شناسه پست: 8961
بازدید: 344

حافظه
فهرست مطالب

بخش اول
حافظه
انواع حافظه
جنبه هاي مختلف حافظه
روشهاي اندازه گيري حفظ
(2) روش يادگيري مجدد
(3) اندازه گيري حفظ از راه تشخيص
(5) يادآوري اموري كه با هم درك شده اند
3- يادآوري (Recall)
4- تشخيص
فراموشي (Forgetting)
دخالت (Interference)
عقب راندن (Repression)
عوامل موثر در حافظه
1- محرك
2- با معني بودن
3- كل و جزء
4- نقل
5- اجراي تمرين در وقت غيرمتمركز يا پراكنده
6- سرعت يادگيري
7- زمينه عاطفي
بخش دوم
حافظه
شناخت حافظه
حافظه در تشبيه
حافظه و عضله
حافظه و انبار
مباني و شيوه هاي تقويت حافظه
انواع حافظه
نظام يادگيري
انتقال اطلاعات از حافظه كوتاه مدت ــــــــ حافظه بلند مدت
بخش سوم
حافظه در روانشناسي اثر هاري لورين ترجمه مشفق همداني
فصل اول
فرانك بارون
روح خلاقه فطري است
تمركز فكري رمز موفقيت است
فن يادآوري نام و چهره اشخاص را فراگيريد
يادآوري نام ها بدون استفاده از خاطره صورت
براي ديگران درد دل كنيد
ديگر از چه چيزهايي دلهره داريد؟

بخش اول
حافظه
حافظه شامل آن دسته از فعاليتهايي است كه بصورت حفظ، يادآوري، تشخيص و انجام آنچه در گذشته آموخته شده است ظاهر مي گردد. بعضي حافظه را يكي از اشكال يادگيري مي دانند. دسته اي آنرا نتيجه و دليل يادگيري فرض مي كنند. پاره اي از روانشناسان حافظه را فعاليتي مي دانند كه در عين ارتباط با يادگيري جدا از آن نيست.
به نظر اين دسته فرد ابتدا بايد چيزي را ياد بگيرد، آنگاه آنرا حفظ كند و در موقع معين بخاطر آورد و بالاخره تشخيص دهد كه اين امر را در گذشته آموخته است. حافظه از يادگيري جدا نيست و از جهتي عين يادگيري مي باشد. خصوصيت عمده حافظه حفظ و نگهداري است. يادآوري، تشخيص و اجرا، آثار و نتايج حفظ مي باشند. آنچه درباره يادگيري گفته مي شود در مورد حفظ نيز قابل بحث مي باشد روي اين اصل نمي‌توان اين دو جنبه از فعاليت ذهن را جدا از هم فرض نمود.
چنانچه در مورد يادگيري بيان نموديم ثورندايك و پيروان او يادگيري را نتيجه ارتباطات عصبي مي دانند و اصل تمرين و تكرار را پايه و اساس اين جريان قرار مي دهند.
بعضي از روانشناسان حفظ را نيز نتيجه برقراري ارتباطات عصبي فرض مي كنند و تحقق آنرا نتيجه تمرين و تكرار مي دانند. بنظر اين عده يادگيري و حفظ يك جريان است. همانطور كه ديديم تمرين و تكرار شرط اساسي يادگيري نيست. ممكن است امري را يكمرتبه انجام داد يا مطالعه كرد و آنرا ياد گرفت و بدون تكرار و تمرين بعد از زمان طولاني آنرا بخاطر آورد و دوباره انجام داد. با اينكه در جريان حفظ و يادگيري دستگاه عصبي دخالت كامل دارند و وقتي پوشش مغزي دچار لطمه و آسيب شود عمل يادگيري و حفظ را م ختل ميسازد معذلك نميتوان تغييرات عصبي را پايه و اساس حفظ و يادگيري قرار داد.
آن دسته از روانشناسان كه پايه و اساس يادگيري را تداعي معاني يا برقراري عكس العمل مشروط مي دانند حفظ را نيز نتيجه همين جريان فرض مي كنند. به نظر ايندسته مشابهت و مجاورت، اساس حفظ را تشكيل مي دهند. يادآوري و تشخيص نيز در اثر تداعي واحد بدون اراده يا از طريق ايجاد نداعيهاي متعدد و با دخالت اراده انجام ميشود.
پيروان گشتاليت عقيده دارند وقتي در جريان يادگيري كل موقعيت و كل موضوع مورد توجه شخص يادگيرنده باشد جريان يادگيري و حفظ به نحو كامل انجام ميشود.
چنانچه خواهيم ديد عوامل مؤثر در يادگيري در جريان حفظ و يادآوري نيز تأثير دارند. خلاصه آنچه سبب يادگيري ميشود در حفظ و يادآوري نيز تأثير دارد روي همين زمينه اين دو  جريان از هم جدا نيستند.