پاداش و رابطه آن با روحیه کارکنان
مقدمه
بالا بردن سطح عملکرد کارکنان يكي از اهداف زيربنايي هر سازمان در جهت تحقق استراتژيها و راهبردهاي آن است. در افزايش سطح عملکرد پرسنل، عواملي همچون انگیزش( شخص، بخواهد که کار را انجام دهد)، توانایی( بتواند کار را انجام دهد) و محیط ( مواد و وسائل انجام کار را در اختیار داشته باشد) دخيلاند و فقدان هریک از اين عوامل به عملکرد ايشان لطمه خواهد زد(مورهدوگریفین، 2001). بنابراین، انگیزش یکی از پایه های اصلی رفتار است که عملکرد افراد بدون آن شکل نمیگیرد.
گزینش روش تشویقی مناسب در جهت ارتقاء انگيزش كاركنان مبتنی بر شناسایی عوامل تشویقی و نیازهای کارکنان است. در اين راستا، مدیران معمولاً از طريق پاداشهاي در حد توان و اختیارات موجود، ایجاد انگیزه میکنند.
پاداش و تشويق
پرداخت به افراد شامل انگيزانندههاي مالي و غيرمالي متعددي ميگردند كه هر يك به نوبه خود مشوقي است جهت انجام مطلوبتر امور كه در نهايت انگيزه به كار، رضايت شغلي و سازماني و تعهد اجتماعي را افزايش داده و غيبتها، كمكاريها، نقل و انتقالات منفي و تمايل به ترك خدمت را كاهش ميدهد.
پاداش، جايزهاي دلخواه است كه در ازاي يک کار مشخص، يک تلاش اضافه تر، انجام موفقيتآميز يک کار يا پس از يک رويداد خاص پرداخت ميشود و هيچ تضميني براي پرداخت دوباره آن براي کارهاي مشابه وجود ندارد.
پاداشي كه فرد از سازمان دريافت ميكند يابه خاطر انجام وظايف محوله در حد عادي و متعارف است كه در اين صورت حقوق و دستمزد ناميده مي شود، يابه خاطر انجام وظايف در سطحي بالاتر از استانداردهاي كاري است كه در اين صورت از پاداش به عنوان مزايايي فوق العاده به خاطر كار فوق العاده صحبت ميشود.
پاداش از چنان اهميتي در مباحث مربوط به مديريت برخوردار است که از آن بعنوان يکي از منابع قدرت مدير تحت عنوان « قدرت پاداش» نام برده ميشود. بعبارتي، مدير از قدرت پاداش به منظور تاثيرگذاري و کنترل رفتار زيردستان استفاده مي کند. به عقيده” شرمرهرن” مدير جهت به حداکثر رساندن اثر انگيزشي پاداش، درک روشني از خواستههاي افراد از وظايف محوله داشته و براي ارضاي اين خواستهها پاداش را در راستاي برآوردهشدن علايق سازمان توزيع كند. مدیر، با شناسايي نیازهای گوناگون کارکنان میتواند دریابد که کدام عامل تشویقی( پیشنهاد ترفیع، فوقالعاده، اضافهکار،…) حکم پاداش را نزد کارمند دارد.
سيستمهاي پاداش
امروزه در شرايطي كه محيط شغلي افراد هرروزه ماشينيتر ميشود، كاركنان احتياج دارند كه به شخصيت انسانيشان توجه بيشتري شود و مورد شناسايي و قدرداني قرار گيرند. درچنين شرايطي حفظ نيروي انساني و ايجاد انگيزه درجهت افزايش روزافزون بهرهوري درکار با استفاده از مکانيسمهاي مختلف از جمله پاداش، از اهم وظايف هر سازمان است.
تمايل به پرداختهاي تشويقي بر اساس عملکرد، ناشي از چالشهاي فزاينده در رقابت سنگين امروزي است. تحقيقات نشان ميدهند که پرداختهاي تشويقي فردي در حدود 30% و پرداختهاي تشويقي گروهي در حدود 15 تا 20 درصد بر عملکرد افراد و در نتيجه عملکرد کل سازمان اثر ميگذارد. يعني مدير آنچه را پاداش ميدهد در حقيقت تقويت ميكند.