شناسه پست: 20994
بازدید: 323

وضعيت حقوقي ـ فقهي رايانه در ايران
اشاره
رشد استفاده از رايانه در ايران و به كارگيري آن در فرايندهاي مختلف آموزش،صنعت، نشر و پژوهش، مسائل حقوقي نوظهوري را در پي داشت. اين مسائل ضرورتاً بايد در دستگاه فقهي و حقوقي ايران تحليل و قوانين مناسب با آن‏ها تصويب گردد.
بررسي‏هاي نظري پژوهش‏گران فقه و حقوق، بستر سازي براي دست‏يابي به قوانين كارآمد است. اين مقاله تلاش دارد براساس نيازهاي روز و مسائل نوظهور، متون فقهي و آراء فقيهان را بررسي كند.
حقوق رايانه داراي طيفي گسترده و موضوعاتي گوناگون است؛ امّا از آن‏جايي كه بسياري از فروعات اين حقوق (بر خلاف كشورهاي پيش‏رفتة صنعتي), تناسب چنداني با ساختار اقتصادي و اجتماعي كنوني ايران ندارند, طبعاً در تاريخچة قانون‏گذاري حقوق رايانه ايران, نمي‏توانند داراي منزلت و جايگاه ويژه‏اي باشند. به‏عنوان نمونه, گرچه در انگلستان براي حمايت از برخي از ابعاد سخت‏افزاري رايانه, قانوني تحت عنوان حمايت از تراشه‏هاي نيمه هادي تصويب شده است, اما به دليل عدم آمادگي صنعت ايران بر توليد چنين محصولاتي در حجم انبوه, نمي‏توان از قانون‏گذار ايراني انتظار تدوين چنين قوانيني را داشت. به طور كلي مي‏توان گفت كه از بين دو جنبة سخت‏افزاري و نرم‏افزاري رايانه, بُعد نرم‏افزاري آن در ايران داراي اهميت خاصي بوده و كاربردهاي فراواني در صنعت ايران طي بيش از يك دهه ورود آن به كشور داشته است. به همين جهت از ميان ابعاد حقوق رايانه, بُعد حقوق نرم‏افزار در ايران مورد توجه نسبي قانون‏گذاران ايران قرار گرفته است؛ از اين‏رو در اين گفتار بيش‏تر به تاريخچة زيرشاخة حقوق نرم‏افزار خواهيم پرداخت.
گرچه رايانه در اواخر دهة 1350 وارد ايران شد, اما رشد اين پديده در ايران از اواخر دهة 60 آغاز گرديد. در ابتداي كار, اين پديده در نظام حقوقي ايران تأثير چنداني نداشت, اما پس از تأسيس شركت‏هاي نرم‏افزاري در ايران و گذشت چند سال از فعاليت آن شركت‏ها, با طرح اولين دعواي نرم‏افزاري در دادگاه‏هاي ايران در سال 1372 به يك‏باره توجه حقوق‏دانان و قاضيان به اين پديده جلب شد و پرسش‏ها و ابهامات حقوقي جديدي در اين عرصه پديدار گشت. نخستين و مهم‏ترين پرسشي كه در اين زمينه مطرح شد, دربارة ماهيت و جايگاه حقوقي نرم‏افزار بود. به بياني ديگر, آيا نرم‏افزار اساساً به عنوان يك اثر ادبي و هنري شناخته مي‏شود و يا يك اثر صرفاً صنعتي است؟ يا آيا نرم‏افزار داراي شرايط حق تكثير و كپي‏رايت است يا شرايط اختراع‏پذيري؟ علاوه بر اين, اصولاً چه حقوقي بر سازندة نرم‏افزار قابل تصور است؟ آيا ارتكاب اعمال در دايرة امور نرم‏افزاري مي‏توانند مسئوليت‏هاي مدني يا جزايي را به دنبال داشته باشند؟ به طور كلي محور اساسي پرسش‏هاي فوق به اين مسئله بازمي‏گشت كه نرم‏افزار اصولاً تحت چه قانوني حمايت شدني است؛ قانون حمايت از آثار ادبي و هنري, قانون حمايت از اختراعات صنعتي و يا اين‏كه بايستي اساساً تحت يك قانون جديد و مخصوص مورد حمايت قرار گيرد؟ در دهة 1370, برخي از حقوق‏دانان با استناد به دلايلي, نرم‏افزار را به عنوان اثري ادبي تلقي كرده و آن را تحت قانون حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب سال 1348 مي‏دانستند. از سوي ديگر پاره‏اي از حقوق‏دانان, نرم‏افزار را به عنوان يك محصول صنعتي قلمداد كرده, ويژگي اختراع‏پذيري را بر آن قابل انطباق مي‏دانستند و از اين‏رو منعي در شمول آن تحت قانون ثبت اختراع و علايم تجاري مصوب 1310 نمي‏ديدند. امّا تطبيق هر كدام از اين دو قانون قديمي بر نرم‏افزار, مبتلابه اشكالات خاصي بود: