شناسه پست: 9604
بازدید: 350

سرقت ، زمینه‌های فردی و اجتماعی وراهکارهای پیشگیری از‌‌‌‌‌ آن

فهرست مطالب
فصل اول 4
مقدمه، بیان مسئله وموضوع: 5
فصل دوم   ( تعاریف چارچوب نظری ودیدگاهها) 7
تاريخچه سرقت: 7
عوامل مرتبط با سرقت: 9
محل اقامت و وضعيت مسكن: 10
انسجام خانوادگي: 11
تأثير رسانه‌هاي جمعي: 12
مشكلات رواني و هوش‌بهر پايين: 13
تأثير همسالان: 13
سرقت و ساير جرايم: 13
سرقت از ديدگاه اسلام: 14
حد سرقت:(تعريف و شرايط) 14
شرايط اجراي حد: 16
فصل سوم 16
روش تحقيق 17
یافته های پژوهش: 18
جدول (2) سطح سواد اعضاي نمونه 19
نتیجه گیری وپیشنهادات: 39
منابع وماخذ: 41
چکیده: (سرقت،زمينه‌هاي فردي و اجتماعي وراهكارهاي پيشگيري از‌‌‌‌‌ آن)
رشدجرائم درجامعه شتاب فزاينده‌اي به خود گرفته است و اين  امر در مورد تمامي جرائم صدق مي‌كند. دلايل متعددي براي اين پديده ذكر كرده اند، ولي آنچه مسلم مي‌باشد آنكه گسترش روند خصو‌صي‌‌سازي، كاهش خدمات رفاه اجتماعي و رشد بيكاري دراين زمينه تأثير قاطع داشته ‌است.
  هدف از انجام تحقيق حاضر شناسايي عوامل زمينه ساز و مرتبط با بروز سرقت مي‌باشد. ترديدي نيست كه براي پيشگيري ‌يا مبارزه با هر پديده‌اي ابتدا بايد خود آن و عوامل مربوطه را شناخت. درهمين راستا با انجام این تحقيق گسترده برمبناي مصاحبه به مطالعه عوامل مرتبط با جرم سرقت بين مجرمين سرقت پرداخته تا گامي درجهت تحقق اهداف مذكور برداشته شود.
واژگان کلیدی:سرقت،زمینه های فردی واجتمائی ،زندانهای اهواز،مجرمین سارق،پیشگیری
  فصل اول
مقدمه، بیان مسئله وموضوع:
انسان موجودي است كه در اجتماع بدنيا مي آيد و همين دنيا آمدن يعني با چند نفر زيستن و اجتماعي شدن . او ارزشها ، ملاكها و رفتارها را ياد مي گيرد و اين روند برايش مزايايي دارد ، ليكن نكته مهم اينجاست كه اين روند هميشه ارمغان آور نيست . ارتباطات ، محيط ، فرهنگ ،خانواده و … همه دست به دست هم داده و چرخه اي ايجاد مي كند كه بصورت اختلال در شخصيت خودنمايي مي كند ( كريمي ، 1372 ) . ويژگيهاي شخصيت آدمي تحت تاثير عوامل زيستي، ارثي و محيطي است . تجارب مشترك در يك فرهنگ ،خرده فرهنگ و تجارب مختص فرد در تعامل با آمادگيهاي فرد ، شخصيت را شكل مي دهند ( اتكينسون ، هيلگارد، 1369 ) . از ديدگاه شامبياتي ( 1371 ) يكي از ابعاد شخصيت ، شخصيت ضد اجتماعي است كه نه تنها براي فرد معضل است كه يكي از معيارهاي بزرگ جامعه محسوب مي شود . افرادي كه داراي چنين شخصيتي هستند ، مي توانند دچار انحراف اجتماعي و بزهكاري گردند .
