شناسه پست: 11878
بازدید: 359

برکه های تثبیت فاضلاب
فهرست مطالب فصل اول: 5
كليات 5
سيستم بركه هاي تثبيت فاضلاب: 6
جدول اـ مزايا و معايب مختلف سيستم هاي تصفيه فاضلاب (Ar thur 1983) 7
حذف نوترنيت ها 10
نوتيرنت هاي مورد نياز: 11
حذف نوترنيت ها: 13
فيلترهاي سنگي: 15
مشكلات بركه هاي اختياري و تكميلي 21
جلبک شناسی 26
رده‌بندی جلبکها 27
تاژه‌بندی 29
اساس طبقه بندی 31
چرخه زندگی جلبکها 34
دینوفیتا 37
زیستگاه جلبکهای قرمز 42
ویژگیهای جلبکهای قهوه‌ای 44
لامیناریا 46
اطلاعات اولیه 48
کریپتوفیت‌ها 50
فاکتورهای کنترل کننده رشد جلبکها 53
انواع سولفوباکترها 55
شاخه سیانوکلروفتا 56
جلبکهای سبز پرده ای و سیفونی 59
نوررسانی ILLUMINATION 64
نگهداری دیواره های استخر : 68
جلبکهای موثر در تصفیه فاضلاب 69
فتوسنتز جلبكي 70
عوامل موثر بر اكوسيستم هاي بركه 71
رشد جلبكي و توليد اكسيژن 73
حذف فسفر در بركه ها 76
حذف نيتروژن: 76
كنترل جلبك ها 77
پرمنگنات پتاسيم 79
پوشش هاي بركه 80
تغييرات جمعيت پروتوزوئرها: 81
مروري بر مطالعات گذشته: 83
فصل دوم : 89
روش كار ، بحث و نتيجه گيري 89
جدول شماره (2) نتايج مربوط به فروردين ماه 1385 91
جدول شماره (3) نتايج مربوط به ارديبهشت 1385 92
جدول شماره (5) ميانگين 4 ماهه پارامترها 92
آشنایی با میکروسکوپ 98
تفسير نتايج به دست آمده 103
بخش ترجمه: 108
2ـ بخش ترجمه از كتاب 119

برکه های تثبیت فاضلاب گودال های خاکی هستنند که فاضلاب خانگی و دیگر فاضلاب ها برای مدت طولانی در آن ها نگهداری شده و با عمل ته نشینی و به کمک نور،  حرارت، رشد جلبک ها و میکروارگانیسم ها مواد آلی موجود در فاضلاب تجزیه و تثبیت می گردند.
فرایند های طبیعی در تصفیه فاضلاب در برکه نقش اساسی  داشته و برکه ها جزء روش های ارزان قیمت تصفیه فاضلاب هستند. مهمترین معایب برکه ها تولید بو، پرورش حشرات ، بالا بودن غلظت جامدات معلق در پساب، نیاز به زمین زیاد و اتلاف آب به علت تبخیر و نشت والودگی اب های زیر زمینی
می باشد.
متداولترین نوع برکه ها برکه های اختیاری تثبیت فاضلاب هستند. که در آنها همزیستی میان جلبک ها و باکتری ها  در جریان است. برکه های اختیاری دو نوع می باشند یکی برکه های اختیاری اولیه که فاضلاب خام را دریافت می کنندو دیگری برکه های اختیاری ثانویه که فاضلاب ته نشین شده یا پساب برکه بی هوازی را دریافت میکنند و برکه تثبیت اختیاری مورد بررسی ما از نوع دوم است.
رنگ فاضلاب در برکه های اختیاری به رنگ سبز دیده می شود. غلظت جلبک ها در پساب برکه های اختیاری با توجه به میزان بار گذاری و درجه حرارت معمولا در محدوده 2000- .500 میکروگرم کلروفیل a در هر لیتر قرار دارد .گاهی رنگ برکه به صورت قرمز یا صورتی در می آید به ویژه زمانی که بار آلی ورودی به آنها بالاست و به سبب وجود باکتری های اکسید کننده سولفید می باشد.[1]
فصل اول:
كليات
سيستم بركه هاي تثبيت فاضلاب:
گزارش بانك جهاني (Shuval .et. al 1986) مفهوم بركه هاي تثبيت فاضلاب را كه سيستم بسيار مناسبي براي استفاده خروجي آن در كشاورزي است تصديق كرد. جدول (1) مزايا و معايب بركه ها را در مقايسه با ساير فرآيندهاي بيولوژيكي تصفيه فاضلاب با سرعت زياد و سرعت كم، فراهم كرده است. نكته اينكه لاگن هاي هوادهي شده و سيستم WSP به عنوان سيستم هاي تصفيه بيولوژيكي فاضلاب با سرعت كم بررسي شده اند بركه هاي تثبيت، فرآيندهاي تصفيه فاضلاب ترجيح داده شده اند در كشورهاي در حال توسعه كه زمين غالباً با هزينه و موقعيت معقول در دسترس است و نيروي كار متخصص اندكي وجود دارد.
