شناسه پست: 5784
بازدید: 361

فهرست مطالب:

چکيده

مقدمه ………………………………………………………………………………………………………1

فصل اول؛ طبيعت و نقاشان منظره پرداز

– انسان شرقی و غربی در مواجهه با طبيعت …………………………………………………………4

– ويژگی های منظره پردازی ايرانی و اروپايی ………………………………………………………7

فصل دوم؛ نقاشی معاصر ايران

– تفکر و نقاشی معاصر ايران ……………………………………………………………………………18

– تحولات فرهنگی هنری دهه40-20 …………………………………………………………………20

فصل سوم؛ حسين کاظمی

– در باره حسين کاظمی …………………………………………………………………………………..27

– نقدهای منتشر شده ……………………………………………………………………………………….30

– تحليل آثار ………………………………………………………………………………………………… 33

فصل چهارم؛ منوچهر يکتايی

– درباره منوچهر يکتايی ………………………………………………………………………………….51

– نقدهای منتشر شده ……………………………………………………………………………………….56

– تحليل آثار ………………………………………………………………………………………………….61

فصل پنجم؛ ابوالقاسم سعيدی

 – درباره ابوالقاسم سعيدی ………………………………………………………………………………76

– نقدهای منتشر شده ……………………………………………………………………………………..80

– تحليل آثار ………………………………………………………………………………………………..82

فصل ششم؛ سهراب سپهری

– درباره سهراب سپهری …………………………………………………………………………………98

– نقدهای منتشر شده ……………………………………………………………………………………101

– تحليل آثار ………………………………………………………………………………………………104

فصل هفتم: نتيجه گيری

– نتيجه گيری ……………………………………………………………………………………………..123

– فهرست منابع ……………………………………………………………………………………………127

                                                                                                       Abstract –

چکيده:

نقاشی معاصر ايران به دوره ای اطلاق می شود که از دهه 1320 آغاز شده است و تا کنون ادامه دارد. در اين رساله چهار تن از نقاشان که فعاليت خود را از دهه های آغازين اين دوران شروع کردند، مورد بررسی قرار خواهند گرفت؛ حسين کاظمی، منوچهر يکتايی، ابوالقاسم سعيدی و سهراب سپهری.

اين نقاشان به طور عمده طبيعت را وسيلة بيان کار خود قرار داده اند. انتخاب اين نقاشان بر اين ديدگاه استوار است که هر يک از آن ها از زاويه ای خاص و نگاهی شخصی به يک موضوع مشترک نگاه می کنند. تمامی آن ها از فرهنگ ايرانی سر بر می آورند و به دوره ای مشترک تعلق دارند، هر چند تحت تأثير فضاهای مختلف، تأثّرات متفاوتی در آثار آن ها آشکار می شود. در اين رساله سعی می شود تا با تأمل در مفهوم طبيعت و خوانش دوره کوتاهی از نقاشی معاصر ايران، سرانجام به طور جداگانه، با تأمل بر آثار هر نقاش به دنيای درونی او  نزديک شويم. در اين سفر نگارنده سعی می کند با همدلی با خالق اثر به عميق ترين لايه های تخيل او نزديک شود. پايه چنين تحليلی بر نقد تخيلی استوار است. بر اين اساس وحدت و بقای خيالپردازی در توشه گيری از عناصر چهارگانه وجود؛ آب، باد، خاک و آتش به انسجام می رسد. در غير اين صورت پايه های تخيل سست است و اثر هنری اصيل در حد بازی های فرمی و تصويری تنزّل خواهد کرد. اين که تأثيرات بيرونی تا چه حد به اين دنيای درونی هنرمند راه می يابند و او چگونه در رسيدن به خلقت وجودی ناب اثر با عنصر خلق آن اثر يگانه می شود مورد تحليل قرار خواهد گرفت.

کليد واژگان: حسين کاظمی، منوچهر يکتايی، ابوالقاسم سعيدی، سهراب سپهری، طبيعت، نقاشی معاصر ايران، نقد تخيلی

مقدمه :

رابطه انسان و طبيعت رابطه ای ازلی است. از زمان سرآغاز انسان طبيعت را مأوای خود دانسته، گاه با آن در ستيز بوده و گاه آن را مورد پرستش و احترام قرار داده است، آن را زمينه تخيّل خود قرار داده است و با آن اسطوره پردازی کرده است. در اين رابطه ازلی است که جايگاه انسان در هستی معنا پيدا می کند و انسان از اين رهگذر به کشف و شهودی در وجود خود دست پيدا می کند. در هر زمان که انسان از طبيعت دور شده است گويی به اضمحلال وجود خود نزديک شده است. انسان شاعر، انسان عاشق، همواره در عميق ترين لايه های تخيّل پيام آور پيوند با هستی و عشق به طبيعت است.