شناسه پست: 14291
بازدید: 354

امپرسیونیسم فهرست مطالب
مقدمه
هنرو هنرمند
مبناي هنر
تقليد طبيعت
وظيفه هنرمند
هنر لازم و سودمندات
فصل اول
نقاشي قديم و جديد
امپرسيونيسم
شيوه هاي جديد نقاشي
اساس شيوه امپرسيوسيت
تاثير جو در رنگ ها
تاثير تغييرات نور در رنگ ها
تاثير رنگ هاي مجاور
رنگ هاي مکمل
روش رنگ آميزي
شيوه هاي جديد نقاشي
فصل دوم
مارسل دوشان وان گوگ
گوگن
سزان
مقدمه
پيش از آغاز اين تعال لازم است از زمينه هنر و هنرمند مطالبي را به عنوان مقدمه و شروع پژوهش عنوان نمائيم . نخست به مبحث هنر و هنرمند مي‌پردازيم، مشخص گردد که هنر چيست و هنرمند کيست :
هنر و هنرمند
در سالهاي اخير ، از هنر بسيار سخن بر ميان آمده است ليکن به جرأت مي توان گفت تاکنون نوشته اي که هنر را به مردم کتاب خوان کشور، بشناساند و تعريف جامع و دقيقي از آن به دست دهد ، به زبان فارسي در نيامده است . آنچه نويسندگان بزرگ پيشين ، درباره هنر گفته اند با مفاهيم وسيع و عميقي که اين واژه به ويژه در قرن نوزدهم و عصر ، يافته است سازگار نيست و تعاريفي نيز که در جزوات و مقالات مهنامه هاي پارسي از هنر آمده است ، به هيچ رو خواست کتاب خوانهاي وطن ما را بر نمي آورد . هنر در واقع به معني آن درجه از کمال آدمي است که هوشياري و خداست و ، فضل و دانش را در بر دارد و نمود آن صاحبه هنر را برتر از ديگران نشان مي دهد . صدها هزار انسان همه عمر خود را از نخستين روزهاي جواني ، براي اينکه بياموزند چگونه پاهاي خويش را به سرعت بچرخانند (رقاصان ) ، ديگران (موسيقي دانان ) براي آنکه بدانند چگونه انگشتان خود را با شتاب بر شستي ها و تارها بلغزانند ، و دسته ديگر (نقاشان براي آنکه بياموزند به چه طريق با رنگ ها هر آنچه را که مي بينند رقم زنند براي فراگيري آن تلاش مي کنند و مي آموزند و آنچه را که آموختند بخواحسن آنرا انجام دهد…. در واقع هنر نتيجه کوشش انسان براي ايجاد زيبايي است نقاشي ، پيکر سازي ، معماري و موسيقي و شاعري ، همه از فنون هنر است زيرا اين فنون جز جستجوي زيبايي و ايجاد و ايجاد آن هدفي ندارند زيبا چيزي است که دلپزير و خوشايند است اگرچه به ظاهر در زندگاني عملي سودي از آن حاصل نمي شود . بسا چيزها هست که هم زيبا و هم سودمند است اما دل که از زيبايي آن ها لذت مي برد به سودشان چشم ندارد . همين که فايده امور را به نظر در آوريم خواه نخواه ذوق زيبا پرستي از ما دور مي شود . کشتزار بهاري بار رخشندگي و خرمي سبزه ها و آن گل هاي خودرو که به رنگ هاي گوناگون صفحه سبز چمن را منقش کرده به چشم شما که در طلب زيبايي به دشت رفته ايد دلپذير است از آن به طلب مي آييد و صفت زيبا بدان مي‌دهيد. نزد شما زيباست زيرا از آن سودي نمي خواهيد اما براي کشاورزي که بايد از محصول اين کشت معاش کند و در نظري که بر آن مي افکند حاصل رنج خود را هنگام درو تخمين مي زند کشتزار زيبا نيست ، سودمند است .پس نتيجه مي گيريم که هنر در جستجوي زيبايي است و زيبايي و سودمندي دو تاست پس «ناسودمندي» صنعت اصلي هنر است پرده اي که پرداخته قلم سحر انگيز نقاش زبردستي است، شما را در تماشاي تناسب رنگ ها و چابکي خطوط آن در درياي لذت غوطه ور مي کند و از ديدن آن همه بدايعي که ملاحظه مي کنيد به وجد مي آيد و احساس لذت بيش از اندازه مي کنيد مبناي هنر :
مبناي هنر شوق زيبا پرستي است که فطري بشر است انسان همين که از حالت حيواني بيرون آمد اسير اين شوق مي شود زيبايي طبيعي را دوست دارد و مي کوشد از آن نيز در گذرد و طبيعت را اصلاح و تکميل کند . وحشيان هم از اين شوق و کوشش بي نصيب نيستند ، بر چهره و تن خود اشکالي نقش مي کنند و به گوش ، بيني و گردن و دست و پا زيور هايي مي بندند ترسيم اشکال و صورت ها به وسيله بشر کار تازه اي نيست .
در بعضي غارها نمونه هايي از نقاشي مردمان قبل از تاريخ بدست آمده که بسياري از آن ها با زبردستي تمام رسم شده است ذوق تزئين و آرايش صفت خاص بشر است و انسان را از جانوران ديگر متمايز مي سازد . تاکنون هيچ سگي ديده نشده است که گوشواره اي به گوش خود بياويزد .
اما وحشي ترين قبايل که از مدنيت و فرهنگ به دور هستند با صدف و تيغ ماهي و سنگ هاي رنگين براي گوش و بيني خود زيور مي سازند . …………..