جدول اـ مزايا و معايب مختلف سيستم هاي تصفيه فاضلاب (Ar thur 1983)
معيار تصفيه خانه پيش ساخته تصفيه خانه لجن فعال لجن فعال هوادهي ممتد صافي هاي چكنده BF نهرهاي اكسيداسيون لاگن هوادهي شده WSP بركه هاي تثبيت مواد زائد
عملكرد تصفيه خانه حذف BOD F F F F G G G
حذف FC فكال كلي فرم P P F P F G G
حذف SS مواد جامد معلق F G G G G F F
حذف كرمها P F P P F F G
حذف ويروس ها P F P P F G G
فاكتورهاي اقتصادي سادگي و ارزاني احداث P P P P F F G
سادگي بهره برداري P P P F F P G
زمين مورد نياز G G G G G F P
هزينه هاي راهبري P P P F P P G
نياز به انرژي P P P F P P G
هزينه هاي دفع لجن P F F F P F G
كليفرم هاي مدفوعي = Fc
جامدات معلق = SS
خوب = G
قابل قبول = F
بد يا ضعيف = P
سيستم هاي بركه تثبيت فاضلاب براي رسيدن به اشكال مختلف تصفيه در سطح بالا با سه مرحله به صورت سري، بسته به استحكام مواد آلي ورودي فاضلاب و كيفيت واقعي خروجي طراحي شده اند. به منظور سهولت راهبري و قابليت انعطاف پذيري بهره برداري، حداقل دو سري از بركه هاي موازي در برخي طراحي ها تركيب شده اند. فاضلاب هاي قوي، با BOD5 در غلظت بيش ازmg/l 300  (ميلگرم بر ليتر) غالباً اولين مرحله بركه بيهوازي رايج شده است. كه به يك سرعت بالاي حذف از لحاظ حجم سنجي برسيم. فاضلاب هاي ضعيف تر يا جايي كه بركه بيهوازي به لحاظ محيطي غير قابل پذيرش است حتي فاضلاب هاي قوي تر (گفته مي شود در حدود BOD5 1000mg/l) ممكن است مستقيماً در بركه اختياري اوليه تخليه شوند خروجي از بركه بيهوازي اوليه به بركه اختياري ثانويه كه شامل دومين مرحله تصفيه بيولوژيكي مي باشد، سرريز خواهد شد. به دنبال بركه اختياري اوليه يا ثانويه، اگر حذف بيشتر پاتوژن ها ضروري مي باشد، بركه بلوغ براي رسيدن به تصفيه مرحله سوم (پيشرفته) رايج است. شكل هاي سيستم هاي بركه به لحاظ تركيب ظاهري در شكل (1) داده شده است. اگر چه ساير تركيب ها هم ممكن است استفاده شود.
بركه بيهوازي:
حذف نوترنيت ها
نيتروژن:
در سيستم هاي WSP چرخه نيتروژن در حال انجام است. احتمالاً به استثناء نيتريفيكاسيون و دنيتريفيكاسيون، در بركه بيهوازي نيتروژن آلي به آمونياك هيدروليز مي شود. به همين خاطر غلظت آمونياك در خروجي بركه بيهوازي عمدتاً بالاتر از غلظت آن در فاضلاب خام است (بدون زمان انتقال در فاضلابرو كه آنقدر طولاني است كه همه‌ي اوره تبديل مي شود قبل از اينكه به WSP برسد) تبخير آمونياك به نظر مي رسد كه فقط مشابه به مكانيسم حذف نيتروژن باشد كه تا حدي در بركه بيهوازي اتفاق مي افتد.
سوارس 1996 و ديگران دريافته اند كه حذف نيتروژن در بركه اختياري خيلي كم اتفاق مي افتد.
فسفر:
مكانيسم حذف فسفر اغلب شبيه جابجايي در بركه بلوغ است (maraetal 1992).
