وقوع انقلاب در کشور های مختلف
فهرست مطالب
انقلاب های رنگی
تحرکات برای انقلاب مخملی در ایران
انقلاب مخملی یا رنگی
واژهی انقلاب مخملی
تفاوت انقلابمخملی با انقلاب رنگی
مبانی نظری انقلاب رنگی
مولفه های انقلاب رنگی
متقاعد سازی نخبگان یا سناریو سازی
انقلاب های رنگی در کشورهای مختلف و خاورمیانه
انقلاب های رنگی جدید در خاورمیانه
به دنبال اتقلاب مخملی در ایران
انقلاب مخملی چیست؟
طراحی واجرای پروژه جدید
منابع
انقلاب های رنگی
انقلاب رنگی يا انقلاب مخملی يا انقلاب گلی نوعی دگرگونی بدون خونريزی است كه آن را برای اولين بار «واسلاوهاول» رئيس جمهور سابق چك كه در آن زمان رهبر مخالفان اين كشور بود، بر سر زبانها انداخت. انقلابهای رنگی به يك رشته از تحركات مرتبط با هم اطلاق می شود كه در جوامع پسا كمونيستی در اروپای شرقی، مركزي و آسيای مركزی توسعه يافت و احتمالاً در حال نفوذ به ديگر مناطق از جمله خاور ميانه است. برخی ناظرين از آن به عنوان موجی انقلابی ياد می كنند. «انقلاب رنگی به تغيير و تحولاتی اطلاق می شود كه تاكنون در كشورهای باقی مانده از بلوك سابق شرق اتفاق افتاده و هيأت حاكمه اين كشورها جای خود را به حكومتهای يكسره طرفدار غرب دادهاند. اين تحولات با وقوع «انقلاب مخملی» در دوره ۶ هفتهای ۱۷ نوامبر تا ۲۹ دسامبر ۱۹۸۹ در چكسلواكی آن زمان آغاز می شود و با وقوع تحولات مشابهی به شكل زنجيرهای در صربستان (دو مرحله ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰)، گرجستان (۲۰۰۳)، اوكراين(۲۰۰۴) و قرقيزستان(۲۰۰۵) ادامه می يابد.
پس از پايان جنگ سرد و فروپاشی بلوك شرق، كشورهای بلوك مذكور با خروج از سيطره كمونيست اين بار به دام اقتدارگرايی گرفتار شدند، چنين كشورهايی اولين هدف انقلابهای رنگی واقع شدند، هدف اصلی اين انقلابها حذف كامل دو مانع بزرگ هژمونی آمريكا بر جهان يعنی چين و روسيه است، اين تلاشها در غالب يك جنگ سرد غيرايدئولوژيك همچنان در جريان است و هنوز نتيجه نهايی خود را آشكار نساخته است.
تمامی دگرگونی های سياسی كه از آنها با نام انقلابهای رنگين ياد می شود، واجد ويژگی های پيوسته و همگون در علل و شكل تحولات می باشند، كه ذيلاً به آنها اشاره می شود:
1. تمامی آنها (به جز قرقيزستان) بدون استفاده از ابزارهاي خشونتآميز و طي راهپيمايي خياباني پيروز شدند.
2. تمامي اين تحركات با شعارهايي مبتني بر دموكراسي خواهي و ليبراليسم انجام گرفتند.
3.نقش دانشجويان و نهادهاي غيردولتي(NGOs)در بروز آنها پررنگ بود.
4. دليل اصلي وقوع انقلاب وجود خصوصياتي چون اقتدارگرايي، فقدان چرخش نخبگان، ناكارآمدي در حل مشكلات عمومي و عدم مقبوليت عمومي حكومت وقت بود و جرقه انقلاب به دنبال بروز خطايي از سوي حكومت، نظير تقلب در انتخابات روشن شده بود……………