شناسه پست: 19848
بازدید: 351

بررسي‌ روشهاي‌ برنامه‌ريزي‌ راهبردي‌ سيستمهاي‌ اطلاعات‌ مديريت‌
در سالهاي‌ اخير در سراسر دنيا هزينه‌هاي‌ فناوري‌ اطلاعات‌ (IT) در سازمانها، اعم‌ از كوچك‌ يا بزرگ‌، خدماتي‌ ياتوليدي‌، انتفاعي‌ يا غير انتفاعي‌، افزايش‌ يافته‌ است‌. هزينه‌هاي‌ خودكارـ سازي‌ دفتري‌ و خودكارـ سازي‌ توليد كه‌ شامل‌كامپيوترها، بسته‌هاي‌ كاربردي‌، توسعه‌ نرم‌افزارهاي‌ مطابق‌ با نياز، ارتباطات‌، شبكه‌هاي‌ كامپيوتري‌ و اينترنت‌ است‌سرمايه‌گذاري‌ محسوب‌ مي‌شود و معمولا به‌ منظور توسعه‌ اثربخشي‌، افزايش‌ بازدهي‌، نگهداري‌ و ارتقاي‌ جايگاه‌ رقابتي‌سازمان‌ صورت‌ مي‌گيرند.
متاسفانه‌ همه‌ سرمايه‌گذاريها و فناوري‌ اطلاعات‌ نتايج‌ مورد انتظار را به‌ بار نمي‌آورند. اين‌ واقعيت‌ به‌ همراه‌ گامهاي‌سريع‌ تغيير در منسوخ‌ شدن‌ فناوري‌ اطلاعات‌ در ابعاد سخت‌افزار و سكوهاي‌ نرم‌افزاري‌، مديران‌ سازمانها را وامي‌دارد كه‌برنامه‌ريزي‌ بلند مدت‌ در سرمايه‌گذاري‌ فناوري‌ اطلاعات‌ را مورد توجه‌ قرار دهند.
اين‌ مقاله‌ يك‌ مدل‌ ورودي‌ـ خروجي‌ را براي‌ توسعه‌ برنامه‌ اصلي‌ سيستمهاي‌ اطلاعات‌ مديريت‌ ارائه‌ مي‌دهد و در آن‌چندين‌ روش‌ برنامه‌ريزي‌ از جمله‌ روشهاي‌ برنامه‌ريزي‌ سيستمهاي‌ كسب‌ و كار (BSP) و رويكرد مهندسي‌ اطلاعات‌ براي‌توليد چنين‌ برنامه‌اي‌ مورد مقايسه‌ قرار مي‌گيرد.
علاوه‌ بر اين‌، در اين‌ مقاله‌ يك‌ روش‌ جديد براي‌ برنامه‌ريزي‌ فناوري‌ اطلاعات‌ كه‌ در آن‌ سعي‌ شده‌ است‌ ضمن‌برطرف‌ كردن‌ نقاط ضعف‌ روشهاي‌ موجود، بر نقاط قوت‌ آنها تاكيد شود ارائه‌ شده‌ است‌. در پايان‌ مجموعه‌اي‌ از عوامل‌ارزيابي‌ روشهاي‌ برنامه‌ريزي‌ فناوري‌ اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ كه‌ اهميت‌ نسبي‌ هر يك‌ از آنها از طريق‌ مصاحبه‌ روش‌مند بامتخصصان‌ ايراني‌ گزارش‌ شده‌ است‌.
كليد واژه‌ها: فناوري‌ اطلاعات‌، برنامه‌ريزي‌ راهبردي‌، معيار گزينش‌، ضرورت‌ برنامه‌ريزي‌، مدل‌ ورودي‌ـ خروجي‌، اولويت‌سيستمها، سيستمهاي‌ اطلاعات‌ مديريت‌، فرايند كسب‌ و كار، عوامل‌ حياتي‌ موفقيت‌
چكيده:
مقدمه‌
مديران‌، شركتها و سازمانها، اعم‌ از خصوصي‌ ودولتي‌، هر ساله‌ هزينه‌هاي‌ بسيار زيادي‌ را در زمينه‌فناوري‌ اطلاعات‌ (نرم‌افزار، سخت‌افزار، شبكه‌،آموزش‌، استخدام‌ نيروي‌ انساني‌، تحول‌ در سازمان‌و …) صرف‌ مي‌كنند. متاسفانه‌ در بسياري‌ مواردبازدهي‌ و اثربخشي‌ فناوريهاي‌ به‌كار گرفته‌ شده‌نسبت‌ به‌ هزينه‌هاي‌ مصرف‌ شده‌ پايين‌ است‌ كه‌قابل‌ تامل‌ و بررسي‌ است‌.
بقا و رشد سازمانها در گرو تغيير نگرش‌ به‌اطلاعات‌ به‌ عنوان‌ يكي‌ از منابع‌ اصلي‌ هر سازمان‌است‌ و بر اين‌ اساس‌، ضرورت‌ برخورد مناسب‌،منسجم‌ و برنامه‌ريزي‌ شده‌ مديران‌ با اين‌ منبع‌اولويت‌ بسيار بالايي‌ پيدا خواهد كرد. اهداف‌ وره‌آوردهاي‌ مقاله‌ متعدد هستند و در ادامه‌ به‌ آنهااشاره‌ مي‌رود، اما هدف‌ اصلي‌ تحقيق‌ انجام‌ شده‌اين‌است‌ كه‌ يك‌ مدير چگونه‌ روي‌ فناوري‌اطلاعات‌ سرمايه‌گذاري‌ كند.