شناسه پست: 14516
بازدید: 341

معاد فهرست مطالب
مقدمه
خصوصيات معاد ربطي به عقل ندارد
آيا مرده حرف ميزند
نطق اختصاص به زبان ندارد
حكمت رويا،تصديق انبيا است
نپذيرفتن از كم ظرفيتي است
منزل اول مرگ
روح به بدن داخل و خارج ندارد
كيفيت قبض روح                                                                                          
خدا ميميراند يا عزرائيل يا ملائكه                                                                         
خداوند براي مرگ اسبابي ساخته                                                                
شكل عزارئيل نسبت به محتضرها  
حضور ملائكه و شياطين هنگام مرگ
آساني و سختي جان دادن
سختي جان دادن كفاره گناهان مومن
آسان جان دادن كافر به خطر نيكي كرده
قبض ارواح كفار با شكنجه
شاگرد فضيل بي ايمان ميميرد
بي ايمان مردن در اثر گناهان
دوست داشتن مرگ
عالقمندي بهدنيا مذموم است عقلاً و شرعاً
دوستي دنيا صفت كفار و سر هر گناه
كراهت مرگ و گريه بر بستگان                                                                    
بي صبري نتيجه از آخرت                                                                            
الطاف وانعام خداوندي                                                                                                                         
حضور اهلبيت (ع)‌هنگام نزع                                                                        
گزارشهاي پس از مرگ  
سئوال و جواب قبر
پرسش و عقائد و اعمال
فايده سوال و جواب در قبر چيست
ديدار ملائك عذاب و ابتداي ناراحتي
در ساير پرسشها در ميماند
از كردار پرسش مي شود
انيس قبر عمل است
خداوند ميترساند
قيامت به حكم عقل
منكرين اخرت حكمت خدا را نفهميده اند
ناخن به منزله اهرم دست
دفع مواد زائد بوسيله موها
گرد دواي چشم درد از بدن جعل
آيا عالم وجود بي حكمت است
يك دندان بي حكمت نيست
اگر خوشي بود باز بيهوده بود
هر نوشي با هزاران نيش
براي لذت بي درد
معاد قابل شك نيست
لازمه عدل خدا بر پا كردن روز جزا است
راستگويان از قيامت خبر ميدهند
بهترين دليل امكان وقوع است
در معاد اعاده معدوم نيست
اقوي دليل امكان وقوع است
براي سومين با رنيز جمع ميفرمايد
زنده شدن مرده ها دردنيا
عزير صد سال مرد
چهار پرنده اي را كه دوباره زنده كرد
خدا بر هر كاري تواناست                                                                   
در علم خدا اشتباه وجود ندارد                                                             
دفع ضرر محتمل عقلا واجب است                                                      
احتمال عقلائي قابل اعتناء است                                                            
همه پيغمبران هشدار دادند   
قيامت بزرگ است
عمرو از فزع قيامت ترسيد
زمين آتشين زير پاي كافر
حشر سخن چين و حرامخوار و رباخوار
عذاب همسايه آذار و حاكم جور و خود پسند
گنهكاران از تچهره هايشان شناخته ميشوند
چگونه بر صورتهايشان حركت ميكنند
آنها كه از فزع قيامت در امانند
برزخ عالمي ميان دنيا و آخرت
حد وسط در نعمتها و نقمتها
عالم مثالي وبدن مثالي
تصوير در آينه با دوشرط
همه خوردنيها در يك خوردني جمعند
شدت تاثير و تاثر
صاحب قبري كه پذيرائي كرد
ترك كم فروشي و انجام نماز اول وقت
دوام لذت در عالم برزخ
عباي پر از برنج در وادي السلام
حيوانات ناله اموات را ميشنوند
قاتل هاشمي و ناله اش در خواب
موعظه عطار و يهودي طلبكار
آيا ميشود منكر مطالب گذشته شد
مراتب سه گانه خبر
دليل عقلي بر نبودن معاد نيست
محمد (ص) راستگوي مطلق است

مقدمه

 معاد از ماده عود بمعني برگشتن است چون روح دوباره ببدن برگردانيده ميشود. معاد از اصول دين مقدس اسلام و اعتقاد به آن واجب است كه هر كس دوباره پس از مرگ زنده ميشود و بجزاي عقيده و عملش ميرسد.مساله معاد كه ابتدايش مرگ و قبر و بعد برزخ و سپس قيامت كبري و پايانش بهشت يا جهنم است با اين حواس ظاهري درك نميشود هر چند اصل معاد بدليل عقل ثابت است بتفصيلي كه ذكر ميشود لكن محال است كسي بتنهائي سر در بياورد كه بعد از مرگ چه خبر است غير از وحي راه ديگري ندارد زيرا هر كس در هر عالم و مقامي است ادراكش از حدود آن عالم تجاوز نخواهد كرد مثلا طفلي كه د رعالم دحم است محال است چگونگي و بزرگي عالم بيرون رحم را بفهمد و محال است بي پاياني فضا و موجودات آنرا دريابد همچنين كسي كه در عالم ملك و اسير ماد9 و طبيعت است چگونه ميشود ملكوت را بفهمد كه باطن عالم ملك است و جايگاهش پس از خلاصي از اين عالم ميباشد و خلاصه خصوصيات عوالم پس از مرگ نسبت بكسي كه در عالم دنيا است غيب است و برا يشناختن آن جز تصديق آنچه را كه حضرت آفريدگار خبر داده راهي نيست.

