شناسه پست: 21288
بازدید: 388

قلمرو حقوق  در زمان و مكان
چكيده:
فلسفه تشريع نظام كيفري اسلام، تشكيل جامعه سالم بر مبناي سالم سازي محيط زندگي و پيشگيري از جرائم است، تا بشر در پي آشنايي به وظايف فردي و اجتماعي اش، از انجام هرگونه انحرافات خودداري ورزد و در صورت عدم تأثير اين راهكارها، مجازات دنيوي (حدود و تعزيرات) در نظر گرفته شده است؛ تا با برپايي حدود، مصالح بنيادين جامعه پاسداري شود و با اجراي تعزيرات بزهكاران تأديب و اصلاح شوند، در اين گفتار آنچه مطمح نظر است، نقش زمان و مكان در قلمرو حدود و تعزيرات مي باشد.
حدود، كيفرهاي منصوص شرعي هستند كه زمان  و مكان تنها در اجراي آن نقش دارند، اما تعزيرات كه تعيين و اجراي آن بر عهدة حاكم شرع است، نقش آفريني زمان و مكان در آن بيشتر محسوس بوده، به طوري كه در ملاك اصلي تعزير كه كمتر بودن آن نسبت به حد است، بر حسب مقتضيات، عدول از آن در مواردي به دلايلي خاص به چشم مي خورد و مجازاتي همسنگ حدود پيدا نموده است.
از نظر تاريخي قديمي ترين مقرراتي كه با پيدايش زندگي اجتماعي بشر به وجود آمده و همگام با پيشرفت علمي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي به رشد و توسعه خود ادامه داده، مقررات كيفري است. امروزه اين واقعيت را كم و بيش همگان پذيرفته اند زندگي اجتماعي در صورتي مطلوب است كه نظمي بر آن حاكم باشد. از اين منظر هر جامعه اي براي تنظيم روابط اجتماعي خود به قانون از جمله مقررات جزايي نيازمند است.
تأثير زمان و مكان بر ابعاد گوناگون زندگي انسان بر كسي پوشيده نيست. آنچه موجب تأسف مي‏گردد، مظلوميت احكام اسلام به ويژه حقوق كيفري آن است. در طول تاريخ به جز عصر رسالت و دوران كوتاهي پس از آن، در هيچ زماني قوانين جزايي اسلام به درستي اجرا نشده است. به اين ترتيب، از يك سو به دليل عدم ابتلاي جامعه به چنين بحث هايي و از سوي ديگر تبليغات بدخواهان در راستاي خشن جلوه دادن مقررات كيفري اسلام، فقيهان مسلمان چندان در اين عرصه مجال  تحقيق و تتبع در اين زمينه را پيدا ننموده اند، لذا به تدريج دامنة بحث مسائل كيفري اسلام محدود گشته و به تحليل رفته است.
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و تجديد حيات احكام اسلامي، قوانين كيفري آن نيز در جامعه مطرح گرديد. طبيعتاً پرسش هاي زيادي در اين زمينه فراروي حقوقدانان و فقيهان قرار گرفت. آنچه از لحاظ عيني و نظري جلب توجه  بيشتر مي‏نمايد، سؤال از تأثير زمان و مكان در قوانين جزايي اسلام است كه آيا قوانين جزايي اسلام با مقتضيات زمان و مكان مطابقت دارد يا نه؟ آيا زمان و مكان در تعطيل، كم و زياد شدن حدود نقش دارند؟ نقش زمان و مكان در اجراي تعزيرات چگونه است؟ آيا زمان و مكان در تبديل كيفر يا نحوء اجراي آن در چارچوب مقررات شرعي تأثير دارد يا خير؟
در اين نوشتار سعي شده اين موضوع از منظر روايات و حكم عقل مورد بررسي قرار گيرد. انتظار آن است كه تحقيق حاضر به عنوان گام آغازين – و نه اقدام نهايي – در اين زمينه تلقي گردد، كه خود مي‏تواند بستر مناسب براي تحقيقات بعدي باشد.
مكان و زمان
در لغت زمان به معناي وقت و مكان به معناي موضوع و محل است كه بر حسب عرف به مجموعة شرايط و تحولات زندگي يعني حوادثي كه در زمان و مكان اتفاق مي‏افتد، اطلاق مي‏شود، زمان و مكان بر حسب اين معنا شامل تمام وقايع اجتماعي، سياسي، فرهنگي و مانند آن مي‏ شود. اين معنا در هر يك از علوم مختلف كاربرد ويژه اي دارد، البته در فقه به جهت تمدن جديد بشري، نيازهاي گوناگون انسان ها در زمان و مكان هاي مختلف و مجموعه تحولات حاكم بر زندگي بشر و بلاخره مقتضيات زمان و مكان را شامل مي‏ شود.