کارتحقیقی تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد
کارتحقیقی تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد بی گمان عصر حاضر, عصر تحول ودگرگونی است, عصر پیشرفت و تکنولوژی است, عادات و رسوم و روابط اجتماعی دقیقاً دگرگون شده است و نیاز های امروز جوامع بشری چهره ای تازه به خود گرفته و از اساس متحول شده است. از سوی دیگر, تحولات و پیشرفتهای حیرت آور علوم و فنون در سالهای اخیر, ایجاد ارتباط و همبستگی بیین ملتها را یک ضرورت انکار ناپذیر ساخته است چندان که این عصر را (عصر ارتباطات ) یا به تعبیر دقیق تر (عصر انفجار اطلاعات) نامیده اند. در شرایط کنونی سر نوشت کشورها چنان به هم وابسته و مربوط شده است که هیچ کشوری نمی تواند به تنهایی در گوشه ای از جهان به سر برد, زیرا جدایی و اتروای یک ملت بقا و حیات آن را بخ مخاطره می اندازد. بر همین اساسی, همراه با رشد صنعتی واقتصادی و علمی جوامع, مناسبات میان دولتها در زمینه های مختلف گسترش می یابد و از همین نقطه تلاش برای اعتلا و ارتقای سطح این مناسبات آغاز می شود.
بنابراین در این مطلب از فروشگاه مارکت فایل به ارائه تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد در قالب 37صفحه میپردازیم.
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول: كليات 5
فصل دوم: تاريخچه 9
فصل سوم: مباني نظريه تغيير اوضاع و احوال 12
مبحث اول: مفهوم حقوقينظريه تغيير اوضاع و احوال 15
گفتاراول: عناصر سازنده اصل ربوس 15
مبحث دوم: نظريه اوضاع و احوال در حقوق ايران 22
گفتار اول: نظريه تغيير اوضاع و احوال در قانون مدني ايران 23
نتيجه گيري 36
[irp]
طرح بحث
بدون شک برای شناخت ماهیت حقوقی یک نظریه و چگونگی تأثیر آن بر قرار داد, باید مفهوم و معنای دقیق آن نظریه بررسی و تا جایی که ممکن است تعریف جامع و مانعی از آن ارائه شود. بنابراین هرگونه اظهار نظر درباره نفی یا پذیرش نظریه پیش از آنکه مفهوم آن بخوبی بررسی شود, فاقد هرگونه ارزش علمی است ونمی تواند چهره واقعی نظریه را نشان دهد. از طرفی, تحلیل و تفسیر نادرست حقوق پاره ای از کشورها درباره مدلول نظریه و ناهمگونی و اختلاف نظر درباره آثار حقوقی آن بیانگر این واقعیت است که مفهوم تغییر اوضاع و احوال در حقوق کنونی هنوز کاملاً شناخته شده نیست. به همین دلیل, محققان و نویسندگان حقوقی باید تحقیقات و مطالعات عمیق ترین دراین زمینه انجام دهند.
اهمیت نظریه تعییر اوضاع و احوال در حقوق بین الملل
امروزه اهمیت این نظریه در حقوق بین الملل تا جایی است که از آن به عنوان یکی از اصول کلی حقوقی یاد شده است. یکی از مهمترین منابع این نظریه در حقوق بین الملل عمومی, کنوانسیون 1969 وین راجع به حقوق معاهدات می باشد. بر اساس ماده 62 کنوانسیون مذکور که زیر عنوان ( تغییر بنیادین اوضاع و احوال) آمده است, برای فسخ یا انصراف از یک معاهده, نمی توان به تغییر اوضاع و احوال استناد کرد, مگر در صورت تحقق شرایط زیر:
1- اوضاع و احوال موجود در زمان انعقاد معاهده بطور اساسی تغییر کند…..