شناسه پست: 8930
بازدید: 359

بی مهری به والدین
فهرست
بي مهري در اسلام
محبت در بنيان تشيع
روش پيامبر با مردم
ترميم عواطف انصار
سرزنش پيامبر (صلي الله عليه و آله) در مسامحه ابراز عطوفت
روش پيامبر در نوازش اطفال خود و ديگران
مهرباني و عطوفت امير مومنان
سفارشات پيامبر درباره مهر ورزي به بندگان خدا
انسان و مساله رفاقت
انسان و زندگي اجتماعي
جوان و مساله رفاقت
دوستي هاي ايام جواني
خطر رفيق بد
جوان و انتخاب رفيق
جوان و تمايل به رفاقت
انگيزه هاي دوستي
تفاوت رفاقت كودكان و جوانان
رفاقت بزرگسالان
جوان و رفاقتهاي اتفاقي
جوان و تعصب در رفاقت
جوان و دوستي افراطي

از امام باقر (عليه السلام) از پدرانش، از علي (عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: همنشيني با بدان موجب سوء ظن به نيكان مي شود و همنشيني با خوبان بدان را به خوبان مي پيوندد و همنشيني فجار با نيكوكاران فجار را به نيكان ملحق مي كند پس كسي كه وضع او بر شما مشتبه باشد و دين و روش او را نشناسيد به معاشرين او نگاه كنيد. پس اگر معاشرين او اهل دين خدا بودند او نيز بر دين خدا است و اگر بر دين خدا نبودند پس هيچ بهره در دين خدا براي هيچيك از آنان نيست همانا رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي فرمود:

كسي كه ايمان به خدا و روز آخرت دارد پس با كافر برادري نمي كند و با فاجر رفت و آمد نمي نمايد و كسي كه با كافري پيوند برادري ايجاد كند يا با قاجري رفت و آمد نمايد فاجر و كافر بوده است.

بي مهري در اسلام

اصولاً مردمي كه مهر و محبت ندارند و جاذبه ندارند افراد ناقصي هستند. امير مومنان علي (عليه السلام) مي فرمايد: ناتوان ترين مردم كسي است كه از دوست يافتن ناتوان باشد و از او ناتوانتر آنكه دوستان را از دست بدهد و تنها بماند.

محبت در بنيان تشيع

يكي از بزرگترين امتيازات مذهب تشيع بر ساير مذاهب اين است كه پايه و زير بناي اصل آن بر محبت بنا نهاده شده است، از اولين روز دعوت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كه اين مذهب پايه گذاري شد زمزمه محبت و دوستي علي (عليه السلام) در كار بود و دوستي امير مومنان (عليه السلام) امتياز شيعيان بود و بقدري شيعيان در محبت امير مومنان ثابت قدم و استوار بودند كه آن حضرت (عليه السلام) مي فرمود:

اگر با اين شمشيرم بيني مومن را بزنم كه با من دشمن شود، هرگز دشمني نخواهد كرد. و اگر همه دنيا را بر سر منافق بريزم كه مرا دوست بدارد، هرگز مرا دوست نخواهد داشت. زيرا كه اين مطلبي است ثابت و بر زبان پيامبراني جاري گشته كه گفت:

يا علي: مومن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمي دارد. از اين رو وقتي يكي از دوستان اميرالمومنين (عليه السلام) كه مردي با فضيلت و ايمان بود، متاسفانه از روي لغزشي كه از وي انجام گرفت و مي بايست حد بر او جاري شود اميرالمومنين (عليه السلام) به عنوان حد دزدي، پنجه راستش را بريد و به دست چپش داد. او در حالي كه قطرات خون از دستش مي چكيد مي رفت. در بين راه ابن الكواء خارجي آشوبگر، خواست از اين جريان به نفع خوارج و عليه علي )عليه السلام) استفاده كند، با قيافه اي ترحم آميز جلو رفت و گفت كي دستت را بريد؟! او به جاي اينكه ازعلي (عليه‌السلام) مذمت و يا شكوه كند گفت:

دستم را بريد آن كس كه آقاي جانشينان پيامبران، پيشواي سفيدرويان قيامت، ذي حق ترين مردم نسبت به مومنان، علي بن ابي طالب، مبارز شجاعان، انتقام گيرنده از جهالت پيشگان، بخشنده زكات،… .

رهبر راه رشد و كمال گوينده گفتار راستين و صواب شجاع مكي او بزرگوار باوفا…

ابن الكوء گفت: واي بر تو، دستت را مي برد و اين چنين ثنايش مي گوئي؟