شناسه پست: 14892
بازدید: 379

فلسفه ازدواج در اسلام و مسيحيت
فهرست مطالب
مقدمه
چكيده:
روش شناسي تحقيق
الف- تبيين مسئله
ب- تعيين دامنه‌ي بحث در محدوده‌ي تطبيق و مقايسه
ازدواج در اسلام
الف- فلسفه ازدواج در اسلام
1- علت اساسي تشريع ازدواج
2- علل فرعي تشريع ازدواج
– حفظ نوع بشر
– حفظ دين
– رشد شخصيت و احساس مسئوليت اجتماعي
ب- اهميت و جايگاه ازدواج در اسلام
 
1- محبوبيت ازدواج نزد خداوند
2- ازدواج، پيماني مقدس
افزون بر روش‌هاي فوق، اسلام در مقام بيان اهميت
3- ازدواج، فضيلت بخش عبادت‌ها و اعمال
4- ازدواج، مايه بركت و موجب خير
5- ازدواج، سيره‌ي عملي انبيا و اولياي دين
ج- اهداف ازدواج از ديدگاه اسلام
1- تشكيل خانواده
– محبت و مودت نسبت به همسر و فرزندان
– توليد مسلمان كارآمد
2- پرورش نسل سالم و پاك
3- حفظ عفت و حياي فردي و اجتماعي
4- تأمين آرامش و سكون دل
اهداف مذموم ازدواج از ديدگاه اسلام
ازدواج در مسيحيت
1- تقديس ازدواج
الف- اهميت و جايگاه ازدواج در مسيحيت
2- ازدواج اتحادي دايم و ناگسستني
3- تجرد عامل تقرب به خدا
2- علت فرعي تشريع ازدواج
– نجات و رستگاري
ج- اهداف ازدواج از ديدگاه مسيحيت
1)- پيدايش فرزندان شايسته و پاك
2)- اهتمام به كثرت نسل
3)- ايجاد محبت و وفاداري و يكي شدن زوجين
4)- ايجاد پيوند ناگسستني
5)- تشكيل خانواده
وجوه اشتراك اسلام و مسيحيت در ازدواج
وجوه افتراق اسلام و مسيحيت در ازدواج
اهمیت ازدواج در جامعه یهود
اهمیت ازدواج در آیین زرتشتی
فهرست منابع:
 مقدمه
نوشتار حاضر نيز با بهره‌گيري از روش تطبيقي، به مقايسه‌ي پديده‌اي بزرگ و بـرجسته در زنـدگي انسـان يعنـي «ازدواج» در دو ديـن الهي و آسـماني «اسـلام» و «مسيحيت» مي‌پردازد.
چكيده:
بهترين راه شناسايي يك پديده، مطالعه‌ي فرانگر و بررسي در محمل‌هاي گوناگون است. شناخت همه‌جانبه و كشف فلسفه‌ي ازدواج نيز ميسّر نمي‌باشد، مگر در پرتو تطبيق و مقايسه. يكي از ابعاد مؤثر و حايز اهميت اين تطبيق، مقايسه‌ي ازدواج در دو آيين آسماني اسلام و مسيحيت است. از اين رو نوشتار حاضر، به بررسي تطبيقي علل و چرايي، جايگاه و اهداف ازدواج در اسلام و سپس در مسيحيت مي‌پردازد و در آخر يافته‌هاي حاصل را مورد مقايسه قرار مي‌دهد. مهمترين دستاورد اين تطبيق عبارت است از اين‌كه هر دو آيين، تنها راه مشروع تأمين نياز جنسي، ايجاد نسل پاك و تأمين محبت را در پرتو ازدواج و خانواده مي‌دانند؛ با اين تفاوت اساسي كه رهبانيت و تجرد نسبت به ازدواج در آيين مسيحيت از جايگاهي ويژه برخوردار است؛ در حالي كه در دين مبين اسلام، تجرد و رهبانيت امري كاملاً مردود است و برخلاف مسيحيت عامل تقرب به خداوند محسوب نمي‌شود؛ بلكه اين ازدواج است كه زمينه‌ساز تكامل و تقرب الهي خواهد بود.
واژگان كليدي:ازدواج، اسلام، مسيحيت، عزوبت، رهبانيت، خانواده.
 كلام خداوند و سخن وحي نه تنها با پيام و محتواي عالي و نغز خود راهنماي حق جويان و حقيقت‌طلبان است، بلكه در ارائه‌ي حقايق آييني و معرفي راه و روش نيز راهنمايي بي‌بديل و بي‌همتا است. يكي از روش‌هاي قرآن در اعطاي بصيرت و ايجاد بينش، مقايسه‌ي دو سوي موضوعات است. آن‌گاه كه قرآن آگاهان را در برابر جاهلان قرار مي‌دهد و استفهام معرفتي ارائه مي‌نمايد، همين شيوه از بصيرت‌آفريني را به كار مي‌گيرد: «هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعلمون»(زمر، 9) هم‌چنان‌كه با مقايسه‌ي نابينا و بينا و اهل ايمان و عمل صالح با انسان بدكار «و ما يستوي الاعمي و البصير و الذين امنوا و عملوا الصالحات و لا المسئ» (غافر، 58) روشي ديگر جهت نيل به علم و معرفت را به آدميان مي‌آموزد و در پرتو تطابق و تناظر، حوزه‌هاي ناگشوده‌ي معرفت را به روي انسان‌ها مي‌گشايد.
مطالعه‌ي تطبيقي در كنار ديگر روش‌هاي مطالعه، از جايگاه ويژه و منحصر به فردي برخوردار است. روي آورد مستقيم در شناخت يك پديده و بررسي يك مسئله، محقق و مخاطب را از آگاهي نسبت به ابعاد متعدد موضوع محروم كرده و هر دو را به سطحي‌نگري مبتلا مي‌نمايد و در نهايت به از دست دادن فهم عميق مي‌انجامد وليكن مطالعه‌ي مقايسه‌اي و تطبيقي، محقق و مخاطب را از حصرگرايي رها ساخته و ابعاد ناپيداي موضوع مورد نظر را در خلال مقايسه فرا روي وي مي‌گشايد…………………