ملاحظات محيطي:
فاكتورهاي فيزيكي به اندازه فاكتورهاي شيميايي بر محل زندگي ميكروارگانيسم ها و با اين حساب در فرآيند تصفيه بي هوازي فاضلاب مؤثرند. فاكتورهاي محيطي خيلي مهم كه در ملاحظات داده شده اند عبارتند از: دما، PH، درجه اختلاط، نوترنيت هاي مورد نياز كنترل آمونياك و سولفيد و حضور تركيبات سمي در ورودي (van Haandel amdle ttinga 1994)
دما:
با افزايش دما، سرعت واكنش ها هم افزايش مي يابد، به منظور داشتن يك سرعت قابل قبول توليد متان، دما بايستي بالاي 20 درجه سانتيگراد حفظ شود. سرعت توليد متان براي هر 10 درجه سانتيگراد افزايش دما در رنج مزوفيليك دو برابر مي شود. (Droste. 1997).
PH:
بر اساس مطالعات Zehnder 1982 و ديگران، رنج PH بهينه براي همه‌ي باكتري هاي متانوژنيك بين 6 تا 8 است اما مقدار PH براي ساير گروه ها در حدود 7 است. Van Haadel and lettinga 1994 مشاهده نموده مشاهدات و همچنين يادآور شده است كه، چون جمعيت اسيدوژنيك ها كمتر به PH هاي مختلف حساس هستند، تخمير اسيد در آنها بيشتر از تخمير متانوژنيك ها خواهد بود. بعد ممكن است نتيجه آن اسيدي شدن محتويات ظرف واكنش باشد. بنابراين سيستم، اغلب حاوي ظرفيت بافري مناسب براي خنثي كردن توليد اسيدهاي فرارو دي اكسيد كربن، كه در فشار واقعي حل شده اند، خواهد بود.
درجه اختلاط:
جداسازي هظم از ساير فرآيندها و به كار بردن اختلاط اولين پيشرفت ها عمده در تصفيه بيهوازي بودند. اختلاط يك فاكتور مهم در كنترل PH و حتي راهبري شرايط محيطي است. پخش عوامل يا فرعي در حجم رآكتور و پيشگيري در تجمع به صورت ساختار محلي از غلظت هاي بالاي توليدات ميانه متابوليك كه ممكن است از فعاليت متانوژنيك ها ممانعت به عمل آورد. بر عكس، اختلاط ناكافي شرايط مساعد توسعه ريز محيط هاي نامطلوب را فراهم مي كند.
نوتيرنت هاي مورد نياز:
باكتري هاي متانوژنيك و اسيدوژنيك سرعت هاي رشد آهسته اي براي توليد مقداري سوبسترا دارند و اين بيشتر نتيجه كمبود نوترنيت هاي مورد نياز در مقايسه با سيستم هاي هوازي است. به عبارت ديگر، در سيستم هاي بي هوازي توليد لجن 20% كمتر از مقدار لجن توليد شده در سيستم هاي هوازي براي مقدار مشابه سوبسترا است و همچنين P و N مورد نياز بايد به نسبت كاهش يابد.
كنترل سولفيد و آمونياك:
باكتري هاي بيهوازي مي توانند با غلظت هاي بالاي آمونياك سازگار شوند، اما نوسانات زياد مي تواند براي فرآيندها زيان آور باشد. آمونياك آزاد خيلي سمي تر از يون آمونيوم است و در مقادير PH بالا ايجاد مي شوند. فاضلاب هاي با محتوي مقادير بالاي پروتئين مقادير مشخص آمونياك توليد مي كنند كه باعث بالا رفتن قليائيت مي شود. فاضلاب هاي محتوي خون مي تواند بيكربنات آمونيوم كافي براي افزايش PH بيش از حد رنج اپتيموم را توليد كند و اين براي تصحيح PH شرايط اسيدي مورد نياز است. در بيشتر موارد محتواي پروتئين فاضلاب به قدر كافي بالا نيست تا باعث مشكلات سميتي آمونياكي شود.
در برخي موارد، سولفيد مي تواند در فرآيندي كه منجر به كاهش سولفات ها مي شود تغيير شكل يابد. سولفيدها خود براي متانوژنزها و كاهنده هاي سولفات جلوگيري شده است. اما بر طبق نتايج Rinzema (1988)، غلظت سولفات بالاي mg/l 50 (معمولاً در سيستم هاي تصفيه خانه فاضلاب بي هوازي پذيرفته شده است) پايينتر از حداقل غلظت ايجاد شده مشكلات سيستمي است.