خصوصيات معاد ، ربطي بعقل ندارد

بنابراين اگر كسي بگويد از عقل ما دور است كه پس از مرگ فالن طور شود اصلا حرفش مورد قبول نيست چون ربطي بعقل ندارد و جميع عقلا پشت بپشت هم بزنند از جزئيانات عالم ديگر خبري نخاهند داشت چيزي كه هست آنچه را كه محمد (ص) و آل او فرموده اند ما هم تصديق مينمائيم زيرا آن بزرگواران معصوم و محل نزول وحي حضرت آفريدگارند.

آيا مرده حرف ميزند؟

با اين بيان شبهاتي كه بعضي از بيخردان ميكنند معلوم شد كه همه بي اساس است مانند اينكه ميگويند كسي كه مرد بدنش در حكم جماد اس نظير چوب خشك، ديگر سئوال و جوابش در قبرش چيشت و ما اگر دهان مرده را از چيزي پر كنيم  روز ديگر قبرش را بشكافيم و جسدش را ملاحظه كنيم خواهيم ديد كه چيزي از دهانش خارج نشده است (جواب اين اشبه بزودي روشن ميشود)

 نطق اختصاص بزبان ندارد

اين اشكالات د راثر بيخبري از آخرت  دستگاه آفرينش و نداشتن ايمان بغيب اس اين استعجابها شاهد كمي اطلاع و فهم است خيال ميكند نطق فقط مال زبان اس ارواح نطقي نداردند جنبش براي پاي حيواني است ارواح جنبش ندارند، در حاليكه خودش هر شب هنگام خواب گفتگوها دارد بدون اينكه زبان و لبش جنبش داشته باشد و كسيكه نزديكش بيدار باشد صدايش را نميشنود و همچنين سيرها دارد بدون اينكه بدنش در بستر جنبش داشته باشد.

حكمت رويا ، تصديق انبيا است

حضرت موسي بن جعفر (ع) ميفرمايد بشر در ابتداي خلقت ، رويا (خواب ديدن) نداشت و بع خدا به او داد سببش آن بود كه خداوند پيغمبري را براي دعوت و هدايت مردم زمانش فرستاد و او مردم را به اطاعت و بندگي پروردگار عالم امر كرد گفتند اگر ما خداي را بپرستيم در برابرش چه داريم در حاليكه دارائي تو از ما بيشتر نيست آن پيغمبر فرمود اگر اطاعت خدا كنيد جزاي شما بهشت است و اگر معصيت كرديد و حرف مرا نشنيديد جاي شما دوزخ است گفتند بهشت و دوزخ چيست؟
پس براي ايشان هر دو را توصيف كرد و شرح داد پرسيدند كي به آن ميرسيم فرمود هنگاميكه مرديد گفتند ما مي بينيم كه مرده هاي ما پوسيده و ريسيده و خاك مي شوند و برا يآنها چيزي از آنچه و صف كردي نيست و آن پيغمبر را تكذيب كردند.
خداوند احلام (خواب ديدن) را براي آنها قرار داد در خواب ديدند كه ميخورند و مي آشامند و حركت ميكنند ميگويند و غيره چون بيدار شدند اثري از آنچه ديده بودند نديدند پس نزد آن پيغمبر آمدند و خوابهاي خود را بيان كردند آن پيغمبر فرمود خداوند خواست حجت را بر شما تمام كند روح شما چنين است هنگامي كه مرديد هر چند بدنهاي شما در خاك پوسيده شود ارواح شما در عذاب است تا قيامت (يا در روح و ريحان و ناز و نعمت)

نپذيرفتن از كم ظرفيتي است

لازمه عقل كثرت محتملات است يعني هر مطلبي كه ميشنود و محال فقلي نباشد احتمال بدهد شايد صحيح باشد و اگر خبر دهنده اش معصوم باشد بگويد حتما صحيح است. وقتي كه كم عقل و جاهل است ميگويد اين حرفها چيست؟
نپذيرفتن دليل بر گوچكي و كم ظرفيتي است كه نميتواند فوق طبيعت را دريابد مثل حيوان دو پائي است كه اندازه ادراكش همين است خوردن و خوابيدن و با جنس مخالف جمع شدن است البته با خر و گاو هم اگر بگويند وقت مردن ملك مي ايد يا در قبر سئوال و جواب ميشود نميتواند قبول كند چون حد ادراكش از شكم و فرجش نميگذرد. چنانكه قبول مطالب عاليه مال بزرگي و وسعت روح است. شرح مساله معاد بطور تفصيل اقتضاء ندارد آنچه كه ميشود از منزل اول تا آخر كه د راخبا ر اهل بيت (ع) ذكر شده گفته ميشود.

منزل اول مرگ

حقيقت مرگ بديده شدن علاقه روح از بدن است براي علاقه روح به بدن تشبيهات زيادي شده است بعضي گفته اند مثل كشتي بان و كشتي كه مرگ، كشتي را از تحت اختيار كشتيبا ن بيرون ميبرد ميگوئي پاي، دست من، چشم من، من غير از دست و پا و چشم و گوش است وقت يكه ميگوئي رفتم درست است كه تو رفتي لكن بپايت رفتي و تو غير از پا هستي، ميگوئي ديدم؛ شنيدم، گفتم همه برگشتش بشخص واحد است اين شخص، روح شريف تواست كه از اين مظاهر ظهور پيدا ميكند روح مي بيند، مي شنود اما از اين سوراخ چشم و گوش پس بيننده روح است اين چشم آلت ديدن اوست روح چراغي است كه در ظلمتكده تن روشن گرديده اس از مجراي چشم و گوش و ساير حواس روشنائي ميدهد.
مرگ يعني جابجا كردن چراغ. مثلا فرض كنيد د ركلبه اي كه چندين سوراخ داشته باشد چراغ كازي قرار دهيد از اين مجراها روشني ميدهد چراغ را ك بيرون بردند تاريك ميشود مرگ يعني بيرون بردن اين چراغ از بدن…………