شناسه پست: 18927
بازدید: 351

موضوع و مفهوم بانكهاي مركزي
فهرست مطالب فصل اول: موضوع و موقعيت بانكهاي مركزي
بخش اول: موضوع و مفهوم بانك
بخش دوم: موقعيت بانكهاي مركزي
فصل دوم: بررسي عوامل موجد بانك مركزي ايران
بخش اول: در بيان منظور
بخش دوم: بانك مركزي ايران يك ضرورت اقتصادي
بخش سوم: مطالعه در سيستم بانكداري جهان و احساس لزوم ايجاد بانك مركزي مستقل در ايران
بخش چهارم: نظراتي چند در بارة لزوم تشكيل بانك مركزي ايران
فصل سوم: چگونگي تشكيل بانك مركزي ايران
بخش اول: اقدامات شورايعالي اقتصاد
بخش دوم: طرح جديد قانون بانكي و پولي كشور
فصل چهارم: ارزش اقتصادي بانك مركزي ايران
بخش اول: نقش بانك مركزي ايران در توسعه اقتصادي
بخش اول
موضوع و مفهوم بانكهاي مركزي
مفاهيم مختلفي از بانكداري مركزي به ذهن آمده كه در همه آنها اين نكته مشترك است: بانك مركزي بانك معتبري است كه قسمت اعظم عمليات خود را بجاي اينكه از طريق افراد  صورت دهد به وسيله بانكها انجام ميدهد. و در اين معاملات به بازار پول و سرمايه بيشتر توجه دارد تا به منافع صاحبان سهام. بعبارت ديگر هر وظيفه ايرا كه در هر لحظه اي از زمان ايفا كند به موازات منافع عمومي خواهد بود بي آنكه جلب منفعت خويش محرك او بوده باشد.
بانكهاي مركزي در اقتصاد كشورها آنقدر موثر بوده اند و در صلح و جنگ دولتها را ياري كرده اند كه ستايشگران آن چون در مقام ستايش برآمده اند از آن مفهومي معادل چرخ و آتش گرفته اند و آنرا از اختراعات عمده جهان بشمار آورده اند. اين تشبيه هرچند تشبيهي بكمال تشبيهات ديگر نيست و نميتواند جاي خود را در ذهن آنچنانكه بايد باز كند. ولي بنابرآنچه بانكداران بزرگ اعتقاد كرده اند قدر متيقن اين است كه بانك مركزي مقتدرترين موسسه مالي است كه انسان امروز بخود ديده است, و براستي روساي بانك هاي مركزي در لحظاتيكه در باره پول تصميم اتخاذ ميكنند مقتدرترين مرد اقتصادي كشور خويشند.
هيس رئيس فدرال رزرو بانك نيويورك كه سابقه بانكداري را به ايران سه هزار سال پيش ميبرد و از نبوغ و دها مالي و پولي ايرانيان داد سخن ميدهد، ميگويد «بنابراين جاي شگفتي نيست كه بانكداران مركزي را گاه موبدان آئين مالي ميخوانند و آنانرا بجاي آرندگان فرائض مرموزي ميدانند كه براي عامه قابل درك نيست.»
عده اي نيز بانك مركزي را به قلب تشبيه نموده و گفته‌اند «گردش پول چون جريان خون ضامن حيات اقتصادي ملتهاست. شدت و فشار آن سبب پيدايش قدرت خريد زياد، تورم پولي وبالنتيجه تزلزل اركان اقتصادي و بالاخره توقف امور ميشود، و ضعف آن موجب تقليل قدرت خريد يعني بروز بحران و شيوع بيكاري و بالمآل تنزل درآمد ملي و سطح زندگي و بعبارت ديگر باعث ناتواني و سستي حيات اقتصادي ميگردد. لذا حفظ تناسب جريان پولي با وضع اقتصادي مهمترين وظيفه بانكهاي مركزي و مقامات مسئول هدايت سياست پولي كشورها گرديده است.»
امروزه بانكهاي مركزي را نه تنها عامل ثبات اقتصادي ميدانند بلكه آنانرا مظهر استقلال اقتصادي هركشور بشمار مي‌آورند كه يك واحد پولي ثابت ارائه ميكنند، و اين پديده را عامل مؤثري تلقي مي‌نمايند كه در جهت توسعه سيستم بانكداري سالم قدم برميدارد. بهمين دليل بود كه در كنفرانس سال 1921 بروكسل كه متخصصين و كارشناسان بين المللي ثبات ارز را بررسي ميكردند براي رفع مشكلات و پيشبرد هدفهاي اقتصادي بين‌المللي و اعاده نظم جهاني پول توصيه كرده‌اند كه در كشورهائيكه بانك مركزي وجود ندارد بايد حتماً تشكيل گردد.