تركيبات سمي:
ساير تركيبات از قبيل فلزات سنگين و مواد آلي كلره بر سرعت هضم بي هوازي حتي در غلظت هاي خيلي پايين مؤثر هستند. بخشي از سولفيد، اكسيژن همچنين بالقوه تركيبات سمي هستند كه مي توانند به همراه جريان  وارد رآكتور شوند. اگرچه حضور اين تركيبات در فاضلاب خانگي به اندازه‌ي غلظت هاي ممانعت كننده نمي باشد. اگر اكسيداسيون در لايه هاي بالايي بركه وجود نداشته باشند، گازهاي بدبو مي توانند پخش شوند.
بركه اختياري:
حذف نوترنيت ها:
نيتروژن:
در بركه هاي اختياري و بلوغ، آمونياك بوسيله جرم بيولوژيكي جلبك هاي جديد تشكيل مي شود. در نهايت آلگ ها نابود شده و در ته بركه ته نشين مي شوند، در حدود 20 درصد جرم سلول هاي جلبك ها غير قابل تجزيه بيولوژيكي است و نيتروژن با اين ذرات باقيمانده كه در ته بركه ساكن مي شوند، ارتباط دارد اين با ذرات قابل تجزيه بيولوژيكي كه در نهايت به داخل مايع بركه منتشر مي شوند، ارتباط دارد و چرخه بازگشت مجدد به سلول هاي جلبك براي شروع دوباره‌ي فرآيند است.در PH بالا، مقداري از آمونياك بركه را به صورت تبخير ترك مي كند. Mara and pear som 1986 تصديق كردند كه در تحت شرايط معيني برخي از جلبك هاي بخصوص مي توانند تطابق يابند و غلظت هاي بالاي mg/l 50 را تحمل كنند.
شواهد اندكي براي نيتريفيكلاسيون وجود دارد (و از اينجا دنيتريفيكاسيون، بدون اينكه فاضلاب داراي غلظت بالاي نيترات باشد)، جمعيت باكتري هاي نيتريفاير در WSP  خيلي كم است، اولاً در نتيجه‌ي عدم وجود محل هاي فيزيكي جهت چسبيدن باكتري ها در منطقه هوازي، اگرچه خودخوري به وسيله‌ي جلبك هاي بركه ممكن است همچنان اتفاق بيفتد. كل نيتروژن حذف شدن در سيستم هاي WSP
مي تواند 80% يا بيشتر، و حذف آمونياك مي تواند بالاي 95 درصد باشد.
فسفر:
قابليت حذف كل فسفر در WSP به اينكه چه مقدار ستون آب بركه را ترك و وارد بركه ته نشيني
مي شود، بستگي دارد. اين در نتيجه ته نشيني فسفر آلي در جرم بيولوژيكي جلبكي و ترسيب فسفر آلي (اساساً هيدروكسيل آپاتيت در سطح PH بالاي 5/9) در مقايسه با مقداري كه به حالت معدني بر
مي گردد و مجدداً حل مي شود، اتفاق مي افتد. به همراه نيتروژن، فسفر در رابطه با ذرات غير قابل تجزيه بيولوژيكي سلول جلبكها كه در رسوبات ته نشين شده باقيمانده اند، است. بنابراين بهترين راه افزايش حذف فسفر در WSP افزايش تعداد بركه هاي بلوغ است، چنانكه به تدريج بيشتر و بيشتر فسفر به صورت ته نشين ساكن مي شود. از عملكرد خوب سيستم دو بركه اي، حذف جرم 70% از فسفر كل ممكن است قابل پيش بيني باشد.
فلزات سنگين:
Polprasrasert and Champratheep (1989) and kaplan (1987) و ديگران سرنوشت فلزات سنگين در هر بركه اي را مورد بررسي قرار دادند. جذب فلزات در بركه هاي بار شد چسبيده در مقايسه با بركه هاي بدون رشد چسبيده افزايش مي يابد. گزارشات كاپلن و ديگران فقط يك كاهش جزئي در كل غلظت فلزات نشان مي داد، اگر چه ذرات به خصوصي بيشتر حل پذير بودند. مطالعه به وسيله Moshe (1972) نشان داد كه غلظت بالاي يون هاي فلزي (d, cu, zn, Ni) بخصوص براي كلرلا سمي هستند، كه از گونه هاي رايج بركه هاي تثبيت است و اين فلزات توانايي تأثير نامساعد در بركه را دارند. اگرچه، PH بالا (بيش از 8) باعث مي شود يون هاي فلزي رسوب كنند و به فرآيند تصفيه كه به طور معمول اتفاق مي افتد در بركه اجازه مي دهند.

