شناسه پست: 21347
بازدید: 346

جهاني شدن ، حقوق بشر وگفتگوي تمدن ها
چكيده:
درروند جهاني شدن تغييرات غير قابل اجتنابي درزمينه هاي سياسي، اقتصادي واجتماعي ملل مختلف ايجاد مي شود كه مردم دول جنوب بيش از دول شمال متاثر مي گردند . بسياري ازاين تغييرات با مباني واصول حقوق بشر پذيرفته شده درحقوق بين المللي موجود درتعارض قراردارد. دراين مقاله سعي شده است نقاط تعارضي كه دراين روند بانفي حقوق بشر دردول جنوب حاصل خواهد شد ويا تقويت بعضي از جنبه هاي حقوق بشر دردول جنوب وشمال مورد بحث ، تجزيه وتحليل قرارگرفته وبررسي گردد. سپس موضوع گفتگوي تمدن ها مورد بحث قرارگرفته كه آيا مي تواند به عنوان يك راه حل عملي موفق آثار منفي احتمالي حقوق بشر ناشي از جهاني شدن را كاهش دهد ويا آثار مثبت احتمالي جهاني شدن را بر
حقوق بشر شمال وجنوب برابر ويكسان نمايد؟
واژگان كليدي:
گفتگوي تمدن ها ، جهاني شدن ، حقوق بشر، شمال وجنوب.
مقدمه
دراين مقاله تلاش شده جهاني شدن وآثار مثبت ومنفي ناشي از آن بر حقوق بشر مطرح گردد وگفتگوي تمدن ها به عنوان عملي ترين راه حل جهت كاهش آثار منفي احتمالي درآينده براين مسئله مورد تجزيه قرارگيرد. بنابراين ابتدا مفاهيم وتعاريف جهاني شدن ، تاريخچه آن ، گروه هاي رسمي وغير رسمي كمك كننده به اين مسئله وآثار ناشي از آن مورد بحث قرارمي گيرد.پس از آن به مباني ومنابع اصلي حقوق بشر واصول جهاني پذيرفته شده آن اشاره مي گردد وسپس با طرح آثار مثبت ومنفي ناشي از جهاني شدن توسط طرفداران ومخالفان اين مسئله مورد كنكاش قرارمي گيرد. درپايان طرح گفتگوي تمدن ها به عنوان يك راه كار موثر براي كاهش اثار منفي جهاني شدن بر حقوق بشر براي تمدن هاي شمال وجنوب به طور اعم وبراي تمدن هاي جنوب به طور اخص مطرح مي گردد ودرنهايت به جمع بندي بحث پرداخته خواهد شد.
تعريف جهاني شدن
درمورد تعريف جهاني شدن بايد گفت اينكه اين مسئله يك پديده است يا يك روند بين صاحب نظران يك تعريف واحد متفق عليه وجودندارد . بنابراين براي روشن شدن اين مفهوم بهتراست به تعاريفي كه مطرح شده به طور خلاصه اشاره شود مارتين آلبرو معتقد است (( جهاني شدن به فرايند هايي كه براساس آن تمام مردم جهان دريك جامعه واحد فراگير جهاني به هم مي پيوندند اطلاق مي شود)) (1) مانوكاستل مي گويد(( جهاني گرايي جامعه اي شبكه اي است كه درادامه حركت سرمايه داري درپهنه اقتصاد، جامعه وفرهنگ شكل مي گيرد)) (2) امانوئل ريشتر نيز (( جهاني شدن را شبكه ارتباطي متصل كننده انسان هاي پراكنده مي داند)) (3) ودرنهايت آلوين تافلر مي گويد(( جهاني شدن درعصر دانايي راهي براي انتقال كالا، خدمات وسرمايه ميان ملل است )) (4) درهمين زمينه برداشت ها وتعاريف مختلف ديگري نيز مطرح شده از قبيل – درهم ادغام شدن بازارهاي جهاني براي تسهيل جابه جايي سرمايه ، نيروي كار، كالاؤ اطلاعات وفرهنگ، – اوج سلطه گري وسلطه پذيري يا اوج پيروزي سرمايه داري – جهاني شدن رقابت بي قيد وشرط بوده كه فقير رافقير تر وغني را غني تر خواهد كرد . عصر تحول سرمايه داري براي تمام انسان هاست كه درمركز شمال وپيرامون جنوب قرارمي گيرد، درجهاني شدن نقش دولت ومرز ملي كمرنگ مي شود وشركت هاي چند مليتي وسازمان هاي بين المللي .. جاي آن را مي گيرند(5)