شناسه پست: 25671
بازدید: 386

دانلود مقاله روابط فرهنگی ایران و امریکا

امنيت ملي، دموكراتيزاسيون و رابطه ايران و آمريكا
کشور ما دچار دو معضل است که حل انها در گرو یکدیگرند. یکی مشکل رابطه با امریکاست و دومی مشکل مکراتیزه شدن ایران. این دو با هم مشکل امنیت ملی را بوجود اورده اند. پس معنی من از امنیت ملی دو جنبه دارد: امنیت داخلی ملت که از طریق حاکمیت جمعی و امنیت انسانی تامین میشود،یعنی همان دمکراتیزاسیون، و امنیت بیرونی که شامل دفاع ملی است و مشکل با امریکا امروز در راس ان قرار دارد. این دومی، یعنی دفاع ملی، بدون وجود اولی، امنیت ملی نمیاورد. امروز کشوری امنیت دارد که دولتش مشروعیت داشته باشد و دولتهایی مشروعیت دارند که حاکمیت جمعی و امنیت انسانی را اساس کار خود قرارداده باشند.حاکمیت جمعی به معنای حل و فصل مسايل و برآورده ساختن نيازها به نحوی که کل جامعه در آن دخالت داشته باشد است. امنیت انسانی بمعنی پذيرش حقوق شهروندان است که برابر اعلاميه جهانی حقوق بشر شامل نيازهای سياسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ارضی، نهادی، روحی، ايدئولوژيک و اطلاعاتی است. هدف دفاع ملی، حفظ جان ومال مردم از تعرض خارجی، و حفظ استقلال، تمامیت ارضی و وحدت مردم و کشور است.

روابط فرهنگی ایران و امریکا

ریشه های مشکل رابطه ایران و امریکا زیادند. قبل از هر چیز، رابطه با آمريكا در منطقه هيچ دوستي ندارد. اروپايي ها و روس ها به خاطر مخالفت و رقابت با شركاي آمريكايي خواهان عادي سازي روابط نيستند؛ اعراب نيز معتقدند عادي سازي روابط ايران و آمريكا، دوباره ايران را در منطقه وزنه قابل ملاحظه اي خواهد كرد؛ تركيه مخالف سرسخت اين رابطه است زيرا عادي شدن روابط ايران و آمريكا اثرات بسيار بدي بر اقتصاد آنها خواهد داشت.در اين ارتباط در دولت اسرائيل دو ديد وجود دارد گروه اول (وابستگان شارون) مخالف عادي سازي روابط و خواهان براندازي جمهوري اسلامي هستند. گروه دوم خواهانعادي سازي روابط هستند. چند ماه قبل از ترور، اسحاق رابين به كلينتون پيغام داده بود كه رابطه با ايران را برقرار كند چون تنها راه حل مشکل ایران و اسراییل ا ز دید ایشان، برقراري رابطه عادی بین ایران و امریکا است.مشكل ايران و آمريكا یک جنبه تاریخی هم دارد. در طول تاريخ ايران همواره به عنوان نماينده شرق تاريخی با نماينده غرب تاريخی در ستيز بوده است. با يوناني ها و رومي ها در جنگ بوده و زماني كه امپراتوري عثماني به قدرت ميرسد، ايران عثمانيهای سنّی را به عنوان نماينده شرق تاريخی نميپذيرند و با به وجود آوردن جريان شيعه صفوي در مقابل دولت عثماني ايستاده و انرا به زير سئواال ميبرد.

در دوران معاصر نيزایرنیها اول انگليسي ها را به چالش طلبیدند و امروز نیز رهبری جمهوری اسلامی فکر میکند كه با آمريكا بعنوان نماينده غرب تاريخی درمیدان چالش تاریخی است. آقاي خميني خود را ادامه نيروي تاريخي ای درايران ميدید كه به عنوان نماینده شرق تاريخی با نماینده غرب تاریخی مبارزه میکرد. اين تفكر اصولا توأم با خيالپردازي است و مشكل اصلي آن عدم مسئوليت پذيري اجتماعي و سیاسی آن است. در حال حاضر ايران به هيچ عنوان امكانات نمايندگي شرق را ندارد. جدا از خيال پردازيها و توهم، بدون امكانات عيني و بدون حاکمیت جمعی و امنیت انسانی در دوره معاصر اين نمايندگي امكانپذير نيست.جنبه ديگر ضدآمريكايي بودن ما ریشه در فرهنگی دارد که حزب توده و جنگ سرد در ایران رواج داد. اين تفكر علاوه بر جناح چپ كلاسيك در نيروهاي مذهبي نيز رسوخ داشته است. مشکل ديگر درک ذهني است كه ما از مسئله استقلال داريم؛ درک ما از استقلال، درکی ذهني است نه عيني. اگر به يك كانادايي بگوييد كه شما به آمريكا وابسته هستيد، با وجود حضور ملموس صنايع و محصولات آمريكايي در کشورش، انكار كرده و به شما ميخندد.در ايران 25 سال است كه آمريكا نقش قابل ملاحظه اي ندارد اما ما هنوز خود را وابسته میدانیم؛ ايرانيها، بدلایل تاریخی، يك هیولای ذهني از استقلال ساخته اند و نميتوانند از آن خلاص شوند.متاسفانه رهبران سیسی ایران از این ذهنیت ملی برای اعمال هدفهای ضد ملی خود حداکثر استفاده را برده و میبرند.

فرمت : قابل ویرایش | WORD | صفحات : 53

******************************************

نکته : فایل فوق قابل ویرایش می باشد