شناسه پست: 15475
بازدید: 296

مسئله عدل فهرست مطالب:
مسئله عدم 1
عدل چيست 2
عدل از اصول دين 9
عدل و حكمت 9
طرح اصل عدل در حوزه فقه 11
ابعاد گوناگون عدالت: 13
چند نمونه از آيات قرآن كريم درباره ي عدالت اجتماعي 13
پايه هاي عدالت اجتماعي در اسلام 14
پايه حكومت در اسلام 16
عدل و امامت از اصول بنيادي اسلام اند و يا از اصول بنيادي تشيع 19
عدالت خدا توجيه شد 20
اصل جبر و نقش آن در نقش اصل عدالت: 21
جامعه تشيع در برابر تحريف اصل عدالت چه كرد؟ 22
معتزله نيز به اصل عدل معتقد بود 23
فلسفه مصائب: 24
نياز مردم به خداوند و دين 24
اعتضاد معتزله و اشاعره در عدل خدا 29
سوال از قضا و قدر اهلي: 32
معني قضا و قدر از نظر قرآن: 34
نامه ها: 39
منابع: 40
 مسئله عدم
بحث جبر و اختيار خود به بحث (عدل) را به بيان آورد. زيرا رابطه مستقيمي‌است ميان اخيار و عدل از يك طرف و نفي عدل از طرف ديگر يعني تنها در صورت اختيار است كه تكليف و پاداش و كيفر عادلانه و مفهوم و معني پيدا مي‌كند اگر انسان آزادي و اختيار نداشته باشد و در مقابل اراده الهي و يا عوامل طبيعي دست بسته و مجبور باشد ديگر تكليف و پاداش وكيفر مهفوم خود را از دست مي‌دهد.
متكلمين اسلامي‌دو دسته شدند: دسته اي كه از همان ابتدا معقوله ناميده شدند طرفدار عدل و اختيار و دسته ديگر يعني گروه اهل حديث كه بعدها شاعره ناميده شدند طرفدار جبر و افسر؟ گرديدند. البته منكران عدل, صريحا نگفتند كه منكر عدل الهي هستيم زيرا قرآن كريم كه هر دو دسته خود را حامي‌مي‌دانستند با شدت, ظلم را از خداوند نفي و عدل را اثبات مي‌كند. آغاز عدل الهي را به گونه اي خاص تفسير كردند گفتند عدل خود حقيقتي نيست كه قبلا بتوان آنرا توصيف كرد و مقياس و معياري براي كار پروردگار قرار دارد. اساسا معيار و مقياس براي كار الهي قرار دادن نوعي تعيين تكليف و وظيفه وتحديد و تقدير نسبت داده براي ذات حق محسوب مي‌شود. مگر ممكن است براي كار حق قانوني فرض كرد و آن قانون را حاكم بر او و كار او قرار داد. همه قوانين مخلوق او و محكوم او است و او حاكم مطلق است. هر نوع محكوميت و تبعيت, برند علو و قاهريت مطلق ذات اقدس الهي است. معني عادل بودن ذات حق اين نيست كه او از قوانين قبلي به نام قوانين عدل پيروي مي‌كند بلكه اين اينست كه او سر منشا عدل و ظلم متاخر و متنوع از كار پروردگار است عدل مقياس كار پروردگار نيست. كار پروردگار مقياس عدل  است. آنچه آن خسرو كند شيرين بود) معقوله كه طرفدار عدل بودند گفتند: عدل خود حقيقتي است و پروردگار به حكم اينكه حكيم و عادل است كارهاي خود را با معيار و مقياس عدل انجام مي‌دهد. ما آنگاه كه به ذات افعال نظر مي‌افكنيم قطع نظر از اينكه آن كار مورد تعلق اراده تكوين با تشريعي ذات حق قرار دارد يا ندارد مي‌بينيم كه برخي افعال و ذات خود با برخي ديگر متفاوت است. برخي افعال در ذات خود عدل است مانند پاداش به نيكوكاران, و برخي در ذات خود ظلم است مانند كيفر دادن به نيكوكاران و چون افعال در  ذات خود با يكديگر متفاوتند و ذات مقدس با وي تعالي خير مطلق و كامل مطلق و حكيم مطلق وعادل مطلق است كارهاي خود را با معيار و مقياس عدل انتخاب مي‌كند……………