شناسه پست: 12528
بازدید: 394

تعليم وتربيت ازديدگاه اسلام
فهرست مطالب
مقدمه
تربيت از ديدگاه اسلام
تربيت وچالش هاي عصر حاضر
چالش هاي عصر حاضردر قلمرو تربيت ديني
تربيت وجايگاه اصول درنظريه هاي تربيتي
منابع
مقدمه
امروزه ما وارث جهاني پر از ناکاميها، شکستها، بيمناگي ها و سرخوردگيها هستيم، کنار نهادن عقل و خرد و پيروي از اميال دروني، غرايز حيواني و خودخواهي ها، انسان هايي بي رحم، بي منطق و تخريب گر ساخته است. وجود اينهمه بي عدالتي، سرگشتگي، جنگ و بسياري از رفتارهاي غيرعقلاني، مو يد اين امر است که بشر امروزي قبل از هر چيز به تربيت کردن نياز دارد. اکنون فن آوري هاي علمي روزافزون گشته است و مي رويم تا خود محصور محصولات خود باشيم. در کنار اين پيشرفتهاي دور از انتظار جاي چيزي خالي است. چيزي که به علم جهت مي دهد و آن چيزي جز اخلاقيات نيست. نبود تربيت صحيح و اخلاقيات موجب شده است که امروزه ما بيش از پيش مستعد آن باشيم که به همنوعان خود آسيب برسانيم. ماير  معتقد است که براي حل مشکلات موجود جهاني سه راه حل وجود دارد; جنگ، انقلاب و تربيت. به اعتقاد وي جنگ کابوس تصوير ناپذير است و انقلاب روش بيمناکانه ولي تربيت است که به آرامي انسان را رو به تکامل مي برد و او را متوجه امکانات خلاقانه خود مي کند. تربيت است که به انسان جهت مي دهد و او را هدفمند مي سازد و تربيت تنها داروي درد بشريت است. تعريف تربيت تربيت به طور سنتي به صورت ايجاد عادت از طريق بکارگيري شيوه هاي تنبيه و پاداش تعريف شده است. نگاه سنتي تربيت ناظر بر فرايندي بوده است که طي آن حداقل دو نفر، يکي به عنوان معلم يا مربي و ديگري به عنوان متربي به صورت بالا – پايين با يکديگر ارتباط دارند. در اينجا مربي داراي ويژگيها، مهارتها و توانمنديهايي است که مي خواهد آن را به متربي انتقال دهد. اين که اين انتقال بالا به پايين است بدين معناست که صرفا يک جريان يکسويه و يک طرفه که در آن معلومات مربي به متربي جريان پيدا مي کند، بين آن دو برقرار است. اين انتقال مهارتها و معلومات از طريق امر و نهي کردن و تنبيه و پاداش صورت مي گيرد. در اين فرمول که تمامي اطلاعات از طريق مربي به متربي جاري مي شود، متربي چاره اي جز اطاعت بي چون و چرا ندارد. چنين سيستمي اگر چه قديمي است اما هنوز در پاره اي از جوامع سنتي ، روستاها و مکانهائي که کمتر در معرض پيشرفتهاي تکنولوژيک و علمي بوده است به راحتي ديده مي شود. در بسياري از شهرها و روستاهاي کشورمان، يکي دو دهه شاهد چنين وضعي بوده ايم. تعليم مکتب خانه اي و تربيت پدر – فرزندي از خصوصيت چنين سيستمي است. اگر چه چنين تربيتي خالي از اشکال نيست ولي به نظر مي رسد جوامع کوچک و کمتر توسعه يافته از چنين سيستم تربيتي فايده زيادي مي برند. در اين جوامع ساده افراد زندگي روزمره خود را به دور از گرفتاريهاي امروز جهان سپري مي کنند. در چنين سيستمي پسر دنباله رو پدر است و هم از جهت ويژگي هاي روان شناختي و شخصيتي و هم از نظر منش و شيوه زندگي بسيار به پدر شباهت پيدا مي کند. نجارزاده، نجار و رعيت زاده، رعيت مي شود. در اينجا تعارض در انتخاب وجود ندارد، چون شق ديگري باقي نمي ماند تا انتخاب شود. همه چيز از قبل تعيين شده است. در واقع شايد بتوان گفت که گرفتاريهاي جهان امروز وقتي از طريق تکنولوژي به جوامع ساده تر سرايت پيدا کرد، همه ساختارهاي موجود آن را به هم زد. شکي وجود ندارد که تعليم و تربيت مدرن بود که جوامع سنتي را از هم پاشيد. کاربرد روشهاي علمي در تعليم وتربيت، ويژگي مشخص تربيت مدرن و امروزي است. رابطه يکسويه مربي و متربي در اين شيوه مردود شناخته شده است……..