بزهكاري قدمتي برابر حيات آدمي دارد و تنها به دنياي امروزي اختصاص ندارد بطوريكه در غارها و مقبره هاي مصري جملاتي مبني بر عدم اطاعت فرزندان از والدين مشاهده شده است و جوامع بشري نيز از ديرباز روياي دست يافتن به جامعه اي آرماني را در سر مي پرورانده اند و در اين راستا علوم مختلف ايجاد شد و زندانها ، ندامتگاهها و كانون هاي اصلاح و تربيت ساخته شد و اينچنين تلاش براي شناسايي شخصيت بزهكارانه ادامه يافت ( كواراسوس ، 1367 ) . شخصيت بزهكارانه كه با انحراف اجتماعي خود را نشان مي دهد مي تواند يكي از روندهاي شكل گيري غير عادي يك شخصيت باشد و لزوما نيز با انحراف اجتماعي نيست و مي تواند پنهان نيز باشد . هر علمي بطور كلي از يكسري مفاهيم يا سازه هاي نظري و رابطه اي بين اين مفاهيم تشكيل مي شود ، اما واقعيت آن است كه تا وقتي كه مفاهيم نظري قابل اندازه گيري يا كمي شدن نباشد ، كشف قوانين و روابط علمي بمنظور پيش بيني پديده ها امكان پذير نيست ( براهني ، 1371 ) . شخصيت بزهكارانه و انحرافات اجتماعي ناشي از آن نيز نمي تواند خارج از اين اصل مورد تفحص قرار گيرد . بنابراين اندازه گيري و ارزيابي اين نوع شخصيت گام اول تبيين علمي بزه ديدگان است . مرحوم براهني (1371 ) از قول لرد كلوين مي گويد :”اگر بتوانيد آنچه را كه درباره اش صحبت مي كنيد ، اندازه بگيريدو آنرا بصورت كمي بيان كنيد ، ميتوانيد مدعي باشيد كه درباره آن چيزي مي دانيد “ . در این تحقيق به شناسايي عوامل زمينه ساز و مرتبط با بروز سرقت مي‌ پردازیم. ترديدي نيست كه براي پيشگيري ‌يا مبارزه با هر پديده‌اي ابتدا بايد خود آن و عوامل مربوطه را شناخت.و بايد دانست كه مجرمين يك طيف را تشكيل مي‌دهند و به همين دليل، توضيح ساده‌اي دربارة علت ارتكاب جرم آنها وجود ندارد. بسته به اينكه فرد دست به سرقت ماشين، كلاهبرداري، سرقت جزئي يا قتل بزند دلايل مي‌توانند متفاوت باشند مثلاً يك فرد هيجان خواه با اتومبيل مسروقه در بزرگراه با سرعت غيرمجاز رانندگي مي‌كند و دستگير مي‌شود. يا كلاهبرداري تحت تأثير اغواي ديگران و امكان فريب ديگران روي مي‌دهد ولي سارق خرده‌پا شايد بخاطر نيازمالي به اين عمل دست زده است. به اين ترتيب نحوة برخورد با آنها بايد متفاوت باشد. با اين وجود دو دسته عوامل ارثي و محيطي را در زمينة ارتكاب جرم مؤثر دانسته اند. در اين تحقیق به بررسی ویژگیهای شخصیتی- اجتمائی وخانوادگی مجرمین سرقت زندانهای اهواز می پردازیم .
درهمين راستا با انجام این تحقيق گسترده برمبناي مصاحبه به مطالعه عوامل مرتبط با جرم سرقت بين مجرمين سرقت پرداخته تا گامي درجهت تحقق اهداف مذكور برداشته شود.
تعريف سرقت:
 با توجه به اين كه ماهيت سرقت پيچيده مي باشد، هركدام از محققين يا صاحب‌نظران رشته‌هاي مختلف درمورد آن تعاريف خاصي ارائه كرده اند كه درپي نقل مي شوند:
 از نظرلغوي، كلمه اي است عربي به معني دزديده و استراق سمع ، دزدانه گوش دادن هم از آن گرفته شده است(صبري،31:1378)
«سرقت اين است كه انسان مال حرامي را(مال ديگران را)براي خودش بردارد»(قربان حسيني،31:1371).
در ماده 212قانون حدود و قصاص چنين آمده است:
«سرقت عبارتست از ربودن متقلبانه شيئ از ديگري».
 درماده197قانون مجازات اسلامي نوشته شده است كه سرقت عبارت است از: «ربودن مال ديگري به طورپنهان».
درساير كشورها نيز ازعناصر مشابهي براي تعريف سرقت استفاده شده است، مثلاً درحقوق فرانسه كه بخش زيادي ازقوانين حقوقي كشورمان منبعث ازآن است چنين آمده:
«هركس شيئ را كه متعلق به او نيست، متقلبانه بربايد مرتكب جرم دزدي شده است»(وليدي 158:1375).
درقانون حقوقي آلمان اين تعريف ازسرقت آمده است:
«كسي كه به يكي از طرق غير مشروع مال منقول متعلق به ديگري را به قصد تملك ببرد  سارق است.»(سيد علي حائري شاه باغ 99:1374).قوانين حقوقي انگلستان سرقت را اين گونه تعريف مي كنند «سرقت عبارت است از ربايش مال قابل دزديدن به طور متقلبانه و برخلاف رضايت مالك با قصد محروم ساختن مالك، به طور دائم» (ميرمحمد صادقي،198:1366). با توجه به موارد فوق آنچه در همه تعاريف مشترك است از اين قرار مي باشد:
الف) تصاحب ( از آن خود نمودن)
ب) وجود مال ( اعم ازكالا، اثر فرهنگي وهنري)
ج) تعلق به غير ( مالكيت فرد بر مال ثابت شده باشد)
ه) قصد تملك دائمي يا استفاده از شيئ
سه جزء اول را عناصر مادي جرم سرقت و دو جزء آخررا عناصر رواني جرم نيز گفته‌اند (صبري46:1378).