شناسه پست: 18329
بازدید: 344

آفرينش
فهرست مطالب
مقدمه:
آفرينش از ديدگاه قرآن
آفرينش از ديدگاه نهج البلاغه
آفرينش از ديدگاه فلسفي
آفرينش از ديدگاه بعد اجتماعي
آفرينش از ديدگاه زيست شناسي
آفرينش از ديدگاه تكاملي
آفرينش از ديدگاه قرآن و تكامل
آفرينش از ديدگاه باستان شناسي
نتيجه گيري
منابع
مقدمه:
آن خداوندي كه در دل نور ايمان آفريد
در شب تاريـك بنگر مــاه تـابـان آفريـد
با ملائك گفت آن دم آدمي را سجده كن
حلوق لعنت از جهان از بهر شيطان آفريد
تيغ را بر حلق اسماعيل پيــغمـبر نـهاد
بعد از آن از بهر مؤمن عـيد قـربان آفريد
حضرت داوود را آهـنگري داده به ياد
مور را ملك سخن از بهر سليمـان آفريـد
آدم بيچاره را بنگر كه بــهر گنــدمي
كرد بيرون از جنت پـيــر دهـقان آفــريد
آن كه يوسف را از پدر كـرده جــدا
از براي مصر شورش هم به زندان آفريد
«سرآغاز دين،خداشناسي است؛باور داشتن او،و كمال باور داشتن خدا،شهادت به يگانگي اوست،و كمال توحيد اخلاص،و كمال اخلاص،خدا را از صفات مخلوقات جدا كردن است.زيرا هر صفتي نشان مي دهد كه غير از موصوف،و هر موصوفي گواه مي دهد كه غير از صفت است،سپس كسي كه خدا را با صفت مخلوقات تعريف كند او را به چيزي نزديك كرده،و با نزديك كردن خدا به چيزي،دو خدا مطرح شده،و با طرح شدن دو خدا،اجزائي براي او تصور نموده و با تصور اجزا براي خدا،او را نشناخته است.و كسي كه خدا را نشناسد به سوي او اشاره مي كند و هر كس به سوي خدا اشاره كند،او را محدود كرده،به شمارش آورد.و آن كس كه بگويد«خدا در چيست؟»او را در چيز ديگري پنداشته است،و كسي كه بپرسد«خدا بر روي چه چيزي قرار دارد؟»به تحقيق جايي را خالي از او در نظر گرفته است؟،در صورتي كه خدا همواره بوده،و از چيزي به وجود نيامده است.با همه چيز هست،نه اينكه همنشين آنها باشد،و با همه چيز فرق دارد نه اينكه از آنان جدا و بيگانه باشد.انجام دهندة همة كارهاست،بدون حركت و ابزار و وسيله،بيناست حتي در آن هنگام كه پديده اي وجود نداشت،يگانه و تنهاست،زيرا كسي نبود،تا با او انس گيرد،و يا از فقدانش وحشت كند.»
آفرينش از ديدگاه قرآن:
بسنم الله الرحمن الرحيم
«اقرا باسم ربك الذي خلق(1)خلق الانسان من علق(2)اقرا و ربك الأكذم(3)الذي علم بالقلم(4)علم الإنسان…
بنام خداوند بخشندة مهربان
اي رسول گرامي برخيز و قرآن را نبام پروردگارت كه آفريننده عالم است بر خلق قرائت كن آن خدائي كه انسان را از خون بسته(كه تحول نطفه است)آفريد بخوان قرآن را بدانكه پروردگار تو كريمترين كريمان عالم است آن خدائيكه بشر را علم نوشتن به قلم آموخت،و به آدم آنچه را نمي دانست به الهام خود تعليم داد،باز چرا انسان از كفر و طغيان باز نمي ايستد و سركش و مغرور مي شود چون كه به غنا و دارائي (ناچيز دنيا)مي رسد محققاً بسوي پروردگار باز خواهد گشت،اي رسول،ديدي آن كس را كه منع مي گرد آن بندة خدا را كه به نماز مشغول شد،آيا چه مي بيني اگر (آن رسول)به راه راست باشد و خلق را به تقوي و پرهيزكاري امر كند آيا شما مردم به اين كس كه حق را تكذيب مي كند و از او رد مي گرداند چرا رأي مي دهيد………