شناسه پست: 19146
بازدید: 356

چارچوب نظري ارتقاء زندگي عشاير
فهرست مطالب
چارچوب نظری ارتقاء زندگی عشایر ۵
نظریات عزیز کیاوند ۵
استراتژی های توسعه پیشنهادی گروه مطالعاتی هامون ۷
نظریات ابراهیم حیاتی ۸
نظریات دکتر حسینی ۹
نظریات دکتر عباس بخشنده نصرت ۱۰
نظریات دکتر پاپلی یزدی ۱۱
۷۰ راهبردهای پیشنهادی کنفرانس بین المللی DANA 12
درک ضرروت تحول در وضعیت کنونی جامعة عشایری کشور ۱۵
توانمندیهای محیطی و نقش آن در توسعه پایدار مناطق عشایری ۱۸
درآمدزایی ، اشتغال و تأثیر آن بر توسعه پایدار جامعة عشایری ۲۰
۵-۱۰-۳- تخصیص منابع مالی و اعتباری و اهمیت آن در آینده جامعة عشایری ۲۱
۶-۱۰-۳- سازمانهای اجرایی و نقش آنها در توسعه جامعة عشایری ۲۲
۷-۱۰-۳- گرایشها، نیازها و خواسته های عشایر کوچنده و تأثیر آن بر چارچوب نظری توسعة مناطق عشایری کشور ۲۳
۸-۱۰-۳- برنامه ریزیهای دولت و تأثیر آن بر وضعیت جامعة عشایری ۲۵
۱۲-۳- اسکان جامعة عشایری به اشتغال به کشاورزی در قلمروهای مستعد کشت و زرع ۲۸
۱۳-۳- توسعه جامعة عشایری با اسکان آنان و اشتغال به کارهای صنعتی ۲۹
۱۴-۳- توسعه جامعه عشایری با تدام کوچ نشینی در قلمروهای ایلی دارای توانمندی برجسته ۳۰
۱۵-۳- تحلیل و جمع بندی نهایی ۳۱
اهداف پیش بینش شده برای ارتقاء زندگی عشایر ایران ۳۳
اهداف پیش بینی شده در اسناد برنامه های پنج سالة کشور ۳۳
الف: برنامه پنجساله اول توسعه ۳۷
ب- برنامه پنجساله دوم توسعه ۳۹
ج – برنامه پنجساله سوم توسعه ۴۲
ت – سند چشم انداز جمهوری اسلامی در افق بیست ساله (۱۴۰۴ – ۱۳۸۴ خورشیدی ) و جامعة عشایری ۴۸
ث- سیاستهای کلان جمهوری اسلامی دربارة جامعة عشایری کشور ۴۹
ج – برنامه پنجساله چهارم توسعه (۱۳۸۸-۱۳۸۴ خورشیدی) و جامعة عشایری ۵۰
الف – اهداف از نگاه گروه مطالعاتی هامون ۵۱
اهداف کلی توسعه ۵۲
اهداف کمی ۵۲
اهداف از دیدگاه محققان مختلف ۵۴
ب – دیدگاه پروفسور اهلرز ۵۸
پ – دیدگاه پروفسور گارت ویت ۵۸
ث – بیانه کنفرانس بین المللی عشایر و توسعه ۵۹
ج. پیام رئیس جمهور وقت به کنفرانس بین المللی عشایر و توسعه ۶۱
ح. پیام وزیر جهادبازرگانی ۶۱
خ. اهداف مطرح شده توسط مسئولین سازمان امور عشایر ایران ۶۲
د- اهداف اولیه از دیدگاه عشایر ۶۳
جمع بندی اهداف ۶۴
چارچوب نظری ارتقاء زندگی عشایر
مشکل ما شیوة تولید است نه کوچ یا اسکان، این شیوة تولید عشایری است که هماهنگی خود را با مقتضیات زمان از دست داده است و جماعتهای عشایری برای تغییر شیوة تولید خود تنها دو راه عقلایی را در پیش دارند :
الف) تولید بر پایه کشتزارهای دامی
عشایر، سنت و سابقه دیرینه ای در دامداری دارند، از طرفی تقریباً تمام روستاهای ما روستاهای کشاورزی هستند. اگر قرار باشد دهواره های جدیدی با جماعتهای عشایری کوچنده پدید آید با فعالیت اصلی آنها بر محور پرورش دام ، آن هم تا جایی که ممکن باشد دامپروری نوین امروزی صورت گیرد. این دهواره ها باید علوفه و خوراک دام تولید کنند. در چنین دهواره هایی نگرانی همیشگی و دیرینة مهندسین کشاورزی کشور دربارة جدایی کشاورزی از دامداری برطرف خواهد شد ونمونه ای از ادغام و هماهنگی کامل آن دو پدید خواهد آمد، و از تصور به تحقق خواهد پیوست. در این دهواره ها باید روشهای علمی اصلاح نژاد دامها به منظور افزایش محصول (بهره وری) اعمال گردد.
ب) تولید بر پایة صنعت
در جاهایی که امکان ایجاد دهواره های عشایری بر پایة دامپروری نوین ممکن نباشد، پاسخ مسئله توسعه و تحول جماعتهای عشایری در صنعت است. مراد از صنعت بر خلاف تصور و روال فکری معمول، صنایع دستی و کوچک و کارهایی مانند گلیم بافی و جاجیم بافی نیست، این نوع صنایع میتوانند در مواردی درآمدهای جنبی و حاشیه ای ایجاد کنند و در طرحهای فقرزدایی به طور موقت به کار گرفته شوند، اما هرگز نمیتوانند محور تحول اقتصاد پویای نوینی باشند. از این نوع فعالیت و مهارتهای سنتی میتوان و باید به جای خود استفاده کرد اما دل و امید نهایی بستن به آنها فرصت و زمان را از دست دادن و به فاصلة عقب ماندگی از جهان متحول و در حال پیشرفت افزودن است. دلیلی نیست که جوانان عشایری نتوانند در صنایع مدرن و مجتمعهای صنعتی بزرگ به کار گرفته شوند. دلایل و شواهد چنانکه پیش از این اشاره شد بر له این امر است. واحدهای صنعتی و حتی شکلی از پارکهای صنعتی جدید، در جایی که تحول دامداری سنتی به دامپروری نوین ممکن نباشد، میتواند این نسل معلق را در منطقه نگهداری وجلوی اضمحلال میراث فرهنگی آن را بگیرد و به طور غیرمستقیم از بار مسائل شهری بکاهد.
«استراتژی که که از آن سخن گفتیم خط و مسیر حرکت آینده را در چارچوب یک استراتژی جامع و همه جانبه، رشد و تحول و توسعه ملی را نشان میدهد. این استراتژی هم کلی، هم دراز مدت و هم اختیاری است. تحول باید با تدریج و با تدبیر همراه باشد.
فضاهای زندگی عشایر کوچنده بسیار متنوع و گوناگون است. این گوناگونی و تنوع باید همیشه به شمار آید. به این واقعیت مهم باید آگاه باشیم که گاه طرح یا برنامه ای که برای طایفه ای جواب مطلوب می دهد حتی برای طایفة همجوار ممکن است مناسب نباشد. برنامه ریزی در چنین مواردی و در برخورد سنجیده و عقلایی و دورنگرانه با اینگونه مسائل است که منطق وزیبایی خود را به نمایش می گذارد.
«اصولا سازمان و ساختار اجتماعی جماعتهای عشایری به سازمان صنعتی بیشتر شباهت دارد تا به سازمان و ساختار روستایی