شناسه پست: 15166
بازدید: 341

درآمدى بر تئورى دولت در اسلام
فهرست مطالب انقلاب يا ارتجاع سياسى
توجه به شرايط اجتماعى
حوزه بحث ولايت فقيه
مبداء عملى و نظرى “ولايت فقيه”
مكتب علوى
نخستين “ولى فقيه” مدائن
“دومين ولى فقيه” مدائن
“ولى فقيه” كوفه
مكتب علوى در غربت
نظارت بر مبارزه، نقطه عطفى در نظريه ولايت فقيه
زيدبن على، فقيه قيامگر
“ولايت همه جانبه” براى فقيه
اثبات ولايت فقيه از طريق “برهان خلف”
مكتب ائمه موسوى(ع)
آغاز غيبت كبرى نقطه عطف آغازين
فقيه، نايب امام «ع‏» در حكومت شيخ مفيد
شيخ طوسى
ابن ادريس
محقق حلى
علامه حلى
محقق كركى
كاشف الغطاء
ميرزاى قمى
صاحب جواهر
شيخ انصارى
ملا احمد نراقى
علامه نائينى
درآمدى بر تئورى دولت در اسلام
به راستى نمى‏توان تاريخ آغاز نظريه ولايت فقيه را به آسانى تعيين‏كرد. مسلمانها از همان صدر اسلام با دو مسئله اساسى روبرو بوده‏اند:يكى غيبت پيامبر و عدم حضور ايشان در بسيارى از شهرها و ديگرى نيازمبرم به احكام و دستورات سياسى و فردى. بنابراين به افرادى نيازداشته‏ اند كه بتوانند دستورات را براى آنها تبيين نمايند، در ميان‏آنها قضاوت نمايند و يا بعضا امور سياسى اجتماعى آنها را سر و سامان‏ب خشند، اين مسئله در دوران ائمه معصومين نيز وجود داشته كه تعيين‏فقهايى خاص را مى‏طلبيده است. بعضى از انديشمندان گرچه به عنوان نظريه‏پردازاختصاصى ولايت فقيه شناخته شده نيستند و (مانند سلمان فارسى)اما از اوايل قرن دوم هجرى، مواضع مشخصى پيرامون ولايت فقيه‏صدورمى‏يابد كه آنها را آشكارا به عنوان نظريه ولايت فقيه مى‏توان‏بازشناخت.
انقلاب يا ارتجاع سياسى
رشته‏اى از حركتهاى سياسى كه به‏دنبال تجمع در سالن سرپوشيده «بنى ساعده‏» در سال يازدهم هجرى‏پديدار شد و در سراسر سده‏هاى اول ادامه داشت را بايد به عنوان‏مهمترين عامل در پيدايش نظريه ولايت فقهاء بر جامعه به شمار آورد. اكثريت مسلمانان در اين دوره با اين اعتقاد كه كتاب خدا براى بيان‏احكام، كافى است ، به اهل‏بيت «ع‏» توجهى نكردند. در صورتى كه‏پيامبر آنها را دو عنصر جدا ناشدنى ناميده و به مسلمانان توصيه‏نموده بود كه به هر دو تمسك كنند تا نجات يابند. تاثير اين حركتهاى‏سياسى بر بسيارى از انديشه‏ها، بس سترگ بوده و پيامدهاى منفى بسيارداشته است; بنابراين آنچه توجه نخستين نظريه‏پردازان «ولايت فقهاء»را به خود جلب كرد پيامدهاى منفى اين دگرگونيها و تاثيرات بود. اين‏انديشمندان از انحراف ناشى از جريانات مزبور به ويژه در شهر پيامبربسيار متاثر شده بودند. آرزوى بازگرداندن «ولايت‏»، «امارت‏» وحكومت‏به «صراط اصلى‏»، مايه وحدت همه اين انديشمندان بود. آنها كه‏برجسته بودند در اين دوره خواستار بازگشت‏به دستور خدا و پيامبراسلام بودند، اما در مقابل، بودند افرادى كه اين دگرگونى راامكان‏ناپذير مى‏دانستند و بر آنچه پيامبر بر آن تاكيد ورزيده بودچشم پوشيدند. بنابراين فقهاء و محدثين بزرگ آن دوره كه به «قارى‏»معروف مى‏شدند در صدد ايجاد پايه‏هاى نوين يك «نهاد» پايدار درجامعه‏اى شدند كه دستخوش آشوب گشته بود…………….