شناسه پست: 14303
بازدید: 344

نقش علل اتفاقی درارتکاب جرم فهرست
فصل اول
مقدمه
1- ضرورت و اهميت مسئله
2- سوالات تحقيق
3- روش تحقيق
پيشينه تحقيق
فصل دوم
1- تعريف جرم
2- اصول جرم شناسي
2-1 علت
2-2 انگيزه
2-3 شرط
2-4 عامل
3- طبقه بندي مجرمين
3-1 مجرمين سازمان يافته
3-2- مجرمين متعلق به گروه هاي مشخص
3-3 مجرمين اتفاقي
3-4- مجرمين احساساتي
3-5 جرائم يقه سفيدها
فصل سوم
3- عوامل موثر در ارتكاب جرم
3-1-عوامل فردي و روان شناختي
3- 1- 1- جرم و جنسيت
3-2- عوامل محيطي
الف – محيط خانوادگي (عوامل اجتماعي به    خاص)
ب- محيط متشنج خانواده
ج – از هم گسستگي خانوادگي
د- روابط عاطفي و تربيتي والدين
هـ – محيط  سكونت خانواده
3-3 عوامل اجتماعي به معناي عام
3 -3-1- نظريه دوكيسم
3-3-2- مرتون
3-3-3-  ديدگاه روان كاوي و جرم
3-3-4 – مكتب دفاع اجتماعي نوين
فصل چهارم
4- حوادث و عوامل اتفاقي
4-1-1- تعريف جرايم اتفاقي
4-2-1- تاريخچه جرايم اتفاقي
4-2-1- رابطه عوامل اتفاقي و جرم
4-2-2-   تبيين هاي جامعه شناختي
4-2-3- همرنگي  (تبيين ها ي روان شناختي و جامعه شناسي)
4-2-4- محيط اجتماعي و عوامل اتفاقي وقوع جرم
جمع بندي و نتيجه گيري
فهرست منايع و مأخذ
مقدمه
زندگي انسانها از ابتدا دو وجه داشته است. يك روي آن وفاق و هماهنگي افراد و روي ديگر آن جنگ و نزاع درگيري بين انسانها بوده است. يكي از پديده هايي كه هميشه مورد توجه انسان بوده مسئله جرم بوده است. از جرم تعاريف و تفسيرهاي متفاوتي شده است و متفكران زيادي اعم از جامعه شناسان – جرم شناسان – روان شناسان و ساير گروه هاي علمي و فكري از جنبه هاي مختلف به آن پرداخته اند. با توجه به اينكه جرم مثل ساير پديده هاي اجتماعي يك مسئله چند بعدي و چند عليّتي است و با توجه به دگرگوني و پيشرفت جامعه در ابعاد گوناگون فكري، علمي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي روزبه روز بر پيچيدگي آن افزوده مي شود لازم است تا اين پديده بصورت كاملاً سيستماتيك و علمي بررسي شود. اگر چه زيست شناسان تاكيد برجنبة فيزيولوژيك جرم تأكيد داشته اند وروان شناسان بيشتر به ريشه هاي رواني آن پرداخته اند و از سوي ديگر جامعه شناسان نيز از زوايه جامعه شناختي به آن توجه داشته اند اما علت پديده جرم در ريشه هاي آن با دشواري ها و نگراني هاي زيادي  همراه است. اين تحقيق در كنار ساير تحقيقات انجام شده سهمي دارد تا به قدرتوان خود گوشه هايي از مسئله جرم را كالبد شكافي نمايد و به بحث در عوامل اتفاقي و نقش آن در وقوع جرم بپردازد. اگر چه در اين تحقيق سعي شده است تا حد امكان به ابعاد مختلف مسئله پرداخته شود ولي محققين و انديشمندان با تلاش و كوشش خود نواقص وكاستي هاي موجود را مرتفع خواهند نمود.
اين تحقيق از سه بخش تشكيل شده است. در بخش اول به مباحثي مثل تعريف جرم – ديدگاه هاي مختلف درباره جرم وتبيين هاي آنها پرداخته شده است.
بخش دوم به عوامل موثر در جرم – ديدگاها و نظريات مختلف درباره اهميت عوامل موثر در جرم توجه شده است
بخش سوم به عوامل اتفاقي انواع علل و عوامل اتفاقي – و نقش آنها در وقوع جرم پرداخته شده است.
