شناسه پست: 22035
بازدید: 376

تاثير خرده فرهنگها بر كارايي مديران در سازمانها فعال در جزيره قشم
مقدمه
فرهنگ كلمه أي  است گسترده كه معني مختلفي دارد در لغت‌نامه دهخدا اينچنين آمده است فرهنگ يعني تعليم و تربيت[1]‌ اما فرهنگ تعابير مختلف و گوناگوني دارد، آداب و رسوم، رفتار و كردار، تاريخ و تمدن و ….. حتي فرهنگ در فرهنگهاي (موقعيتها جغرافيايي) تعابير و تعريف خاص خود را دارد شايد بهترين تعريف براي فرهنگ عكس العمل مردم به يك فعل باشد. يا به تعبير ساده تر رفتار مردم در موضوع خاص.
وقتي يك فرد غير مسلمان وارد جامع مسلمان مي‌شود  در واقع وارد يك فرهنگ گسترده شده است، و آن فرهنگ اسلامي است كه جهان اسلام را شامل مي شود، وقتي اين فرد وارد جامعه‌اي مانند خاور ميانه مي‌شود  وارد يك فرهنگ خاور ميانه‌اي مسلمان شده كه با فرهنگ واقع او 2 فرهنگ اختلاف دارد. اگر اين فرد وارد كشور ايران شود. فرد مورد نظر ما وارد يك فرهنگ خاور ميانه‌اي، مسلمان، ايراني شده است، و اگر همين فرد در شركتي در جزيره قشم مشغول فعاليت شود. . وارد فرهنگ خاور ميانه‌اي، مسلمان، ايراني، هرمزگاني، قشمي، شركت … ، قسمت فروش شده است. پس اين فرد براي هماهنگي خود با فرهنگ جديد بايد پله‌اي مختلفي را پيموده تا خود را با فرهنگ جديد سازگار كند.
طبيعي خواهد بود كه اين نردبان از پائين به بالا خواهد بود يعني به شكل مثلث خواهد بود و سازگار بودن با فرهنگ قسمت فروش مهمتر از ساير قسمتها خواهد بود. اما اين بدان معني نيست كه سازگاري با فرهنگهاي بالاتر كمرنگ شود.
همه اين فرهنگها كه بصورت فرهنگ و خرده فرهنگ در كتابها آمده بر كارائي مديران موثر بوده و كم‌توجهي و بي‌توجهي مديران به آنها باعث عدم موفقيت مديران در مديريت بوده و خواهد بود. تحقيق حاضر نگاهي است گذرا به تاثير خرده فرهنگهاي جزيره قشم بر كارائي مديران در اين جزيره.
دريانورد
چهارشنبه، 14 مرداد، 1385
 
تعريف فرهنگ
در فرهنگ معين فرهنگ به “دانش، علم، معرفت ‌و مجموعه آداب ، رسوم”[2] تعريف شده و در فرهنگ دهخدا “تعليم و تربيت”[3] تعريف گرديده اما فرهنگ معاني گسترده تري در جامعه امروز دارد و در واقع هر كس در افكار خود فرهنگ را به صورتي خاص خود تعريف مي‌كند و به علت اينكه فرهنگ در واقع يك مطلوبت است تعريف آن بسيار مشكل خواهد بود، اما مي‌توان فرهنگ را در يك محدوده كوچك، تعريف خاص آن محدوده كرد. به همين خاطر فرهنگ در يك سازمان نيز معاني مختلفي پيدا مي‌كند و هر يك از كارشناسان در كتابهاي خود تعاريف گوناگوني از فرهنگ سازماني نموده و گاها” تعريف مورد نظر خود را نيز مشخص ننموده لذا در طول خواندن كتاب در بعضي از موارد خواننده دچار دوگانگي در درك مطلب خواهد شد كه منظور نويسنده در اين جا كدام يك تعريف فرهنگ بوده است. آقاي استيفن رابينز در كتاب تئوري سازمان خود، فرهنگ سازماني به صورت


[2] دكتر معين، فرهنگ فارسي معين( تهران، نشر سپهر، 1371 )، ص 2538
[3] علي اكبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا (انتشارات دانشگاه تهران، 1378)، ص 11781