حذف جلبك ها از خروجي بركه اختياري:
روش هاي زيادي براي حذف جلبك ها از خروجي ها توسعه يافته اند، كه شامل فيلتراسيون يا بستر سنگ و چمنزارها و ماكروفايتهاي شناور و ماهي هاي گياه خوار. همچنين استفاده از بركه بلوغ مي تواند بطور قابل ملاحظه اي غلظت جلبك ها را كاهش داده، سيستم هايي را كه بار اضافي ندارند بهبود بخشد.
بركه هاي با بار زياد آلگ ها
از ابتدا بوسيله‌ Oswald در دانشگاه كاليفرنيا در دهه 60 توسعه يافت، بركه هاي با بار زياد جلبك ها تا بهبود شرايط بهره برداريشان ادامه مي يابد و در ايالات متحده به طور ويژه اجرا مي شوند. اين سيستم ها از بركه هاي اختياري كم عمقتر هستند و با زمان ماند هيدروليكي كوتاهتري بهره برداري مي شوند. يك چرخ پره دار معمولاً يك جريان آب در بركه به صورت مسير تند آب را تشكيل مي دهد. توليد اكسيژن به طور مشخص بالاتر از طراحي هاي انواع بركه اختياري گزارش شده است. آلگ هاي ريز در اين سيستم ها توليد مي شوند و همچنين گزارش شده است كه خواص ته نشين خوبي دارند.
فيلترهاي سنگي:
بركه هاي تثبيت فاضلاب اغلب غلظت بالاي Tss در خروجي دارند كه ممكن است بسته به روش توزيع آبياري مناسب باشد يا نباشد. امكان چندين جلادهي براي استفاده در تركيب با WSP ها براي ارتقاء دادن خروجي بركه امكان پذير است، اينها كه به وسيله افزايش امكانات براي استفاده مجدد پساب است. (1995) middlebrooks پيشنهاد كرد كه تعدادي روش هاي ارزان قيمت براي جلادهي جريان خروجي وجود دارد كه شامل فيلترهاي سنگي و فيلترها شني به طور متناوب است. فيلترها سنگي، هنگامي استفاده مي شوند كه در تقارن با WSP ها، ارتقاء خروجي WSP را نشان بدهند. شرح تحقيقات در يك طرح آزمايشي فيلتر سنگي كه در WSP  هاي Assamra در jordan انجام شد، نشان داد كه محتويات خروجي كه بايد كاهش مي يافتند، خيلي زياد كاهش يافته اند، TSS و BOD60 درصد كاهش يافته اند، شمارش كل كلي فرم ها (TECC) حداكثر 94 درصد، و T-P نزديك 40% در يك نسبت بار kg/m3 04/0 – 33/0 از TSS. (Saidam, Ramadan and Bulter, 1995). اگر سطح بالاي TSS در جريان طراحي شستشو نباشد و خطر گرفتگي تجهيزات شستشو وجود نداشته باشد، TSS بالا، ممكن است با اضافه كردن ماده آلي به بافت خاك مفيد واقع شود.
محدود كردن خروجي ها:
محدود كردن خروجي حداكثر مقدار آلاينده‌ اي كه مجاز است براي تخليه از فاضلاب به مقصد نهايي را ترسيم مي نمايد. (مسير آب ها، درياچه هاي پشت سد براي استفاده مجدد و غيره) اين محدوديت ها در خيلي از كشورها براي رسيدن به علل جغرافيايي، اقليمي و يا اقتصادي اجتماعي وضع مي شوند. آنها به خوبي با خصوصيات فاضلاب در مقصد نهايي مرتبط هستند. براي مثال، كيفيت خروجي فاضلاب براي اقيانوس بايد كمتر سختگيرانه باشد نسبت به كيفيت خروجي فاضلاب براي استفاده در كشاورزي.
شاخص محدوديت خروجي، كيفيت خروجي پذيرفته شده و مورد نياز فاضلاب است. از اينجا، قبل از طراحي، اين محدوديت بايستي شناخته شود (از استانداردهاي عمومي خروجي مناطق شهري) چون آنها با ويژگي هاي كيفيت آب استفاده خواهند شد. يك مثال: كيفيت مورد نياز انجمن اروپايي براي خروجي WSP  براي تخليه در آبهاي ساحلي و سطحي.