1- ضرورت و اهيمت مسئله :
جرم يكي از مسائل مورد توجه علوم مختلف مي باشد با توجه به عوامل موثر در وقوع جرم و نتايج مترتب برآن اهميت مسئله دو چندان مي شود. امروز حقوقدانان چه شاخه حقوق جزا و كيفري و چه جرم شناسان به ابعاد مختلف آن پرداخته اند. جامعه شناسان و روان شناسان نيز از زواياي ديگري به آن توجه كرده اند. از طرف ديگر تعيين مدرك هاي لازم براي تعريف جرم و دلايل و انگيزه هاي آن كارساده اي نيست بيشتر ما در بعضي از مواقع از قواعد عموماً پذيرفته شده رفتار سرپيچي مي كنيم بسياري از افراد در يك زماني مرتكب سرقت هايي جزئي شده از مانند برداشتن چيزي از يك فروشگاه بدون پرداختن پول آن يا برداشتن چيزهاي كوچك مانند كاغذ يادادشت اداري از محل كار و استفاده از آن. دامنه مفهوم جرم بسيار گسترده است و اشكال گوناگوني ازفعاليت ها را در برمي گيرد براي همين امكان ارائه يك نظريه واحد درباره آن غير ممكن است هر يك از ملاحظات نظري به درك بعضي از جنبه ها يا بعضي از انواع جرم ها كمك مي كنند جرم است. يكي از ابعادي كه در تحقيقات مربوط به جرم شناسي كمتر به آن پرداخته شده است نقش عوامل اتفاقي در وقوع جرم است شايد توجه به عوامل اتفاقي در حقوق جزا نقش زيادي نداشته باشد اما به عنوان يكي از عوامل موثر در وقوع جرم. شايد توجه به عوامل اتفاقي در حقوق جزا نقش زيادي نداشته باشد اما به عنوان يكي از عوامل وثر در وقوع جرم مي توان به آن توجه نمود. با توجه به مسئله چندبعدي بودن دلايل وقوع جرم جادراد تا به نقش هر يك از اين عوامل و تأثير آن در وقوع جرم نگريسته شود. اين مسئله يكي از مسائل مورد توجه در حقوق، جامعه شناسي و مردم شناسي و همچنين روان شناسي اجتماعي مي باشد كه در جاي خود مي تواند به فهم بهتر جرم و ريشه يابي آن كمك نمايد.
بسياري از تحقيقات كه درباره جرم صورت گرفته به اين ابعاد توجهي نكرده اند بارباراروتن حدود بيست و يك تحقيق را در زمينه بزهكاري مورد مطالعه قرار داده است و عوامل دوازده گانه اي براي آن معرفي كرده است: 1- وسعت خانواده شخص بزهكار 2- وجود مجرمين ديگر در خانواده 3- عضويت در باندها4- به كاربستن دستورات مذهبي 5- سابقه استخدام 6- منزلت و موفقيت اجتماعي 7- فقر 8- اشتغال مادر در خارج از خانه 9- گريز از مدرسه 10- اختلالات خانوادگي 11- سلامت 12- ميزان تحصيلات اما خود ورتن قادر نيست نشان دهد كه خود در اين عوامل محصول كدام روندها فرايندها و تغييرات و تعارضات اجتماعي هستند.
به هرحال كشف اين عوامل يا عوامل موثر ديگر براي هر جامعه اي بسيار ضروري است اما از آن ضروري تر چگونگي شكل گيري خود اين عوامل و نحوه تاثير گذاري آن بررفتارهاي مجرمانه پرخاشگرايانه و قانون شكنانه مي باشد.
ويژگي مهمي كه بايد در شناخت جرم و جرم شناسي به آن توجه نمود رابطه جرم با انگيزه هاي فرد و     انگيزه ها بر حسب ضرورت، نياز، فشار و عوامل محيطي پيرامون است كه گاه ناخواسته و بدون نيّت شخص او  را به سمت جرم هدايت مي كند. چيزي كه اهميت و ضرورت اين تحقيق را ايجاب كرده است توجه به حوزه هاي اجتماعي و روان شناسي مورد توجه در وقوع جرم است و از اين ميان نقش عوامل اتفاقي در جرم كه كمتر مورد توجه محققان بوده است اهميت آن را دو چندان مي نمايد………….