختيار شخص کاذب قرار نمي دهد.
اين جاست که مي توان به آنجه در شرع و مذهب وارد شده اعتماد کرد. بنابراين نتيجه
مي گيريم که اعتقاد به حسن و قبح عقلي اساس دين و مذهب است ( دقت کنيد )
اکنون به دلايل عدالت خدا باز مي گرديم؛ براي پي بردن به اين حقيقت بايد بدانيم:
 سرچشمه « ظلم » يکي از امور زير است
1- جهل- گاهي آدم ظالم به راستي نمي داند چه مي کند، نمي داند حق کسي را پايمال مي سازد و از کار خود بي خبر است.
2- نياز – گاه نياز به چيزهايي که در دست ديگران است انسان را وسوسه مي کند که دست به اين عمل شيطاني بزند، در حالي که اگر بي نياز بود در اين گونه موارد دليلي بر ظلم نداشت.
3- عجز و ناتواني – گاه انسان مايل نيست در اداي حق ديگري کوتاهي کند اما قدرت و توانايي اين کار را نداردف و ناخواسته مرتکب « ظلم : مي شود.
4- خودخواهي و کينه توزي و انتقامجويي – گاه هيچ يک از عوامل فوق در کار نيست، اما « خودخواهي » سبب مي شود که انسان به حقوق ديگران تجاوز کند، و يا « حس انتقامجويي » و « کينه توزي » او را وادار به ظلم و ستم مي کند، و يا روح « انحصار طلبي » سبب تعدي به ديگران مي شود …. و مانند اينها.
اما با توجه به اينکه هيچ يک از اين صفات زشت و اين نارساييها و کمبودها در وجود مقدس خداوند راه ندارد زيرا او به همه چيز عالم و از همه بي نياز، و بر هر چيز قادر و نسبت به همگان مهربان است معني ندارد مرتکب ظلمي شود.
او وجودي است بي انتها و کمال او نامحدود است از چنين وجودي جز خير و عدالت، جز رافت و رحمت سرچشمه نمي گيرد.
و اگر بدکاران را کيفر مي دهد در حقيقت نتيجه اعمال آنهاست، که به دست آنها مي رسد همانند کسي که بر اثر استعمال مواد مخدر يا نوشيدن مشروبات الکلي به انواع بيماريهاي کشنده مبتلا مي گردد. قرآن مجيد مي گويد: هل تجزون الا ما کنتم تعملون « آيا جزاي شما چيزي جز اعمال شما هست »؟! ( سوره نمل، آيه 90 )
• قرآن و عدالت پروردگار
قابل توجه اين که در آيات قرآن مجيد روي اين مساله بسيار تاکيد شده است، در يک جا مي فرمايد: ان الله لا يظلم الناس شيئاً و لکن الناس انفسهم يظلمون؛ خداوند به هيچ کس ستم نمي کند اين مردم هستند که به خودشان ظلم و ستم روا مي دارند. ( سوره يونس، آيه 44)
در جاي ديگر مي فرمايد: ان الله لا يظلم مثقال ذره … خداوند حتي به اندازه سنگيني ذره کوچکي ظلم و ستم بر هيچ کس روا نمي دارد. ( سوره نساء، آيه 40)
و در مورد حساب و جزاي رستاخيز مي گويد: ونضع الموازين القسط ليوم القيامه فلا تظلم نفس شيئاً؛
  ما ترازوهاي عدالت را در روز قيامت بر پا مي کنيم و به هيچ کس کمترين ظلم و ستمي نخواهد شد. (سوره انبياء، آيه 47 )
بايد توجه داشت منظور از « ميزان » در اينجا وسيله سنجش نيک و بد است نه ترازوئي همچون ترازوهاي اين جهان )