BOD فيلتر شده: mg/l 25 (بدون BOD جلبك ها)
COD فيلتر شده: mg/l 125 (بدون COD آلگ ها)
جامدات معلق: mg/l 15
به علاوه، براي تخليه به محل هاي مشخص شده (مناطق حساس به اتروفيكاسيون)
نيتروژن كل = mg/l 15
فسفر كل = mg/l 2
(اگرچه، اگر جمعيت تحت سرويس بيشتر از 100000 نفر باشد، اينها دو مقدار به ترتيب 10 و 1 mg/l كاهش مي يابد) (انجمن كميته اروپايي 1991)
مثال ديگر از هندوستان است. كه استانداردهاي اصلي براي تخليه فاضلاب تصفيه شده به آبهاي سطحي در زمين قوانين براي حفاظت محيط زيست در آن داده شده است. (CPCB, 1996)، اهميت بيشتر اين ها براي طراحي WSP است تا دنبال شود.
BOD 30 ميلگرم در ليتر (فيلتر نشده)
جامدات معلق mg/l100
كل نيتروژن mg/l 100 به نيتروژن در ليتر
كل آمونياك mg/l 50 به نيتروژن در ليتر
آمونياك آزاد mg/l 5 به نيتروژن در ليتر
سولفيد mg/l 2
PH 9 ـ 5/5 [2]
عوامل موثر بر تصفيه در بركه ها
عوامل طبيعي
عوامل فيزيكي
عوامل شيميايي
عوامل طبيعي
الف) اثر باد  بركه هاي تثبيت بايد به نحوي طراحي شوند تا سبب فزوني تماس باد بر سطح آب شوند و در نتيجه اختلاط را تشديد كنند ، قرار گرفتن ضلع طول بركه در جهت باد غالب سودمند است ، در هر حال در صورت امكان در مواردي كه مشكل به وجود خواهد آمد ، بركه ها بايد در محلي قرار گيرند تا جهت باد غالب به سمت اجتماع مجاور نباشد.
ب) دما  تثبيت فاضلاب در بركه ها توسط واكنش هاي فيزيكي ، شيميايي و بيو شيميايي  كه عمدتاً توسط درجه حرارت متاثر مي شوند ، صورت مي پذيرد . بنابراين سرعت فتوسنتز و متابوليسم سلولي  ميكروارگانيسم ها در درجه حرارت هاي زياد افزايش يافته و در درجه حرارت هاي پايين كاهش مي يابد. طرح بركه تثبيت بايد اغلب شرايط نا مطلوب درجه حرارت را محسوب نمايد .
ج) بارش  بارش متوسط و حداكثر مي تواند اثراتي بر كاركرد و قابليت اطمينان بركه داشته باشد . زمان ماند در بركه ها درطي دوره هاي زماني بارش  كاهش مي يابد . بارش هاي سنگين مي تواند سبب رقيق شدن محتويات بركه كم عمق شوند و غذاي موجود براي توده بيولوژيكي را تحت تاثير قرار دهند.
اين باران ورودي به سيستم فاضلاب رو ممكن است مقادير قابل توجهي شن به بركه تثبيت وارد كند .
د) تابش خورشيد  شدت تابش خورشيد عامل مهمي در بهره برداري مطلوب از بركه هاي تثبيت است زيرا بطور غير مستقيم از طريق فتو سنتز جلبكي ، اكسيژن توليد مي كند . بركه هاي اختياري متكي بر تابش خورشيد هستند .
ه) تبخير  تبخير عاملي است كه همراه با نشت آب از كف نفوذ پذير بركه ، تعيين كننده ميزان كاهش جريان وارد شده به بركه مي باشد و در موارد حاد تعيين كننده اين است كه بركه پساب خروجي خواهد داشت يا خير . تبخير زياد ممكن است توازن اكولوژيكي در بركه را از طريق غلطت مواد جامد بر هم زند همچنين مي تواند سبب كاهش نا مطلوب عمق آب شده و زمان ماند را متاثر سازد .
ر) نشت  تحقيق در مورد خصوصيات خاك ، به ويژه آنهايي كه در ارتباط با قابليت نفوذ پذيري زمين در محل مورد نظر بركه هستند ، در مرحله طراحي بركه از اهميت زيادي برخوردار است . اين كار اطلاعات مربوط به نياز به پوشش در كف بركه را فراهم مي نمايد . آگاهي از عمق سفره آب زير زميني و استفاده از سفره مزبور نيز در مورد تصميم گيري در خصوص پوشش كف بركه كمك مي نمايد.