شناسه پست: 22131
بازدید: 348

روانشناسی ورزش
مقدمه:
روان‎شناسي ورزشي[1] شاخه‎اي از علم ورزش است كه در جستجوي فراهم نمودن پاسخ به سؤالات مختلف در زمينه‎هاي رفتار انساني در حيطه ورزش است. از آنجايي كه روان‎شناسي به مطالعه رفتار مي‎پردازد، بالطبع موضوع روان‎شناسي ورزشي نيز مطالعه حركات و فعاليت‎هاي ورزشي در تمام ابعاد از فعاليت حركتي يك كودك دبستاني تا مسابقات جهاني و المپيك مي‎باشد.
اگر چه اهميّت مسائل رواني در ورزش از چندين سال پيش شناخته شده است با اين حال روان‎شناسي ورزشي هنوز دانشي بسيار جوان مي‎باشد و در خلال دهه‎هاي اخير علاقه و توجه به «روان‎شناسي ورزشي شناختي[2]» افزايش چشم‎گيري يافته است. ابتدا تمام تلاش‎ها در اين حيطه معطوف به مردان قهرمان بود اما در سال‎هاي اخير اين روند متحول شده است و روان‎شناسي ورزشي قهرمانان زن و مرد حرفه‎اي و برجسته افراد شركت كننده در فعاليت‎هاي غير حرفه‏اي را نيز مورد توجه قرار مي‎دهد. به عبارتي هدف روان‎شناسي ورزشي كمك به ورزشكاران در تمام رده‎هاي سني از نوجوانان تا بزرگسالان است.
امروزه متخصصان فيزيولوژي ورزش از دانش روان‎شناسي ورزشي براي كمك به شركت‎كنندگان در برنامه‎هاي باز پروري قلبي استفاده مي‎كنند تا آنها بر ترس خود نسبت به از سرگيري و شروع تمرين غلبه كنند. معلمان همچنين با استفاده از دانش روانشناختي ورزشي شيوه توجه به تأثيرات محيطي را كه باعث بهبود اجرا مي‎شوند، به متعلمان خود مي‎آموزانند. دست اندر كاران تيمهاي جوانان براي اطمينان از كسب تجارب مثبت از سوي ورزشكاران جوان، از روان‎شناسي ورزشي بهره مي‎گيرند. و نهايتاً مربيان در تمام سطوح از تكنيكهاي روان‎شناسي ورزشي همچون كنترل هيجان، تصوير سازي ذهني، هدف گزيني و انگيزش كمك مي‎گيرند تا ورزشكاران را در تكامل بخشيدن اجراهايشان ياري دهند. اكنون با پيشرفت علم روان‎شناسي ورزشي، بحث مهارت‎هاي رواني در اجراي عملكردهاي ورزشي از اهمييت بسزايي برخوردار شده است و در حالي كه قبلاً به اهميت آماده سازي جسماني تأكيد مي‎شد امروزه قهرمانان هرچه بيشتر بر آماده سازي رواني توجه و تأكيد مي‎كنند. تجارب كسب شده آنان حاكي از آنست كه وقتي در ميدانهاي بزرگ با قهرماناني همتراز به لحاظ جسمي‎به رقابت مي‎پردازند، سرانجام آمادگي رواني پيروزي را به نفع يكي از طرفين رقم خواهد زد.
مربيان برتر نيز به جنبه‎هاي آماده سازي رواني ورزشكاران و ضرورت تدارك آن در طول تمرينات واقفند. و بخشي از برنامه آماده‎گي را به آماده سازي رواني اختصاص مي‎دهند. با وجود اين، آماده سازي رواني تا حدود زيادي مورد غفلت قرار گرفته است كه به نظر مي‎رسد عمده‎ترين علت اين غفلت فقدان آگاهي مربيان در چگونگي آماده سازي رواني ورزشكاران مي‎باشد. صاحبنظران ورزش چنين مي‎پندارند كه ورزش مي‎تواند به بازيكنان جوان قدرت اراده‎گري، اعتماد به نفس، نحوه سلوك، برقراري ارتباط با ديگران و تجربه رسيدن به هدفهاي مشكل را بياموزد ولي امروزه مي‎دانيم كه اين قابليتها به طور خود بخودي به حداكثر نرسيده و رشد نمي‎يابند مگر اينكه ورزشكار تحت آموزش و تمرين مهارت‎هاي رواني1 قرار گيرد.
اكنون مهارت‎هاي رواني در همان نقطه‎اي قرار دارند كه پنجاه سال پيش مهارت‎هاي جسماني قرار داشتند مربيان بايد به اين اعتقاد دست يابند كه مهارت‎هاي رواني هم چون مهارت‎هاي جسماني قابل كسب‎اند و بايد به طور اصولي و علمي آموزش داده شوند.
روانشناسي ورزشي:
پيدايش علم روانشناسي ورزشي به قرن بيستم باز مي گردد اما اولين مطالعات در اين زمينه در سال‎هاي آخر قرن نوزدهم انجام شد. در واقع به صراحت نمي توان بيان كرد كه روانشناسي ورزشي دقيقاً در چه زماني بصورت علم مطرح شد, به همين جهت برخي ادعا مي‎كنند علم روانشناسي ورزشي همچون نوزادي است كه به تازگي متولد شده است. بطور كلي در ابتدا مطالعه رفتار ورزشي در جهت تشريح اصول و موضوعات روانشناسي عمومي بود و جهت‎گيري مشخصي بعنوان روانشناسي ورزشي ديده نمي شد. دكتر نورمن تريپلت[4] روانشناس دانشگاه اينديانا, در اوايل سالهاي 1897, در مجله‎ آمريكايي روانشناسي مطلبي را منتشر كرد كه به گونه‎اي مستقيم به روانشناسي ورزشي ارتباط داشت. تريپلت پديده‎اي را بررسي كرد كه اكنون «‎سهولت اجتماعي»[5] مي‎ناميم, و آن اثر مساعد مشاهده كنندگان برعملكرد شخص است. او پي برد دوچرخه‎سواراني كه گروهي فعاليت مي‎كنند نسبت به زماني كه فردي دوچرخه‎سواري مي‎كنند, نيز سريع‎تر حركت مي كنند. دكتر اي. دبليو. اسكريپچر[6] روانشناس دانشگاه ييل از مطالعه خود چنين نتيجه گرفت كه شركت در ورزش به دارا شدن ويژگي‎هاي شخصيتي مطلوب مي‎انجامد (مارك، اچ انشل،1380).


[1].sport psychology
[2]. cognitive sport psychology
1. psychological skills
[4] – Norman Triplett
[5] – Social facilation
[6] – E. W. scripture